*متن زیر کامنت یکی از همسنگران است...

* این متن هر روز کامل می شود!(آخرین بروز رسانی :13 دی ماه)

* با توجه به شروع امتحانات دانشگاه تا اول بهمن ماه پست جدیدی نخواهم نوشت!

* 9 دی هم مبارک!!

* این بار جای حاج علی بخشی ، همه می گوییم : ماشالله ... حزب الله...

عرصه فرهنگ

سلام

از کتاب های درسی آن سالها عکس اول آنها یادم هست!!

پیرمرد امیدش به ما دبستانی ها بود!

حالا بزرگ شده ایم آقا!

حال امیدتان چطور است؟!

به این فکر میکنم..واقعا ما توی فضای مجازی باید چکار کنیم که بهترین عکس العمل باشه؟باید چکار کرد که پیروز جنگ بود؟فقط نوشتن یه متن و گذاشتن یه عکس کافیه؟البته اینها هم باید باشه و جزو لاینفکه اما کار اصلی چی باید باشه..خیلی فکر کردم که برای 9دی چه کارکنم؟شاید گروهی کار کردن نتیجه بهتری بده.چندین مدیر وبلاگ باهم..شاید!نمیدونم

خیلی فکرم رو مشغول کرده کمکم کنید..البته موضوع فقط 9دی نیست..همه موضوعات کوچیک و بزرگی که..

دوستان عزیزی که نوشته من رو میخونید خواهشمندم همینجا یا اگه دوست داشتید تشریف بیارید وبلاگ خودم و جواب بدید..

باید چکار کرد؟!

ممنون

یامهدی

http://ruyekhatekhoda.mihanblog.com/

 

------------------------------------

پاسخ دوستان:

* آقای امیر عباسی می گوید: این معنى ، که دین از سیاست جدا است ، این مطلبى است که استعمارى ها انداخته اند در دهن مردم و مى خواهند به واسطه آن دو فرقه را از هم جدا کنند امام خمینی

* برادر، کمال ثریا معتقد است:

بصیرت یعنی دقیقا همین نکته...

که گاهی باید سکوت کرد...

گاهی باید تاخت...

گاهی باید قلم به دست گرفت و گاهی باید قلم را انداخت و تفنگ بر دوش کشید>>>>

 *   آشنا از معنای بصیرت می گوید:

هو السلام...


بصیرت یعنی بینایی...

مهم اینه که چه چیزی رو ببینی...


به نظر حقیر بصیرت یعنی دیدن ولی...رهبر...


در یک کلام تبعیت از ولایت...

* بصیرت70:

معتقدم کار اصلی باید در فضای واقعی باشه. کسی تو فضای مجازی موفقه که در فضای واقعی کار کرده باشه.

گروهی کار کردن به مراتب بهتره و در حال حاضر تعدادی از دانشجویان تهرانی این کار رو شروع کردن.

چرا تو فضای مجازی دنبال عکس العمل باشیم؟ ما باید حمله کنیم تا حمله نکنن...

متاسفانه اصلا هماهنگ نیستیم... در عوض جبهه مقابل با برنامه ریزی میاد.

* برادر عزیزم پرتویان می گوید:

به نظر من هر کسی تو هرجایی که هست باید اثر گذار باشه با اینکه تصور کنه اون کار خیلی کوچیکه ....

 دورانی بود که من توی مسجد محلمون هفته ای یه کار انجام می دادم ولی الان هفته ای یه بار وقت میکنم برم اونجا .......

 

امشب تو جلسه برای تصمیم گیری برای دهه آخر صفر گفتم که درسته که شاید مثل گذشته نیستم ....... و شما دیگه کاری رو به من نمیسپرین ولی حداقل یه هنر طراحی رو که داریم قبول کنید که بنراتون رو من حداقل طراحی کنم .........

باید توجه کنیم که ما محتاجیم که برای این روزها کار کنیم نه اینکه این روزها به ما نیاز داشته باشند .........

دقیقا مثل همین که می گویند خدا به نماز ما که احتیاجی نداره که بلکه ما هستیم که به این نماز ها نیازمندیم .......

اگه به نیازمندی خودمون نگاه کنیم فقط باید کاری رو انجام بدیم و جنبه های دیگه ی اون رو تو حاشیه بذاریم

 

*پس نوشت نویسنده وبلاگ روی خط خدا :  


سلام دوستان:

واقعا ممنون از شما..

از همه پاسخ هایی که دادید..

از "بصیرت 70"که یاد آور شد ماباید همیشه 1قدم جلوتر از دشمن باشیم

و"جناب پرتویان" که به نکته خیلی خوبی اشاره کردن!اما چرا ما باید به حداقل راضی باشیم وقتی که میتونیم و وظیفه ما این است که کارهای عمیقتر و تاثیرگذارتر انجام بدیم

ولی همسنگرهای خوبم من هنوز به جواب سئوالم نرسیدم!

درسته که ما باید درفضای واقعی پیشرو باشیم..اما نباید فضای مجازی رو هم دست کم گرفت!دشمنان از همین اینترنت جوانان ما رو گمراه میکنن..شبهه افکنی ها..اطلاعات غلط..حملات نرم..!

سئوال من از شما این بود که آیا کارهایی که دراینترنت انجام میشه کافیه؟اگر آره و ما کم گذاشتیم..چه باید کرد؟ کار حداکثر چیه؟

منتظر  پیشنهادهای شما خوبان هستم..

متشکرم

یا مهدی

------------------------------------

*آقای دیدری در نقد جمله حقیر می گوید:

یه چی می گی ها!!!!


می دونی کل اینترنت سرورش کجاس؟


میدو نی اراده کنن قطع کنن چی می شه؟


اون وقت هر تو اینترنت کار کردی دود می شه می ره هوا


می دونی چه تسلطی دارن ؟

تازه پیش بینی می کنن اگر بخوان حمله کنن اول بمب الکترونیکی می زنن انوقت هر وسایل الکتریکی هست کار نمی کنه.


برای فرهنگ سازی طرف مفعول به نظر من باید ارجحیت فرهنگ فاعل رو لمس کنه!

*آشنا در جواب آقای دیدری و سوال بالا پاسخ تامل برانگیزی دادند:

هو السلام...

این که سرور اینترنت دست اوناست و ... دلیل نمیشه که ما کلا بیخیال این قضیه بشیم....یعنی فکر میکنم ما تا اونجایی که برامون امکان داره باید از این فضا استفاده کنیم...


در مورد این هم که گفتن آیا این میزان از کار بسه یا نه؟ باید عرض کنم کلا باید ببینیم رهبرمون چقدر کار از ما میخوان...که من فکر میکنم با توجه به سطح مطالبات ایشون ما حالا حالا ها باید بدوئیم.... 

