از جمله معیارهایی که در "کاروانــــی زیستــــن" مورد توجه جدی است ، نوع رفتار حضرت زینب سلام الله علیها است .... عبارت "ما رایت الا جمیلا " از کدام منظر بیان شد ....

در کتاب « 72  سخن عاشورایی از بیانات آیت الله خامنه ای » در سخن دوازدهم آن به نکته ای اشاره شد که حیفم آمد مطرح نکنم:

«.... ارزش و عظمت زینب کبرى‏، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‏طور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین(علیه‏السّلام) هم نباشد، عظمت پیدا مى‏کند. بخش عمده‏ى این عظمت از این‏جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین(علیه‏السّلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده‏ى بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت.

قبل از حرکت به کربلا، بزرگانى مثل ابن‏عباس و ابن‏جعفر و چهره‏هاى نامدار صدر اسلام، که ادعاى فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگى و امثال اینها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چه‏کار باید بکنند؛ ولى زینب کبرى‏ گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه این‏که نمى‏فهمید راه سختى است؛ او بهتر از دیگران حس مى‏کرد. او یک زن بود؛ زنى که براى مأموریت، از شوهر و خانواده‏اش جدا مى‏شود؛ و به همین دلیل هم بود که بچه‏هاى خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس مى‏کرد که حادثه چگونه است.

در آن ساعتهاى بحرانى که قویترین انسانها نمى‏توانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانى کرد و او را براى شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسین‏بن‏على هم که دنیا ظلمانى شد و دلها و جانها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نورى شد و درخشید. زینب به جایى رسید که فقط والاترین انسانهاى تاریخ بشریت - یعنى پیامبران - مى‏توانند به آن‏جا برسند...»

عجب ! چطور می شود عاقلترین افراد در این ماجرا اشتباه کردند ؟! خوب است دوستان یک تحقیقی پیرامون جایگاه ابن عباس داشته باشند؛آنوقت متوجه پیچیدگی ماجرا می شوند....

چطور می شود در یک ماجرایی عقل کم بیاورد؟

به همین دلیل نگاه مادی به ماجرای عاشورا بیشترین نتیجه اش پرداختن به حماسه است.... اما عاشورا باید برای امروز ما برنامه داشته باشد ؛ در غیر این صورت حرکت امام معصوم عقیم است.

چطور می شود فجایعی که در عصر عاشورا رخ داد و حضرت زینب دیدند ، زیبا باشد؟

از کدام منظر باید نگریست تا حقیقت این جمله عیان شود؟ ...... خلاصه اش می شود تبعیت محض از ولی ... وقتی امام در تلخ‌ترین شرایط فرمودند: راضی به رضای خدایم..... و اینجاست که زینب علیها سلام از آن جا که ماجرا مورد رضایت امام بود زیبایی را دیدند .... زیبایی در رضایت ولی است .... یعنی باید از منظر امام به ماجرا نگریست .... پس عجیب نخواهد بود اگر بگوییم : بیاییم از منظر امام نگاه کنیم....

و من الله توفیق

 

امروز هم باید از منظر امام به وقایع نگریست...

در جبهه جنگ آن کس که کشته می شود

 شکست نخورده است...

آن کس که به هدف خود نمی رسد

شکست خورده است...