متنش یه ذره جا نشد ! پی دی اف کردیم(6صفحه) ...کلیک رنجه جهت دانلود!
گزیده ای از متن :
از مرتفعترین سخنان امام(ع) در خلال مدینه تا کربلا، سخن امام(ع) با والی مدینه میباشد.
شاید این سوال به
ذهن متبادر گردد که چرا امام(ع) بالاترین سطح از کلام خویش را برای ابنعباس
مطرح نکردهاند، در حالی که شاید انصاف چنین اقتضاء مینمود که مخاطب قویترین
کلام، فرد عالمی همچون ابن عباس باشد؟! در پاسخ باید گفت: فرد عاقل سعی میکند
در مراسم افتتاحیه، سخنان عالیو پرمحتوایی را بیان نماید. کلامی که درخور مراسم
افتتاحیه باشد، نه درخور مخاطب.
خداوند نیز چنین روالی دارد؛ به عنوان
مثال وقتی خداوند میخواهد انسان را خلق کند، در جمع ملائک که با مفهوم انسان
بیگانه بوده و انسان را درک نمیکنند و حتی او را قبول ندارند، در سطحی بالا
سخن میگوید و میفرماید: «إنّی جاعِلٌ فِی الأرْضِ خَلیفَة/من میخواهم در
زمین خلیفه قرار دهم[بقره30]».
در آن صحنه، موضوع مهم این نیست که
مخاطبین کلام مَلائک هستند و ملائک انسان را درک نمیکنند، بلکه مهم این است که
آن صحنه، صحن? افتتاحیه است. انسان عاقل نیز زمانی که بخواهد کار بزرگی را شروع
کند، تمام همت خویش را مصروف این میدارد که در مراسم افتتاحیه، عالیترین و
پرمغزترین کلام را مطرح نماید، ولو اینکه عموم مخاطبین، انسانهای ضعیف و ناآشنا با
مطالب باشند. دلیل این کار او نیز این است که حرفهای جزئی و سطحیتر را میتوان
در حین کار با افراد و به صورت خصوصی مطرح نمود، اما ساعات و دقایق مراسم
افتتاحیه نباید به امور فرعی و جزئی اختصاص یابد و این مراسم باید در حد و شأن یک
مراسم قیمتی باشد. در ماجرای امام حسین(ع)، شاید بتوان مراسم افتتاحیة حرکت کاروان
حسینی را زمانی دانست که والی مدینه در خطاب به امام ع میگوید: شما باید با
یزید(لع) بیعت کنید. در چنین زمانی، امام(ع) نیز باید رفتار اصلی خویش را شروع
کنند.
به همین دلیل میتوان نتیجه گرفت که این
صحنه، صحنة افتتاحیة این ماجرای بزرگ است. لذا امام(ع) در آنجا یک سطح عالی از
کلامشان را مطرح میکنند. به عبارت دیگر ایشان در برخورد با والی مدینه کلامی
را مطرح میکنند که حتی چند ماه بعد، در مواجهه با ابنعباس نیز به آنگونه
صحبت نمیکنند. البته این بدان معنا نیست که امام ع دیگر کلامی فراتر از آن را
مطرح ننمایند، بلکه از آن پس، کلام فراتر و قیمتیتر را در مسیرِ به سوی کربلا و
در کاروان حسینی(ع) و در جمع کاروانیان و فقط زمانی که با یارانشان تنها میشوند
و غریبهها از کاروان جدا میگردند، مطرح میکنند و از آن پس نیز کلام را
اوج میدهند.