و در ضمن فکر میکنم ما هنوز در فضای مجازی کار فرهنگی شروع نکردیم...یعنی این که یه عده جمع شدن دور هم و گه گاهی مطالب قشنگ اعم از دل نوشت و ... مینویسند کار فرهنگی نیست...البته نمیگم بده ها نه بد نیست اما کار فرهنگی مطلوب نیست...

*روی خط خدا سوالش را اینگونه ادامه می دهد:

نظر بنده هم همین است که ما هنوز کار جدی و فرهنگی رو شروع نکردیم یا اگه هست کمرنگه..

سئوال من اینه که باید از کجا شروع کرد؟

اگه من و شمایی که این موضوع رو میدونیم و میدونیم که رهبرمون چی از ما خواسته،پس چرا دست به کار نمیشیم؟!قدم اول چیه؟

 

* و آشنا اینگونه توضیح می دهد:

 

هو السلام...

اول اینکه خوشحالم که دغدغه براوردن امر رهبر رو دارین...

اما بعد...

امروز اتفاقا داشتم با یه نفر در این مورد حرف میزدم...

خلاصه عرض کنم که صاحب خونه هم ناراحت نشه!!!

ببینید من فکر میکنم به این کارایی که ما داریم انجام میدیم نمیگن کار فرهنگی...

مثلا آقا فرمودن کرسی آزاد اندیشی. خب ما چی کار کردیم...هیچی اومدیم اسم مناظره و سخنرانی رو عوض کردیم گذاشتیم کرسی آزاد اندیشی...


این که نمیشه.


ما برای کار فرهنگی یه فضای فکری آماده میخوایم. ببینید الان تو جامعه فضای حاکم فضای جدل فکری نه تبادل فکری! یعنی چی؟ یعنی اینکه من که میام یه حرفی میزنم طرف مقابل فقط سعی میکنه حرف من رو نقض کنه و اصلا کاری نداره من دارم چی میگم و اصلا گوش هم نمیده به حرفهای من. چرا؟ چون فضای تقابل و جدل فکری حاکم شده.

برای اینکه بشه تو این فضا کار فرهنگی و فکری کرد...قدم اول اینه که این فضا تبدیل بشه به یک فضا آماده از نظر فکری که عنصر قالب در اون تبادل نظر و مباحثه است نه جدل.

خب شاید بپرسید که چه جوری باید این کار رو کرد؟!


عرض من اینه که برای اینکه این فضا در مخاطب ایجاد بشه قدم اول اینه که ما یه کاری بکنیم که مخاطب ما خودش بیاد دنبال مطلب و خوراک فکری و فرهنگی نه اینکه ما بریم به زور بخوایم بهش ارائه فکر و فرهنگ کنیم. و این راهش با گرسنه نگه داشتن ذهن مخاطب نیست. چرا؟ برای اینکه مخاطب دنبال مطلب میگرده حالا اگه من مطلب صحیح در اختیارش نذارم یکی دیگه میاد یه خزعبل به خوردش میده و میشه همین وضع امروز.


کاری که باید کرد اینه که اول از همه خلاء های فکری جامعه رو شناسایی کنیم. بعد بیایم به صورت مناسب و حساب شده مخاطب رو نسبت به این خلاء ها حساس کنیم. و این کار نباید جوری باشه که این خلاء ها رو جار بزنیم و باعث آشکار شدن ضعف فکریمون پیش دشمن بشیم. در کنار این ما باید مطلب صحیح رو عرضه کنیم.


حالا مخاطب ما که براش دغدغه ایجاد شده دنبال مطلب صحیح میگرده و خب ما این مطلب رو ارائه کردیم. وقتی یکی دنبال یه مطلبی میگرده خیلی راحت تر میشه اون رو در جایگاه قضاوت عقلی قرار داد و مطلب صحیح رو از ناصحیح نشونش داد.

این جوری میشه قدم قدم شروع کرد به فرهنگ سازی و تزریق خوراک فکری به جامعه.

ببخشید اگه خیلی حرافی کردم.

و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین و عجل الله فی فرج مولانا و احفظ لنا قائدنا

* داش ممد عزیز در ادامه می پرسه:

ایول آشنا

خب کی باید نیاز سنجی کنه؟

کی باید سوال ایجاد کنه؟

کی باید جواب بده؟

کجا جواب بده؟

اصلا طرف مورد سوال کننده شخص پاسخ گو رو قبول داره؟


در کل از آدم هایی که تیریپ روشن فکری بر می دارن و نظر میدن و هیچ کاری نمی کنند هی هم می گن "اینجا جاش نیست" یا "این دیگه به ما مربوط نمی شه" و از این  قسم جواب ها

......(ادبیات برو بچه های چهار راه نظام آباد)

سو ء تفاهم نشه با خانوم یا آقای آشنا نبودم

* آشنا در تبیین مطلب قبلی ادامه می دهد:

هو السلام...

اول من یه شفاف سازی انجام بدم جهت تنویر افکار عمومی!

ما داداش کوچیک شمائیم!

دوم ببین "داش ممد" آقای عزیز...سوال اینه که آیا این کار فرهنگی ای که ما در فضای مجازی انجام میدیم کافیه یا نه؟

من عرض کردم که این کار اصلا فرهنگی نیست(البته به نظر من ها)

بعد هم چند تا نمونه و پیش شرط از کار فرهنگی عرض کردم.

اما بعد...

اگه خوب خونده باشید من عرض کردم که مخاطب باید دنبال مطلب بگرده و لازم نیست جواب دهنده(من بهش میگم "ما") رو قبول داشته باشه. چرا که عرض کردم کسی که دنبال خلاء های فکری و فرهنگی هست رو خیلی راحت میشه در مسند قضاوت بهتر و بهترین قرار داد.

کی باید سوال ایجاد کنه و کی باید جواب بده؟ من نظرم اینه که اونی که میخواد کار فرهنگی انجام بده(بازم من بهش میگم "ما")


در کل هم نفهمیدم چرا گفتین که از این تریپ های روشن فکری بدتون میاد؟ یعنی به من ربط داشت؟ چون من هم خودم بدم میاد و اگه اینجوری بود جوابم عذر خواهی میکنم.

*داش ممد :

خب ناچار شدیم کمی فکر کنیم (سهمیه ی امتحانات رو سوزوندم)

آقا شما درست می گی اینترنت می تونه محل مناسبی برای تبادل نظرات باشه (مثه خود ما)

ولی خدایی با فیلتریگی که می کنن که حتی چند تا سایت مذهبی شده یا اگه یه خورده سیاسی حرف بزنی فیلتر می شه 

فیلتر شدن یعنی چی؟

یعنی از نظر جمهوری اسلامی این سایت مشکل داره


خب الان چند تا سایت مذهبی برات مثال بزنم که فیلتره!!

