همانطور که در مقدمه هم ذکر شد ، "هفت" برنامه در صحبت های امام حسین علیه السلام استخراج می شود.حال برای تمایز آن ها در متن ، هر برنامه را با یک رنگ مشخص می کنیم:

1-      برنامه به سوی کوفه

2-      برنامه مبارزه با امثال یزید

3-      برنامه ثار الله و شهادت

4-      بسوی انتقام (هنگام ظهور و رجعت)

5-      بهشت ظهور

6-      قیامت

7-      بهشت پس از قیامت

 

3- مدینه - والی مدینه

 

*فراخواندن امام حسین علیه السلام نزد والی مدینه

 

امام حسین ع در مدینه هستند. پس از مرگ معاویه [ علیرغم اینکه یکی از مفادِ صلح‌نامة امام حسن مجتبی ع با معاویه لع این بود که معاویه پس از مرگ خویش، جانشینی را انتخاب نکند و زمامداری مسلمین بر عهدة امام حسین ع باشد]، می‌خواهند از ایشان ع [برای یزید پلید، به عنوان جانشین معاویه] بیعت بگیرند.

چون معاویه در نیمه رجب سال شصتم هجرى درگذشت ، یزید به ولید بن عتبة بن ابی‌سفیان [که والیِ مدینه بود] نامه نوشته ، او را فرمان داد تا از مردم مدینه و به خصوص از امام حسین (علیه السلام) بیعت بگیرد.

آن گاه ولید بن عتبه [والی مدینه]، عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفان را فرستاد تا حسین بن على (علیهما السلام)، عبدالرحمن بن ابى بکر، عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر را [به نزد ولید] فراخواند. او آنان را در خانه هاى خود نیافت و لذا به سوى مسجد رفت و آنان را نزد قبر پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) دید. بر آنان سلام کرد و گفت : امیر شما را فراخوانده، نزد او در آیید. امام حسین(ع) فرمود: هرگاه جلسه ما تمام شد به خواست خدا مى‌‌‌رویم. در نقل دیگرى آمده است که فرمود: تو برو، ما هم می‌‌‌آییم.

·          به نظر می آید در این مکالمه نکته خاصی وجود نداشته باشد.

 

 

*صحبت با ابن زبیر-1

 

عبدالله بن زبیر رو به حسین بن على(ع) نموده گفت: ابا عبدالله! این ساعتى است که من خبر ندارم ولید، در آن با مردم نشستى داشته باشد. فکر مى‌‌‌کنى در چنین وقتى ما را براى چه فراخوانده است؟ امام حسین(ع) فرمود: ابابکر! اکنون خبرت مى‌‌‌دهم، گمان مى‌‌‌کنم معاویه مرده است، شب گذشته در رؤیا دیدم گویا منبر معاویه سرنگون شده و خانه‌‌‌اش آتش گرفته است، من آن را پیش خود تأویل کردم که او مرده است.

 

صحبت با ابن زبیر-2

 

ابن نما گوید: امام(ع) فرمود: گمان می‌‌‌کنم طاغوتشان مرده. شب گذشته در رویا دیدم منبر معاویه سر نگون شده و خانه‌‌‌اش آتش گرفته است.

 

صحبت با ابن زبیر-3

 

طبرى روایت کرده که امام(ع) فرمود: گمان مى‌‌‌کنم طاغوتشان مرده، از این رو ما را خواسته تا قبل از انتشار خبر مرگ معاویه میان مردم، از ما بیعت بگیرد.

·          این سخن، اولین عکس‌‌‌العمل امام حسین(ع) بعد از مرگ معاویه است.

