پرسیده ام ز مادرم او هم خبر نداشت
اصلا رفاقت من و تو از کجا گرفت ...
بین الحرمین
حرم حضرت عباس علیه السلام
اسفند 89 جایتان خالی بود وقتی برق بین الحرمین رفت
و
فقط دو ستون نور بود که تا عرش می رفت...
و پرچم حضرت حسین با با دلت سخن می گفت
او هم مثل زائران مست بود
یا شاید
او نگران تاریکی هوا بود:
نکند در همین نزدیکی
دخترکی
جان دهد ...
.
.
.
چه رازی بود
حرم علمدار آرامت می کرد
و
حرم ارباب
نگرانت
.
.
.
راستی در عکس حرم علمدار دقت کردید؟
جمعیت دارد حرم را نظاره می کند
شبیه روزی است
که مردم
نگاهشان به علمدار است
تا دست گیری کند...
.
.
.
و باز همان نوای همیشگی تکرار شد:
حسین آرام جانم...
حسین روح و روانم...
.
.
.
اگر دلتان هوایی شد مرا هم دعا کنید
------------------------------
برای دیدن تصویر در سایز واقعی ، آن را ذخیره کنید.