بعد می دونی جالبی کار اینجاست که خود مخابرات vpn می فروشه

بابا یکی منو توجیه کنه کی به کیه!!!

ولی اینترنت با این همه دردسر هاش می تونه ابزار خیلی خوبی باشه 

برای هر کاری

*بصیرت 70 :

به نظرم اولین کاری که باید بکنیم فهم شرایط موجود هست.مهم‌ترین نقص ما عدم فضای گفتگوی منطقی است.وقتی ما با چند نفر که همفکرمان نبودند ارتباط گرفتیم و تونستیم راهنماییشون کنیم اونوقت می تونیم برای یک جامعه کار انجام بدیم.

باید قدم به قدم پیش رفت. باید جنس فضای مخالفت را بشناسیم و متناسب با آن کار کنیم...

و آن وقت است که می گوییم ما موظف به وظیفه هستیم و مکلف به نتیجه نـــــــــیستیم!

 

*روی خط خدا:

سلام دوستان..

از نظرات همه شما استفاده کردم..امانظر جناب"آشنا"کمی به من نزدیکتر بود!

من روزی چندبار میام و نظرات شما رو میخونم..

بهتره توی گفتگوهامون توجه داشته باشیم از موضوع اصلی فاصله نگیریم..

جناب آشنا این افراد باید درسطح جامعه تربیت بشن؟؟کاملا در فضای واقعی؟وفضای مجازی فقط باشه یک منبع موثق برای اطلاعات صحیح؟

پس کار ما فقط اینه که مطالب صحیح وحق رو در دسترس دیگران قرار بدیم؟درسته؟!

اگر نه،وفضای مجازی هم این مسئولیت رو بردوش داره..راهکار اون چیه؟باچه ابزاری؟

دوستان خواهش میکنم به ارائه راهکار فکر کنیم..درخواست من از شما راهکار این معضل بود..

بازهم متشکرم

یامهدی

*داش ممد:

خیلی جمله ی مشکوکیه این جمله

"ما مامور به وظیفه هستیم نه نتیجه"

خیلی روش فکر کردم

زیاد به دلم نمی چسبه

بذار بغل عمل کورکورانه

ازطرفی هم چی شد که امر به معروف و نهی از منکر این روزا مشت معنی می شه

دو طرفش بد می شه

آقا یه خورده بیشتر درباره این جمله توضیح می دی

 

*بصیرت 70 :

اول اینکه این جمله رو حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند و امام روی آن تاکید کردند!

دوم اینکه بدیهیه که اول باید وظیفه رو فهمید و گر نه میشیم مثل کسایی که زمان فتنه سکوت کردند.به بهانه حفظ وحدت!!

امام می گفت وظیفت رو بشناس و بهش عمل کن بقیه اش با خداست.

عمل کورکورانه ای که گفتی مثل کاریه که خوارج کردن : لا حکم الا ...

اینکه رهبر هر چی گفت تو به نتیجه اش کاری نداشته باشی و بهش عمل کنی....

 * آشنا :

هو السلام...

ببینید من یه نکته عرض کردم اونم اینه که فضای جامعه ما نیاز به تغییر داره!

خب حالا فضای مجازی میتونه یکی از منابع این تغییر روّیه و طرز فکر باشه و از اونجا که شما موضوع سوالتون این بود خب احتمالا حرفا ما یکم جهت میگیره به فضای مجازی...

اما بعد عرض میکنم که افرادی که میفرمائید باید در سطح جامعه تربیت بشون را نفهمیدم اگر منظورتان این است که با فضای موجود در جامعه، عرض میکنم اول باید فضا ساخته شود تا بتوان این انتظار را داشت و اولویت ما ساخت فضای جامعه است...

امیدوارم حرفام مفید باشه و فهمیده باشم که شما چی منظوری داشتین.

* داش ممد‌:

آره بابا اگه امام باشه که قضیه سمعا و طاعه هست

تو این بحثی نیست

ولی الان این طوری نیست که

مثلا یه داستان هست که دقیق یادم نیست ولی خلاصش اینه که طرف می یاد از امام در باره ی وضو گرفتن سوال می کنه بعد امام روش وضو گرفتن سنی ها رو براش توضیح می ده

بعد اصحاب از امام پرسیدند قضیه رو امام گفت طرف بین سنی ها زندگی می کرده و اگر می فهمیدند می کشتنش

الان کی می تونه اینطوری نظر بده؟


می دونی آخه من جمله مذکور می ذارم کنار این یکی جمله برا همین گیج می شم

"آیا هدف وسیله رو توجیه میکنه؟"

"آیا راه ثواب از شر هست؟"

*بصیرت 70 :

داستان جمله اول که معلومه. از اصل تقیه استفاده کردن و این هم در حیطه وظایف امام بوده.

اما جمله دوم

درجواب می گیم: خیر.هدف وسیله رو توجیه نمی کنه! اما چه ربطی به مکلف به وظیفه بودن داره؟

شناخت وظیفه و چگونگی انجام آن با هم همپوشانی داره.مثلا شما بخوای سفر بری هیچ وقت سینه خیز نمی ری. با اینکه به مقصودت رسیدی!(مقصود ما : حرکت به سمت مقصد)

و فکر کنم منظورت از سوال سوم این بوده که :

آیا تشخیص راه "صواب" از راه "شر" امکان دارد؟ 

همه انبیا آمدند تا طریق شناخت صواب از شر را به ما بگویند.... و ضروری ترین کار هم رشد عقل بشریت هست تا بتواند هر چه جلو تر می رود در پیچ و خم دنیا تصمیم درست را بگیرد.

*داش ممد:

سلام

در راستای اینکه ایام امتحاناست و فرصت بیشتری برای فکرکردن داریم سوالی هست که از قدیم یدک میکشم

مملکت اسلامی جایی که امام بالا سر کارهست به نوعی دیکتاتوری اللهی

و مملکت جمهوری رای مردم همه کارست درست؟

این دو کنارهم چه جوری جمع می شن؟

*بصیرت 70 :

سلام اخوی.ایشالا در اولین فرصت جواب میدم البته خوشحال میشم اگر دوستان دیگه نظری دارند....!

 

* روی خط خدا :

برای"داش ممد"

سلام

ببینید هر حکومتی نیاز یه یک حاکم وراهبر داره..وقتی این حکومت بشه حکومت بر مبنای دین(مثلا اسلام)اون حاکم و راهبر باید علاوه براینکه خبره سیاسی و علمی باشه از نظر دینی هم باید خبره  درحد اعلا باشه

حالا در حکومت اسلامی این شخص میشود امام،رهبر،پیشرو

که یک خبره سیاسی،علمی والبته مجتهد دینی ست..که علاوه بر اداره ومدیریت مملکت بحث ولایت نیز بوجود میاد(ولایت تام و مطلقه و..)این به این معنی نیست که دیگر ملت و مردم نمیتوانند در سرنوشت و در تصمیم گیری های کشور دخالتی داشته باشند..