 

 

*در جواب ابن زبیر(1)

 

ابن زبیر گفت: اى فرزند على(ع)! قطعاً همین گونه است، اکنون اگر تو را به بیعت با یزید فراخوانند چه خواهى کرد؟ فرمود: من هرگز با او بیعت نخواهم کرد، زیرا پس از برادرم حسن(ع) امر با من است، معاویه کار خود را کرد. او براى برادرم سوگند یاد کرد که پس از خود خلافت را در هیچ یک از فرزندان خود قرار ندهد و آن را - اگر من زنده بودم - به من واگذارد اکنون او از دنیا رفت و به سوگند خود وفا نکرد، به خدا سوگند براى ما حادثه‌‌‌اى رخ داده که با آن هیچ آرامشى نداریم، ابوبکر! ببین: آیا من با یزید بیعت کنم، با اینکه او مردى فاسق است که آشکارا گناه مى‌‌‌کند و شراب مى‌‌‌خورد و با سگان و یوزپلنگان بازى مى‌‌‌کند و بازماندگان آل رسول را دشمن مى‌‌‌دارد، نه به خدا سوگند هرگز چنین نخواهد شد.

·          این اولین موضع‌‌‌گیری امام حسین(ع) در قبال یزید(لع) پس از مرگ معاویه است.

·          امام(ع) یزید را با صفاتش معرفی می‌‌‌کنند.

 

 

در جواب ابن زبیر(2)

 

ابن شهر آشوب گوید که امام(ع) فرمود: من اکنون نزد ولید مى‌‌‌روم تا ببینم چه مى‌‌‌گوید.

 

در جواب ابن زبیر(3)

 الف) آن دو در این گفتگو بودند که پیام رسان ولید برگشت و گفت: اباعبدالله! حاکم مدینه در انتظار شما دو نفر نشسته است برخیزید! امام(ع) او را بازداشت و فرمود: اى بى مادر! نزد امیر خود برو، هر که از ما خواست، نزد او مى‌‌‌رود، اما من هم اکنون - اگر خدا خواهد- مى‌‌‌آیم. سپس امام حسین(ع) رو به حاضران کرده فرمود: برخیزید و به خانه خود در آیید من اکنون نزد او مى‌‌‌روم تا ببینم چه خبرى دارد و چه مى‌‌‌خواهد. ابن زبیر گفت: فدایت گردم اى فرزند دخت پیامبر! مى‌‌‌ترسم آنان تو را نزد خود نگه دارند و رهایت نکنند مگر آنکه بیعت کنى یا کشته شوى! ب) فرمود: من تنها نزد او نخواهم رفت، بلکه یاران و خادمان و شیعیان حق‌‌‌جوى خود را گرد آورده به آنان دستور مى‌‌‌دهم تا هر یک شمشیر آخته خویش را زیر لباس خود داشته از پى من بیایند. هرگاه به آنان اشاره کرده گفتم: اى آل رسول در آیید! آنان در آمده آنچه فرمان دهم انجام دهند. من از بیعت با یزید خوددارى خواهم کرد و زیر بار بردگى و ذلت نخواهم رفت. به خدا سوگند مى‌‌‌دانم حادثه‌‌‌اى پیش آمده که هیچ نظام (و حساب و کتابى) ندارد. ج) ولى قضاى خداوندى در حق من رخ خواهد داد و اوست که در خاندان پیامبرش آنچه مى‌‌‌خواهد و مى‌‌‌پسندد انجام مى‌‌‌دهد.

·          ج) ـ پس از مرگ معاویه، در اینجا امام حسین(ع) برای اولین بار به برنامة شهادت اشاره می‌‌‌کنند.

·          ـ گویا امام(ع) می‌دانستند و منتظر وقایع پس از مرگ معاویه بودند.

 

در جواب ابن زبیر(4)

 

طبرى روایت کرده که حضرت(ع) فرمود: هم اکنون جوانان خود را گرد آورده نزد او خواهم رفت. هرگاه به درگاه او رسیدم آنان را آنجا نگه خواهم داشت سپس نزد او در آیم. ابن زبیر گفت: بر تو مى‌‌‌ترسم که نزد او در آیى. فرمود: قدرتمندانه پیش او خواهم رفت.

 

 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عنوان بعدی : صحبت با ابن زبیر

 

 

 

این بیابان جای خواب ناز نیســــــــــــــــت .....