از غیبت کبری تا کنون جامعه از هدایت مستقیم امام محروم است ؛ با این حال می توانیم بگوییم که حرکت جامعه بر خلاف خواست امام عصر عج است ؟


 

این چه سخنی است که مگر می شود با این همه جرم و جنایتی که صورت گرفته باز هم مدیریت جامعه را به امام نسبت داد !؟ مگر در زمان دیگر معصومین علیهم السلام اشکال وجود نداشت؟ ما باید این نقایص را به امام منسوب کنیم؟ این که در زمان علی علیه السلام مشکلات جدی از قبیل فقر جامعه را در گرفته بود باید بگوییم که امام نقشی در جامعه نداشت ؟


<** ادامه مطلب... **>

 

این شبهه در اذهان ناشی از یک مغالطه است ! چرا که فکر می کنیم صرف وجود امام علیه السلام در جامعه ، نباید هیچ مشکلی وجود داشته باشد. در زمان حکومت علی علیه السلام هم مشکلاتی وجود داشت اما نباید آن مشکلات را به امام نسبت داد چرا که جامعه هم نقش بسزایی در رسیدن به عدالت دارد. اینکه اگر کاری نقص داشت پس عنایت حضرت را به همراه نداشته است ، قطعا باطل است. اگر نقصی وجود داشته باشد این از افراد است نه از مدیر. این خود یک روش تربیتی است که امام نواقص را نشان دهد و جامعه برای رفع آن تلاش کند.


 

 

 

مگر می شود کاری در جهت فرامین الهی انجام شود و حجت خدا مدیریت آن را به عهده نداشته باشد ؟ آن هم در کشوری که زمینه سازی برای ظهور را از اهداف اساسی خود می داند است!


 

این چه سخن احمقانه ایست که اگر در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها ( که اساس آن را مبانی دینی تشکیل می دهد ) نقصی وجود دارد پس امام علیه السلام آن را مدیریت نمی کند ؟ کدام سیاست‌مداری می توانست این قانون را با کمترین تبعات اجرا کند؟ (خود دکتر احمدی نژاد ، رئیس جمهور هم به این امر اذعان دارند)در این شک ندارم اگر کسی بگوید که امام نقشی در مدیریت جامعه ندارد ، امام علیه السلام را نشناخته است . سوال می کنم آیا تشکیل حکومت جمهوری اسلامی خواست امام بود یا نه ؟


 

اگر جواب منفی است پس این چه حجت خدایی است که بر جریانات دنیا نمی تواند موثر باشد ؟!!


 

و اگر جواب مثبت است این همه نقص در جامعه را چگونه می شود توجیه کرد ؟ آیا امام زمان (نعوذ بالله) مدیریت بلد نیستند یا اینکه خیر اگر نقصی وجود دارد از تدبیر نادرست ما می باشد ؟ که در این هم یک روش تربیتی مستتر است که در این مقال نمی گنجد و اگر عمری باشد بعد‌ها به آن خواهیم  پرداخت.


 

جریانات کلی بر عالم بدست امام علیه السلام است اما امام وظایف جزئی تر را بر عهده ما گذاشته اند


 

شاید بپرسید در گذشته امام علیه السلام چگونه بر عالم مدیریت می کرد ؟


 

در دوره های مختلف تاریخ امام علیه السلام در بخش خاصی از جامعه متمرکز می شدند . مثلا از زمان صفویه تا انقلاب اسلامی تمرکز روی پرداختن به خود دین بود ؛ با این کار دین به مرحله ای رسید که بتوان آن را در جامعه پیاده کرد و پس از انقلاب بود که امام خمینی فرمودند که حال باید این انقلاب را صادر کنیم . منظور امام نظرات اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله است که به هر جا برسد موجبات قیام مردم بر اساس دین است و در نتیجه یکی از اصلی ترین مراحل زمینه سازی ظهور انجام می شود.


 

باید بدانیم که امام علیه السلام بر تمام شئونات زندگی ما ولایت دارند و اولی به تصرف می باشند.یعنی باید خواستمان خواست امام باشد ؛ باید کاری کنیم که او راضی باشد ، اینکه دلمان از انجام کاری خشنود شد باید بدانیم که امام را ناراضی نموده ایم .


 

بیاییم دلمان را همدل مهدی فاطمه (علیهم السلام)بکنیم ...