رهبر مدیریت حکومت رو در دست میگیره و اجرای قوانین رو به دست افراد دیگرمی سپاره و البته تمامی حرکات و جنبش های این افراد تحت نظارت دقیق رهبر است..

اما درباره رای!حکومت اسلامی برای ملت تشکیل میشه..خود دین برای مردم نازل شده..ودر دین اسلام به اختیار وانتخاب مردم اهمیت ویژهای داده شده..به صورتی که ملت میتواند حتی ولی و راهبر خود رااز میان افراد ذی صلاح انتخاب کند(البته بجز پیامبران و ائمه اطهار که از طرف خدا برگزیده میشن)..پس وجود یک امام با ولایت الهی موجب سلب قدرت انتخاب و عقلانیت انسان نمیشه..وهیچ تضادی میان ایندو نیست!

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو درست و دقیق بهتون برسونم

یامهدی  

 

*بصیرت 70 :

اول اینکه باید میان دیکتاتوری اللهی و غیر اون تفاوت قائل شد.چرا که خداوند ما را مجبور کرده که از اختیارمان استفاده کنیم.


دوم اینکه مشرعیت همه چیز در این نظام از ولی است.حتی رای مردم! چگونه؟


به این سلسله مراتب خوب دقت کن:


1-      ولیّ ، نیمی از اعضای شورای نگهبان را انتخاب می کند.به تعبیری همه اعضا.

2-      این اعضا افراد دارای صلاحیت را تایید می کند.

3-      و مردم از بین آنان انتخاب می کنند و رای می دهند.

4-      پس رای مردم مشروعیت دارد چون ولی اجازه برگزاری انتخابات را داده است.


در کشور مشرعیت همه چیز از ولی است.


اما یک نکته رو مد نظر داشته باش.امروز ما توان پذیرش امر ولی نداریم.اینکه رهبر شخصی را نماینده را رئیس جمهور کند مورد اقبال قرار نخواهد گرفت. در این وضع ولی با ارائه معیار ، ملاک تشخیص درست را تبیین می کند و به هدایت مردم می پردازد.


اما در جواب روی خط خدا


بنده با بخش اول موافقم اما در بخش دوم مخالف این هستم که ولی فقیه را می توانیم انتخاب کنیم! چرا که محال عقلی است که بشریت بتواند ولی را انتخاب کند.


تا این بخش که ائمه را نمی توانیم انتخاب کنیم هم نظر هستیم اما نظر بنده این است که ولی فقیه هم انتخابی نمی تواند باشد.هر وقت باران از زمین به سمت آسمان بارید آن وقت ولی را می توانیم انتخاب کنیم! و در آن صورت در هر لحظه می توانیم بگوییم این شخص دیگر ولایت ندارد چون :


 "مــــــــــــــــــــا مـــــــــــــــــی گـــــــــــــو یــــــــــــــــم" !!!


شرمنده از محضر همه دوستان ولی مگر بعد از انتخابات نمی گفتند خامنه ای ق‌ات‌ل‌ه ولایتش باطله!؟؟ چون فکر می کنند ولایت انتخابی است ...


شاید بپرسید پس مجلس خبرگان چه؟


بنده عرض می کنم خود اعضا هم می گویند ما ولی فقیه را "" پـــیـــدا "" می کنیم نه انتخاب!


ولی فقیه باید از جانب امام زمان علیه السّلام منسوب باشد در غیر این صورت مشروعیت ندارد.مگر می توانیم برای امام نایب انتخاب کنیم؟!!!


 با تشکر صمیمانه از دوستانی که در بحث شرکت می فرمایند.گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما

 

*روی خط خدا :

جناب"بصیرت 70"بنده دقیقا با نظر شما موافقم

و به این معتقدم که ولی فقیه رو هم خدا انتخاب میکنه ولی با واسطه..!

بحث انتخاب رهبری نمیتونه بر عهده عامه مردم باشه چون صلاحیت این انتخاب رو ندارن..من در جواب "داش ممد"که چگونگی وجایگاه رای مردم رو میخاستن گفتم..(که البته متاسفانه درست بیان نکردم!)

البته که اعضای خبرگان رهبری باید صلاحیت کامل رو برای تایید رهبری  داشته باشن و البته "پیدا کردن"ولی فقیه هم به طورمطلق در دست این افراد نیست..که عنایت الهی در پشت پرده کاملا عیان!است

 

*بصیرت 70 :

قطعا با واسطه هست. چون در غیر این صورت خود امام باید در صحنه حاضر می شدند که دیگر نیازی به ولی فقیه نبود.و در ادامه بیان شما این افراد با واسطه باید صالح ترین افراد جامعه باشند تا دلهایشان توسط خداوند هدایت شود.

 * آشنا

هو السلام...

و علیکم السلام...

میبینم که بحث رو کلا جهتش رو عوض کردین و یه بحث جدید مطرح شد!!!

اما بعد...

من قبل از اینکه وارد حرف بشم عرض بکنم که جناب بصیرت70 حالا بعد انتخابات یه عده یه غلطی کردن یه حرف مفتی زدن به نظر من تکرارش (با استفاده از هر گونه شرمندگی و گلاب و رو به هر دیواری!!!!) صحیح نیست...

و اما بعد...

بذارین من اینجوری شروع کنم، یک بزرگواری یک نظریه ای مطرح کرد و این نظریه شد مبنای سیاسی کشور ما. اون بزرگوار امام رحمة الله علیه بود و اون نظریه "جمهوری اسلامی". لذا برای اینکه معنی این نظریه رو بفهمیم باید سراغ آثار امام بریم.

اما علی الحساب بنده یک برداشتی از این نظریه دارم که البته خیلی هم رو هوا نیست. اونم اینه که ببینید نظام دموکراتیک یا همون جمهوری یک سری قوانین داره و یک سری اصول...اصول هم منظورم چهارچوب هایی مثل مجلس و ... که همون قواعد سیاسی هستند.

خب حالا ما اومدیم این اصول رو برداشتیم و بر مبنای قوانین اسلام یکم توش تغییرات دادیم که بزرگترین اون تغییرات افزودن جایگاه ولی فقیه هست. این نظام جدید دیگه جمهوریه صرف نیست چون تو نظام دموکرات قوانین بر مبنای نظر مردم هست و بالاترین نهاد همم رئیس جمهور و ... و در ضمن قوانین و پایه های این نظام جدید یه فیلتر و اساس مهم و جدی به نام دین خدا و قوانین اون دارن.

