یکی از کتاب هایی که در این تعطیلات به پایان رسید
72 سخن عاشــورایی مقام معظم رهبــــری بود
که به مناسبـت ولادت با سعادت و فرخنده
حضرت زینب کبری سلام الله علیها
گزیده ای از بیانات ایشان
پیرامون این شخصیت عظیـم را
برای دوستان عزیز باز نشر می کنم ....
« ... شما ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم، به عنوان یک نمونهى کامل ایمان، خداى متعال دو زن را مثال میزند؛ به عنوان نمونهى کفر هم دو زن را مثال میزند. «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا»؛(1) که این دو مثال، مربوط است به زنانى که نمونهى کفرند. یعنى به عنوان نمونه، از مردان مثال نمىآورد؛ از زنان مثال مىآورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛(2) یکى زن فرعون را به عنوان نمونهى کامل ایمان مثال مىآورد، یکى هم حضرت مریم کبرى؛ «و مریم ابنت عمران».(3)
یک مقایسهى کوتاه بین زینب کبرى و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبرى را نشان میدهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونهى ایمان شناخته شده است، براى مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسى ایمان آورده بود و دلبستهى آن هدایتى شده بود که موسى عرضه میکرد، وقتى در زیر فشار شکنجهى فرعونى قرار گرفت، که با همان شکنجه هم - طبق نقل تواریخ و روایات - از دنیا رفت، شکنجهى جسمانى او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لى عندک بیتا فى الجّنة و نجّنى من فرعون و عمله»؛(4) از خداى متعال درخواست کرد که پروردگارا! براى من در بهشت خانهاى بنا کن. در واقع، طلب مرگ میکرد؛ میخواست که از دنیا برود. «و نجّنى من فرعون و عمله»؛ من را از دست فرعون و عمل گمرهکنندهى فرعون نجات بده. در حالى که جناب آسیه - همسر فرعون - مشکلش، شکنجهاش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانى بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادى از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنجهاى روحى که براى زینب کبرى پیش آمد، اینها براى جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبرى این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفتهاند و شهید شدهاند: حسینبنعلى (علیهالسّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، علىاکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه کرد با مصائب جسمانى؟ اما در مقابل همهى این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنى»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پارهى برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میکند: پروردگارا! این قربانى را از ما قبول کن. وقتى از او سؤال میشود که چگونه دیدى؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا».(5) این همه مصیبت در چشم زینب کبرى زیباست؛ چون از سوى خداست، چون براى اوست، چون در راه اوست، در راه اعلاى کلمهى اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبرى، چنین دلدادگى نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامى که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. کار براى خدا اینجور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقاى دین اسلام، بقاى راه خدا، ادامهى پیمودن این راه به وسیلهى بندگان خدا، متکى شده است، مدد و نیرو گرفته است از کارى که حسینبنعلى (علیهالسّلام) کرد و کارى که زینب کبرى کرد. یعنى آن صبر عظیم، آن ایستادگى، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما مىبینید ارزشهاى دینى در دنیا، ارزشهاى رائج است. همهى این ارزشهاى انسانى که در مکاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشرى است، ارزشهائى است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تعلیم داده است. کار براى خدا خاصیتش این است...»
بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش 1388/11/19
علّامه مفسـّـــر قرآن عشــــــــــق کیست ....
ــــــــــــــــپـــیـــنـــوـــشـــتـــــــــــــــ
مجددا به دوستانم توصیه می کنم این کتاب رو کامل مطالعه بفرمایید!
عیدتون مبــــارک