هشتم آذر ماه


درحاشیه بسته شدن سفارت انگلیس در ایران!/ کارتون: محمد علی رجبی


گفتیم بریم ادای تکلیف کنیم


حواسمون پرت شد


صورت مسئله رو اشتباه خوندیم؛


قرار بود پرچم رو بکشیم پایین


ولی


شلوار انگلیس رو ...


فقط به خاطر خودسری چند نفر؛


فقط؛؛؛


طبق برنامه عمل نکردند و همه را به دردسر انداختند...


نیت تجمع کردیم... سفارت تسخیر شد!!!


عجب ایمانی داریم ما... گولّه اراده...


از خیلی از حرفا می گذرم ... به خاطر برخی مصالح مهم...


ولی


ما دانشجو ها باید  پیش خودمون قبول کنیم تا اون حد آرمانی فاصله داریم


مخصوصا تبعیت از مدیر ؛


برخی اطاعت از ولی رو محصور به آقا می دونن!!


روز تسخیر زیر بار رئیس بسیج دانشجویی(حسین قدیانی)نمی رفتن!


ایشون نظرش بر خروج بود


اما عده ای


زیر بار نرفتن


و افتضاحی شد که هیچ کس نتوانست آن را درست کند؛


و در آخر


با مداخله نیروی انتظامی خاتمه یافت...


توصیف ما وقع باشه برا وقتی آب ها از آسیاب افتاد.


ممکنه برخی سوء استفاده کنن.


اما یک نکته برام از همه مهمتر بود...


اکثر بچه هایی که با هم تو سفارت بودیم


یک حرف رو از هم می پرسیدن...


آقا راضیه ما تو باشیم...؟


.


.


.


جای همه تون خالی بود


بی شرفا عجب جایی برا خودشون ساخته بودن!


واقعا خارج بود!!!


برخی هم محبت کردن بعضی چیزا رو خراب کردن!!


البته


بیشتر از همه ؛


آبشنگولی بود که بچه ها همشون رو شکستن!


وقت برگشت


روی دیوار سفارت ، با خط درشت نوشتم:


قرار بعدی... بیت المقدس...

درحاشیه بسته شدن سفارت انگلیس در ایران!/ کارتون: محمد علی رجبی

------------------


پ.ن:


1- با تشکر از روی خط خدا  که مشکل نوای وبلاگ رو برطرف نمودند... .اجرشون با ارباب...


2- حتما همه دوستان و حقیر را که عاشق کربلا هستن رو دعا کنید... .