حالا اسم این نظام جدید رو میذاریم جمهوری اسلامی.

که توش هم نظام سیاسی بسیار شبیه نظام جمهوریه و در ثانی قوانین اون بر مبنای دین خداست و اسلامیه...

امیدوارم خیلی مبهم ننوشته شده باشم...

راستی حاجی بخشی امروز به رحمت خدا رفت .... برای شادی روحش و علو درجش یه فاتحه و یک صلوات قرائت کنید.

* این متن هر روز کامل می شود! (آخرین بروز رسانی :18 دی ماه) 

* با توجه به شروع امتحانات دانشگاه تا اول بهمن ماه پست جدیدی نخواهم نوشت!

* همچنان دو موضوع :"چگونگی عملکرد حزب الله در فضای سایبری "و "بررسی مشروعیت نظام ولایی" ادامه دارد...

*   سه نکته ضروری:

1- دوستانی که قصد شرکت در بحث را دارند و یا جدیدا به وبلاگ کلیک رنجه فرمودند حتما پست قبل را مطالعه بفرمایند چرا که این پست در ادامه مباحثات گذشته می باشد .

2- عذر می خواهم اگر کمتر جواب می دهم ؛ متاسفانه فشردگی امتحانات مجال کمتری را برای نوشتن پیرامون این مباحثات می گذارد.

3-از جمیع بازدیدکنندگان تقاضا دارم اگر چنانچه نکته ای به نظرشان می رسد دریغ نفرمایند.

و من الله توفیق

 * روی خط خدا :

سلام


بله من سعیم رو کردم که بحث منحرف نشه..اما ..


بسیاری از گفتگوها با کلی گویی به حاشیه و انحراف کشیده میشن..


ولی با ادامه و وجود فضاهای گفتمانی در فضای سایبری شدیداموافقم!!


یامهدی


*بصیرت 70 :


هنوز هم میشه بحث قبلی رو ادامه داد.کجا رسیدیم...؟ آهان!!


به اینجا رسیدیم که :


روی خط خدا فرمودند : این افراد باید درسطح جامعه تربیت بشن؟

کاملا در فضای واقعی؟

و فضای مجازی فقط باشه یک منبع موثق برای اطلاعات صحیح؟     


پس کار ما فقط اینه که مطالب صحیح وحق رو در دسترس دیگران قرار بدیم؟درسته؟!


اگر نه،وفضای مجازی هم این مسئولیت رو بردوش داره..راهکار اون چیه؟باچه ابزاری؟


 

و آشنا در پاسخ گفت:


اما بعد عرض میکنم که افرادی که میفرمائید باید در سطح جامعه تربیت بشون را نفهمیدم اگر منظورتان این است که با فضای موجود در جامعه، عرض میکنم اول باید فضا ساخته شود تا بتوان این انتظار را داشت و اولویت ما ساخت فضای جامعه است...


حالا بصیرت 70 می پرسه:


با توجه به صحبت های آشنا باید اول فضا رو در جامعه درست کرد! خب چجوری؟ یعنی تا فضا رو درست نکردیم سراغ وب نیایم؟!! ضمن اینکه برای جهت دادن به فضای جامعه باید از کجا شروع کرد؟البته شما قبل فرمودید که اول باید خلاء ها رو پیدا کرد؛ حالا بفرمایید با چه معیاری؟ آیا این کمبود ها رو ما هم می تونیم تشخیص بدیم؟


* مسلمان ایرانی که تازه به بحثمان وارد شدند اینگونه می فرمایند که :

سلام


1- ما تاثیرمان را در فضای مجازی می گذاریم و امروز خیلی از دیروز بهتریم و این نبود مگر حس مسئولیت اما این کافی نیست


2- این فکر جمع شدن چند مدیر وبلاگ فکری طلایی است که مثل همان طلا که استخراجش بسیار سخت است عمل به آن نیز سخت تر


3- اگر می شد چند مدیر وبلاگ که همه متعهد هستند و معتقد به آرمان ها حضوری یکدیگر را ملاقات کنند و حرف بزنند و نظر بدهند فوق العاده می شد 

4- این کار باعث خواهد شد که هرکسی اگر توانایی خاصی دارد آنرا ارائه بدهد و جمع این توانمندی ها و استعداد ها می شود یک حرکت پویا و زنده که قطعا فضای مجازی را تحت الشعاع قرار خواهد داد 


5 - کسی در زمینه تحلیل قدرتمند است کسی در زمینه طراحی و گرافیک کسی در حوزه طنز سالم و دیگری در حوزه فعالیت های کامپیوتری اگر همه اینها در یک جا جمع شوند می شود به موفقیت یک ویلاگ دل بست 


6- و کاش می شد که یک جامعه مجازی متعهد تشکیل داد جامعه ای که حرکت اش اثر گذار است


7- امید به اینکه حضور در عرصه اینترنت را جدی بگیریم و محکم تر از حالا و البته زیبا تر عمل کنیم ، یادمان باشد حرکت این دوره حرکت نرم است


8- دغدغه شما دغدغه امروز خیلی هاست


9- ممنونم . موفق باشید 


10- یا علی

 

*آشنا :

من نمیخواستم خیلی در گیر بحث بشم... و البته جواب سوالا رو هم به حاج حمید واگذار کردم...!


اما یه سوال داشتم از این دوست عزیزمون آقا یا خانم "مسلمان ایرانی"


برادر عزیز / خواهر محترم


گیریم که این گروهی که شما میگین دور هم جمع شد...


و نشستن حرفاشون رو زدن...


خب بعد اینا باید به چه سمتی حرکت کنند؟


باید چه جور فعالیتی رو شروع کنند؟ از چی باید حرف بزنن؟


خلاصه چه باید بکنند که به درد بخورد؟


البته این رو بگم که به نظرم الان هم از این گروه ها داریم اما شما اثر جدی ای ازشون تو فضای مجازی میبینید....!!؟


سواله ها قصد جسارت نداشتم...


یه کوچولو هم خدمت جناب بصیرت عرض کنم:


داداش گلم...من قدم اول رو عرض کردم...البته از نظر خودم...


در ضمن خیلی از این خلاء ها رو قبلا خیلیا مشخص کردن...خیلیاش به واسطه خیلی اتفاقها مشخص شده و .....


من نمیخوام مثال بگم...خودتون اگه یکم فکر کنید و دور و برتون رو نگاه کنید متوجه میشید که این خلاء ها بعضی جاها آشکار شدند....


معیار تشخیص خلاء هم که دیگه مشخصه....هر جا چیزی نیست!

