ای اجل ، یک چند روزی دور ما را خط بکش
وعده ما ، عصر عاشورا ، کنار قتلگاه ...
کم کم بوی محرم می آید
هیئتی ها لوازم تکیه را آماده می کنند
پارچه سیاه ، علم ، پرچم ، زنجیر ...
مداح ها ، اشعار خود را
سینه زن ها ، لباس و شال مشکی
اما آن طرف تر
در کوفه
چه جنب و جوشی...
صدای آهنگر ها تا اینجا هم می رسد؛
مردان نامرد شهر
بیرون کوفه آماده جنگ می شوند...
بچه های کوفه مشغول بازی سنگ پراکنی
می دانی چه خبر است؟
این همه هیاهو
برای استقبال از حسین ...
------------
پ.ن:ببخشید اگر متن ساده بود...فکر کردن برای نوشتن ،پیرامون محرم؛ سخت است...