یکی از انتقاداتی که از جریان موسوم به چپ مطرح شد و می شود ، این است که صدا و سیما در جریان انتخابات حرف‌های معترضین را پخش نکرد! 


  با این تفاسیر آیا صدا و سیما یک جانبه عمل کرد؟   


 

می گوییم آری ، صدا و سیما یک جانبه پای قانون و ملت ایستاد آن هم در برابر دشمن قسم خورده...


 


 

برای پاسخ به این سوال اینگونه می گوییم : 


 

         روند اعتراض چگونه بود؟!


    شاید این سوال کمی عجیب به نظر رسد ولی همه حرف در این سوال است. با صراحت می گویم که اصلا اعتراضی صورت نگرفت که صدا و سیما آن را پخش کند ! خب شاید بپرسید پس این همه سر و صدا چه بود ؟ برای پاسخ به این سوال لازم است که مروری گذرا بر تاریخ شش ماهه قبل از انتخابات داشته باشیم: 


 

        اولین بار چه کسی بحث تقلب در انتخابات را در کشور مطرح کرد ؟


 


 


 

    شاید عجیب باشد ولی این رهبر معظم انقلاب بودند که در سخنرانی صحن جامع رضوی در اولین روز سال 88 بیان کردند. رهبری به خوبی می دانستند که دشمن در این انتخابات کجا را هدف می گیرد چرا که روند پمپاژ اخبار و تحلیل های شبکه های خارجی ( که تحت سیطره صهیونیست ها هستند) این موضوع پنهان را نشان می داد : 


 

  «انتخابات به فضل الهى و به حول و قوه‌ى الهى انتخابات سالمى است. من مى‌بینم بعضى‌ها در انتخاباتى که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده‌اند به خدشه کردن. این چه منطقى است؟ این چه فکرى است؟ این چه انصافى است؟ این همه انتخابات در طول این سى سال انجام گرفته است - در حدود سى انتخابات - مسئولان وقت در هر دوره‌اى رسماً متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟ که البته در ذهن مردم عزیز ما با این حرفها تردید ایجاد نخواهد شد. 


بنده یک رأى دارم، آن را در صندوق مى‌اندازم. به یک نفرى رأى خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کى رأى‌ بدهید ، به کى رأى ندهید؛ این تشخیص خود مردم است.» 


 

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=6082


 


 


 

 


 


 


 

اما در عین ناباوری ، این راس فتنه جناب هاشمی رفسنجانی بود که اولین بار (باز هم در خطبه های نماز جمعه) نگران سلامت انتخابات شد " که بلافاصله مورد حمایت رسانه های مخالف شد و تا چند روز کشور را تحت اشعاع قرار داد . در همان نماز جمعه بود که ایراد کرد :« اگر مردم در انتخابات حاضر نشوند این نشانه ضعیف کار کردن دولت است » که الیته بعد از انتخابات در این مورد  سکوت کرد .(البته ایشان به علت کهولت سن فراموش کردند که در زمان انتخابات دولت دوم خودشان مشارکت مردم به 50دصد یعنی پایین ترین حد مشارکت مردم در انتخابات های 30 ساله انقلاب رسید)و پس از آن هم در نامه سراسر توهین و تهدید 20 خرداد که زمینه آشوب های پس از انتخابات را فراهم آورد.هم


       اما مگر چه شد که رسانه ملی حرف های کاندیدهای ریاست جمهوری را پس ازانتخابات پخش نکرد؟ 


 

 

حال به روند اعتراض (!) می پردازیم :


باید ایمان بیاوریم که دشمن هیچ وقت نمی خوابد حتی شب ها ! آن هم در شبی که قرار است فردا نتایج انتخابات اعلام شود. هیچ کس از مردم فکر نمی کرد که کاندیدای ریاست جمهوری شبانه(!) خود را رئیس جمهور اعلام کند . همین جا تامل می کنیم : 


 آیا این یک اعتراض بود ؟ آیا این کار خود خلافی آشکار نبود ؟ اعتراضی که خود خلاف بود ؟ نه... اصلا اعتراض نبود ؛ این یک اعلان جنگ داخلی بود ... . همان شب رفیق شفیق کاندیدا (گفتگوی تمدن ها) پیام تبریک می دهد ! چرا شبانه ؟ چون فردا دیر بود و همان شب هیزم های آتش را باید فراهم می کردند تا از فردا صبح رسانه ها بتوانند آتش را بپا کنند. در کدام کشور غربی یک کاندیدا اجازه داشت چنین حرفی بزند ؟ کجای این حرکت اعتراض بود‌؟ ترک زمین در فوتبال هم اعتراض است اما این اعتراض خلاف قانون است و آن تیم را جریمه سنگین می کنند و نتیجه را هم 3 بر صفر اعلام می کنند !!! آیا صدا و سیما باید بی قانونی را کار قانونی جلوه می داد ؟ اگر کسی به صدا و سیما اعتراض داشته باشد آن ما هستیم که معتقدیم بیشتر از این ها باید ماهیت این افراد را برملا می کرد . همه حرف ما این است که اعتراض(؟!) این آقایان به این صورت در کجای قانون می گنجد؟ بر هم زدن بازی اعتراض نیست حماقت است ... 


 

اما در جواب این سوال که آن همه سر و صدا چه بود ...؟


 


 


 

اگر کمی به فضای رسانه ای آشنا باشیم می بینیم در کشور ما اکثر رسانه ها یا پیاده نظام دشمن هستند یا بی بخار(اطلاعات!) فقط کافیست در یک روز این رسانه ها یک حرف دروغ و مفت را تیتر کنند ، آن وقت برخی در دام این مغالطه می افتند که " خیلی ها می گویند" فضای پس از انتخابات تا روز 29 خرداد همین بود و سه علت بزرگ داشت : 


 1-       جو هیجانی که توسط ستاد ها درست شده بود 


 2-       سکوت مطلق اکثریت خواص 


 3-    دو پهلو سخن گفتن ( مثل جناب پرسه در مه ) 


 که نتیجه آن می شود  فتنه . اما خطبه های 29 خرداد  "حضرت ماه" شبهات را تا حد زیادی برطرف کرد و تازه مردم به خود آمدند که حرف درست را حتی اگر یک نفر بزند درست است . 30 خرداد فتنه نبود ، چرا که دیگر مردم در صحنه نبودند و این پیاده نظام دشمن بود که سطل آشغال های نظام را آتش می زد !!! و فضاحت روز عاشورا را پدید آورد.