*بصیرت70 : جواب در اولین فرصت!

*نویسنده وبلاگ صدف:

سلام علیکم

اول ممنون بابت پیشنهاد دوستی در این فضا ، امیدوارم که لایق باشم

دوم غبطه می خورم بابت سبقت شما تو این کار ، السابقون السلابقون ، اولئک المقربون ، فی جنات ...

اما فضای موضوع بحث ، این فضا از لوازم زندگی امروزیست ، ولی این ناگریزی دلیل بر استفاده اون به شکل تحمیل کننده اش هم نیست .

البته ما در فضای بیرونی گرداننده ی این فضا مشکل داریم ، آنجا که نهادهای مدنی بر ما تحمیل شده و شکل و شمایل غربی دارد ، و در رأس نهاد ریاست جمهوریست که بمناسبت شکل حکومت که جمهوریست داریم .

ما در بیرون نیازمند نهادهای اسلامی هستیم و در آن قالب و شکل فضای مجازیش هم مشکلی نخواهد داشت مگر همانکه گوشزد فرموده اید ، یعنی آدمهای لایق در رأس این نهادها .

ولی در نهادهای مذنی فعلی که برگرفته از غرب است حتی اگر رهبر ، رییس جمهور ووو ی لایق هم داشته باشیم باز از پیامدهای لوازم ظروف غربی برای اداره ی جامعه در امان نیستیم .

 

*مسلمان ایرانی پاسخ آنشا در اینطور می دهد:

 

 جناب آشنا !

گفته اید گیریم که این گروه دور هم جمع شدند بعد باید به چه سمتی بروند؟ 

جوابتان را در ادامه نوشته ام

من گفته ام متعهد و معتقد . پس قطعا نمی خواهیم وبلاگ آموزش ترفندهای بازی تاسیس کنیم

باید از همه چیز هایی که دور و برمان مهم است حرف بزنند ، مسائل روز ، تحلیل ها ، یک فضای بحث و گفتگوی مجازی


 

یک سوال از حضورتان داشتم جناب آشنا

شما گفته اید این گروه ها وجود دارند اما تاثیری ندارند.. این گروه ها کجا هستند؟ چه می کنند ؟ آن چیزی که مد نظر من و شماست را پیاده می کنند و تاثیری ندارند؟ امکان ندارد . 

امکان ندارد هدفی معین داشته باشند و وقت بگذارند آن وقت اثر نداشته باشند


 

دوستی داشتم که جامعه مجازی شیعیان را تاسیس کرد و بسیار موفق بود ولی همین تنهایی اش و اینکه کسی را نداشت که کمکش کند زمینش زد

نکته همین جاست

حرفم را گرفتید؟

یا علی

 

*آشنا:

هو السلام...

و علیکم السلام...


اما بعد...عرض به محضر جناب مسلمان ایرانی که...


من عرض نکردم که میخوایم وبلاگ ترفندهای کامپیوتری تاسیس کنیم که من عرض کردم که در موارد فرهنگی در مورد چی میخوایم صحبت کنیم...به نظر شما اینکه یک فضای به اصطلاح من افسار گسیخته بحث در مورد مسائلی که فکر میکنیم مهمه راه بندازیم فایده داره...؟

من فکر میکنم این بیشتر باعث بهم ریختگی فکری میشه...من اعتقادم اینه که فضای کار فرهنگی باید نظام دار باشه تا درست جواب بده و مفید باشه...و اینی که شما میفرمائید و من فهمیدم نظام نداره...

بزارین من مثال نزنم چون ممکنه بین دوستان کدورت ایجاد بشه اما جمعهایی اینگونه رو میشناسم که مشغول کار هستند و به نظر من اصلا موفق نیستن و کارشون از روی جو است!!!

تقاضا میکنم که اون مطالبی رو که در پست قبل با دوستان به اتفاق مطرح کردیم رو مطالعه کنید و جلو بیاید شاید دید شما هم تغییر کرد.

*بصیرت 70 :

آنچه از مجموع نظرات به نظرم رسید این هست که تا زمانی که برای حضور در فضای سایبری ، برنامه ریزی دقیق و منسجم نداشته باشیم ، حضورمان هم مقطعی خواهد بود و هم کم اثر !

به نظرم زمانی افراد باید بصورت گروهی وارد فضای وب شوند که تربیت شده باشند! این طور نیست که صرف جمع شدن و هدف گذاری ، امید داشته باشیم در این عرصه موفق باشیم. و این که افراد اول از همه در عرصه حقیقی باید خودی نشان دهند.

چگونه می شود افرادی تحلیل درستی از فضای فرهنگی کشور نداشته باشند در صورتی که در عرصه سایبری مشغول هستند؟ آیا به دلزدگی مخاطب منجر نمی شود؟

اکثر سایت های فرهنگی و مذهبی ما پشتوانه جمعی قوی ندارند؛ هم از لحاظ محتوایی و هم از لحاظ نیرو. نتیجه این می شود مباحث از لحاظ کیفت به شدت افت می کند.

این حرف هایی که ما گفتیم در این دو هفته ؛ قطعا دوستان دیگر هم  قبل از ورود به این عرصه به آن فکر کرده اند.

و در نهایت اینکه اگر در فضای وب ، سایت های مذهبی و فرهنگی طرفدار ندارد به خاطر ضعف ما در دنیای واقعی است و بنده در این مورد شک ندارم.نمونه اش وزارت فخیمه ارشاد !

در کشور ما فرهنگ متولی ندارد و متاسفانه افراد کوچه و بازار فرهنگ را تعیین می کنند. در این فضا چگونه می شود امید داشت در فضای سایبری مخاطب جذب شود در حالی که چشم دارد و اوضاع جامعه را می بیند؟؟؟

ما باور نداریم کار فرهنگی نیاز به نیرو سازی دارد ! فرمودند که مثلا جامعه مجازی شیعیان شکست خورد! واقعا جای تعجب داشت اگر این اتفاق نمی افتاد!! مگر می شود انفرادی کسی کار فرهنگی کند؟ هرگز امکان ندارد!

کار فرهنگی به ده بیست نفر نیست! اقلا باید چند صد نفر هماهنگ و زیر نظر یک مدیریت واحد فعالیت کنند تا امید داشته باشیم فرجی اتفاق بیفتد.

این همه تشتت آرای فرهنگی در کشور وجود دارد.مگر می شود انتظار داشت در فضای مجازی ما وحدت داشته باشیم؟

بنده معتقدم اول باید در فضای واقعی تربیت نیرو داشته باشیم و سپس وارد عرصه مجازی شویم.

*  این متن هر روز کامل می شود!  (آخرین بروز رسانی :27 دی ماه)

* شرمنده بابت غیبت....ایشالا فردا با پست جدید در خدمتم ! و البته "جمع بندی نهایی "این پست.

