«من الآن حقیقت موضوع را براى شما بیان مى‏کنم. آمد یک نفر از اشخاصى که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدرسوختگى است! و آن را شما براى ما بگذارید! چون موقعْ مقتضى نبود نخواستم با او بحثى بکنم. گفتم: ما از اوّل وارد این سیاست که شما مى‏گویید نبوده‏ایم. امروز چون موقع مقتضى است، مى‏گویم‏:

 

<** ادامه مطلب... **>

 

 اسلام- تمامش- سیاست است‏‌‌‌ اسلام این نیست. و اللَّه اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفى کرده‏اند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه مى‏گیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهاى یکشنبه مراسمى انجام دهم و بقیه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور دیگر کارى نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامى اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد. نمى‏خواهند این مملکت اصلاح بشود؛ اجانب نمى‏خواهند مملکت آباد شود. اینها حتّى آب هم براى این ملّت تهیه نکرده‏اند! آبى که ما در قم از آن استفاده مى‏کنیم، در اروپا حتّى به حیواناتشان هم نمى‏دهند! اگر راست مى‏گویند براى بیکاران کار پیدا کنند. این جوان بعد از بیست سال تحصیل، کار مى‏خواهد. فردا، که فارغ التّحصیل مى‏شود، سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود نمى‏تواند دین خود را حفظ کند. شما خیال مى‏کنید آن دزدى که شبها از دیوار، با آن همه مخاطرات، بالا مى‏رود و یا زنى که عفت خود را مى‏فروشد، تقصیر دارد؟ وضع معیشتْ بد است که این همه جنایات و مفاسد، که شب و روز در روزنامه‏ها مى‏خوانید، به وجود مى‏آورد.»

 

 

 

مرجع:


 

 سخنرانى حضرت امام خمینی ره [در جمع دانشجویان و طلاب (مخالفت روحانیت با انقلاب سفید)]

 

 

 

زمان: 8 صبح جمعه 21 فروردین 1343/ 26 ذى القعدة 1383


 

 

 

مکان: قم‏


 

 

 

موضوع: روحانیت با انقلاب سفید شاهانه مخالف است‏


 

 

 

مناسبت: بازگشت امام به قم، پس از آزادى از زندان‏


 

 

 

حضار: دانشجویان دانشگاه تهران، طلّاب و اهالى قم


 

  

صحیفه امام، ج‏1، ص: 270


 

 

به راستی آیا ما آمدیم یک بار سیاست را از منظر اسلام نظاره کنیم ؟


 

این بیانات امام ما در سال 43 است اما گویی این حرف را امروز بیان کرده اند ! یعنی هنوز ما با آرمان های سال 43 امام فاصله داریم . این به این معنی نیست که در این مسیر حرکت نکرده ایم بلکه در دوره ای آرمان های امام جای خود را به نظریه های لیبرال دموکراسی داد چرا که مسئولین وقت ایمان نداشتند و آن را منسوخ شده نامیدند. حضرت امام در جایی دیگر در همان زمان می فرمایند :


 

«اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شوند و از دولتها بخواهند برنامه مالى اسلام را با نظر علماى اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگى خواهند کرد»


 

این بیانات در زمانی بود که دولت اسد الله علم سعی داشت خطوط قرمز اسلام را یکی پس از دیگری از میان بردارد که مهمترین عامل آن تشکیل بهاییت می باشد که وسیله ای شد تا این حرف ها عنوان شود . به طور مثال :لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى ، برگزاری رفراندوم ،شرکت زنان در انتخابات (خلاف قانون اساسی وقت) ، انقلاب سفید ، اصلاحات ارضی ، حمله ننگین به فیضیه قم و ....


 

 

 

 

 

بیاییم از منظر امام نگاه کنیم ...


 

 

 

و من الله توفیق