 

همچنان دو موضوع :"چگونگی عملکرد حزب الله در فضای سایبری "و "بررسی مشروعیت نظام ولایی" ادامه دارد...

 

*   سه نکته ضروری:

1- دوستانی که قصد شرکت در بحث را دارند و یا جدیدا به وبلاگ کلیک رنجه فرمودند حتما  " 2 " پست قبل را مطالعه بفرمایند چرا که این پست در ادامه مباحثات گذشته می باشد .

2- عذر می خواهم اگر کمتر جواب می دهم ؛ متاسفانه فشردگی امتحانات مجال کمتری را برای نوشتن پیرامون این مباحثات می گذارد.

3-از جمیع بازدیدکنندگان تقاضا دارم اگر چنانچه نکته ای به نظرشان می رسد دریغ نفرمایند.

 

*صحبت های یامین پور پیرامون مدیریت صدا و سیما !

* و باز خلاء امنیتی در کشور .... اصلا مقصر جریان انحرافی است!

 

  

 

 

    *بصیرت 70 :

آنچه از مجموع نظرات به نظرم رسید این هست که تا زمانی که برای حضور در فضای سایبری ، برنامه ریزی دقیق و منسجم نداشته باشیم ، حضورمان هم مقطعی خواهد بود و هم کم اثر !

به نظرم زمانی افراد باید بصورت گروهی وارد فضای وب شوند که تربیت شده باشند! این طور نیست که صرف جمع شدن و هدف گذاری ، امید داشته باشیم در این عرصه موفق باشیم. و این که افراد اول از همه در عرصه حقیقی باید خودی نشان دهند.

چگونه می شود افرادی تحلیل درستی از فضای فرهنگی کشور نداشته باشند در صورتی که در عرصه سایبری مشغول هستند؟ آیا به دلزدگی مخاطب منجر نمی شود؟

اکثر سایت های فرهنگی و مذهبی ما پشتوانه جمعی قوی ندارند؛ هم از لحاظ محتوایی و هم از لحاظ نیرو. نتیجه این می شود مباحث از لحاظ کیفت به شدت افت می کند.

این حرف هایی که ما گفتیم در این دو هفته ؛ قطعا دوستان دیگر هم  قبل از ورود به این عرصه به آن فکر کرده اند.

و در نهایت اینکه اگر در فضای وب ، سایت های مذهبی و فرهنگی طرفدار ندارد به خاطر ضعف ما در دنیای واقعی است و بنده در این مورد شک ندارم.نمونه اش وزارت فخیمه ارشاد !

در کشور ما فرهنگ متولی ندارد و متاسفانه افراد کوچه و بازار فرهنگ را تعیین می کنند. در این فضا چگونه می شود امید داشت در فضای سایبری مخاطب جذب شود در حالی که چشم دارد و اوضاع جامعه را می بیند؟؟؟

ما باور نداریم کار فرهنگی نیاز به نیرو سازی دارد ! فرمودند که مثلا جامعه مجازی شیعیان شکست خورد! واقعا جای تعجب داشت اگر این اتفاق نمی افتاد!! مگر می شود انفرادی کسی کار فرهنگی کند؟ هرگز امکان ندارد!

کار فرهنگی به ده بیست نفر نیست! اقلا باید چند صد نفر هماهنگ و زیر نظر یک مدیریت واحد فعالیت کنند تا امید داشته باشیم فرجی اتفاق بیفتد.

این همه تشتت آرای فرهنگی در کشور وجود دارد.مگر می شود انتظار داشت در فضای مجازی ما وحدت داشته باشیم؟

بنده معتقدم اول باید در فضای واقعی تربیت نیرو داشته باشیم و سپس وارد عرصه مجازی شویم.

 

 

 

 *داش ممد :

درست هم نیست بگیم هیچ کاری نشده یا اگه شده بد شده

چون سایت های مراجع یا خیلی سایت های دیگه ای هم هستند که با اونا بشه نیاز عادی رو بر طرف کرد

شاید مشکل عدم احساس نیاز باشه

سایت فیس بوک فیلتره ولی پر ببیننده ترین سایت ایرانه (آمار واقعی) چون جاذبه داره سنگین

به بعضیا دین درست عرضه نشده

با توجه به در خواست آقا بصیرت:

...(ادامه در کامنت پست قبل!)


*روی خط خدا :

سلام

ممنون از جمع بندیتون..

من فقط این سئوال در ذهنم مانده که "افراد تربیت شده"یعنی چه؟منظورتون از تربیت شده چیه؟

آیا افرادی که مقید به دین و نظام و مطلع از آسیبها ولغزشها هستند همان افراد تربیت شده نیستند؟

به نظر میرسه که نظر"مسلمان ایرانی"هم همین هست که افرادی یا این ویژگی که البته هر کدام به نوعی در یک رشته لازم تبحر داشته باشن مثلا یکی در علوم سیاسی،دیگری در مسائل فرهنگی،کسی در گرافیک ،دیگری با قلم خوب...ووو در کنار هم بتونن یک گروه و تشکل تشکیل بدن و با استفاده از راهکارهای موجود و مشی اسلام و رهبری کارهای موثر انجام بدن ..

به نظر من این افراد مطمئنا در دنیای حقیقی موفق بودندو بیتحرک ننشستند و گامهای موثری در حد توان ومیدانی که به اونها داده شده برداشتند..(میدان اصلی ما میدان حقیقیست و در مرحله دوم میدان مجازی..مطمئنا چنین افراد متعهدی میدان حقیقی رو درک کردن وبعد از نیاز سنجیها متوجه اهمیت مبارزه در فضای مجازی شدن)البته این نکته مهم رو نمیشه نادیده گرفت که این گروهها بدون حمایت مالی و...ارگان ها و موسسات دولتی..همین وزارت ارشاد...!!محترم.....نمیتونن اونطور که باید ایفای نقش کنن وهمین موضوع محدودیتهای زیادی رو بوجود میاره

متاسفانه همین به نوعی بی اعتنایی مسئولین به این اوامر و دست کم گرفتن فکر و استعداد جوانان جلوی خیلی از پیشرفتها رو گرفته..و چاره ای نمیمونه جز این که افراد بعضابه طور خودجوش گروهتشکیل بدن و یا عموما به طور فردی و در حد توانشون ادای دین کنن و اون چیزی که به ذهنشون میرسه به دور از یک مدیریت و برنامه خاص اعلام کنن!

سئوال اصلی من این بود که در حال حاضر و با وجود چنین محدودیتهایی و تا زمانیکه مسئولین به خودشون بیان و انشاالله فرجی شود..حداکثر کاری که ما میتونیم به طور مردمی و خودجوش!!!انجام بدیم چیست..

موفق و سربلند..

یامهدی

*رهگذرم ، دل نبند ... : 

 

سلام.....

یادمه توی یه جمعی...یه بنده خدای صاحب نظری سخنرانی میکرد....میگفت میدونید توی ایران بیشترین سرچ و اطلاعات در مورد بدترین موضوعات هستش؟ و این برای ایرانی...برای شیعه چ زنگ خطریه......

درضمن در کنار اون افراد تربیت شده که گفتید یه جز لاینفک نیازه....: اخلاص.......

 

 

* داش ممد :

 

یه چیز دیگه که می تونه علت باشه

افراد پخته ی دینی تو نسل ما و نسل بالای کمتر از قبلن

ولی اون قبلیا کمتر با انترنت چت ... سر کله می زنن

بیشتر طرف دارای محیط مجازی که کار رسمیای اینجا نداشته باشن خوده ما هستیم


 

 

 

 

 


*بصیرت 70 :

 

روی خط خدا در سوالی فرمودند :


آیا افرادی که مقید به دین و نظام و مطلع از آسیبها ولغزشها هستند همان افراد تربیت شده نیستند؟


بنده عرض می کنم : خیـــــر! اینکه فردی از آسیب ها و لغزش ها مطلع باشد لزوما به این معنی نیست که می تواند استراتژی مناسبی در این جهت ارائه دهد. کم و بیش از این خلاء ها مطلع هستیم ؛ هم به وسیله مطالع و هم اخبار اما این بدان معنی نیست که ما می توانیم در این عرصه ورود پیدا کنیم. شناخت چارچوب فرهنگ خود نیاز به سال ها مطالعه دارد.مثل رشته ارتباطات. دانشجویان در این رشته می آموزند چگونه با مردم باید سخن گفت. فرهنگ جامعه خود متشکل از چند فرهنگ بزرگ می باشد.اینکه در این فضا چگونه صحبت کرد تا همه فرهنگ ها پذیرنده حرف شما باشد خود هنری بزرگ است.


مثلا سخنرانی های حضرت آقا در جمع های عمومی شاهد مثالی بر این قضیه است.قاطبه ملت همیشه این صحبت ها برایشان دلنشین بوده و خیلی راحت منظور ایشان را متوجه شده اند.


خواهر عزیز


حرف ما هم همین است که صرف جمع شدن چند نفر متخصص در زمینه های مختلف نمی تواند یک کار فرهنگی قوی را ضامن شود.فرمودید با استفاده از راهکار های موجود.... کدام راهکار؟ بله ، جهت دهی کلی جامعه با فرامین رهبری است اما چه کسی تا الآن این راهکار ها را تولید کرده است؟ این راهکار ها کجا هستند؟


اما نکته دیگری که فرمودید این که افرادی که وارد فضای سایبری شدند فضای حقیقی رو درک کردند.


اگر منظورتان این است که متوجه خلاء شدند قبول ولی اینکه در این زمینه کار کردند و موفق بودند جای سوال دارد.اینکه افرادی با هم یک مراسم مذهبی را برگزار کنند خیلی متفاوت است با کار فرهنگی کردن در کل فضای جامعه.یکی از اشتباهات ما خلط فرهنگ هاست. کسی شاید در هیئت خیلی خوب برنامه ریزی کند اما این شخص لزوما توانایی کار فرهنگی در مدرسه را ندارد ... کار فرهنگی در مدرسه ، فرهنگسرا ها ، در مسجد، در یک همایش، در اردو های جهادی ، در یک شهر .... همه با هم تفاوت های جدی دارد و کمتر کسی است که بتواند حتی در دو حوزه از این موارد ذکر شده توانایی داشته باشد و این به خاطر عمق کار فرهنگی در هر یک از این حوزه ها می باشد.


بنده هم با حمایت مالی به شدت موافقم چون عرصه ای هست که بسیاری از افراد توانمند به دلیل مشکلات مادی واردش نمی شوند.


و حداکثر کاری که ما می توانیم انجام دهیم شروع شناخت عرصه فرهنگی کشور است.....


و در جواب به داداش ممد عزیز


بنده هم نگفتم کاری نشده منظورم کاری هماهنگ و جدی و ریشه ای بود!! که البته همان کارها هم عالی است.مخصوصا دفتر برخی از مراجع که فعالانه در این عرصه حضور دارند.


و ممنون از "رهگذرم، دلنبند"..... اخلاص ...اخلاص ... اخلاص ....


 

 * روی خط خدا :

سلام

من موافق این نیستم که کار فرهنگی درست و حسابی شده..اگه هم کاری شده کارهای اساسی و مدیریتی نبوده یا اینکه اگه هم هست تازه درحال شکل گیری و پا گرفتنه..

تا وقتی که مسئولین واقعا دلسوزانه و عالمانه به این مقوله توجه نکنن وباهم یکصدا نشن.کاربنیادی انجام نمیشه..تا وقتی مساجد یه چیزی بگن و صدا و سیما چیز دیگری..تا وقتی دغدغه موسسات فرهنگی 1چیز باشد و اقدامات ارشاد ضد آن،کاری از کار پیش نمی رود..

منظور از افراد متعهد وواقف به کاستی ها و لغزشها تنها دانستن آنها نبود که من خصوصیات لازم این افراد رو گفتم..

که قطعا دانستن کافی نیست...

از لحاظ فرهنگی ما واقعا کار داریم..واقعا نیاز به برنامه های اصولی درازمدت و کوتاه مدت داریم..

شهید مطهری؛عیب کار ما در امر به معروف و نهی از منکر این است که هنوز، منطق را وارد آن نکرده‌ایم. یعنی نخواسته‌ایم از روی منطق عمل کنیم تا معروف را رواج و منکر را از بین ببریم. معنای این که منطق را وارد کنیم این است که حساب کنیم پیدایش هر چیزی سببی دارد و هم‌چنین عدم رشد و نمو یک چیز، سببی دارد، با سبب منکر مبارزه کنیم و سبب معروف را ایجاد کنیم. حداکثر منطق ما این است که بگوییم و بنویسیم و بعد هم اگر دیدیم گفتن و نوشتن فایده ندارد، اعمال زور بنماییم؛ در صورتی که منطق این نیست. منطق این است که مزاج اجتماع را به دست آوریم که چرا منکر را پذیرفته و از معروف سر باز زده است و معنای فکر اجتماعی، بحث اجتماعی و عمل اجتماعی همین است که عوامل، علل و معلولات اجتماعی را بشناسیم و اگر نه، ما مرد اجتماع نیستیم..

http://masir-sabz.ir/component/content/article/64-y/741-1388-02-23-08-18-05.html

یامهدی