چند نکته مهم و تکمیلی در رابطه با پست مصائب یک ازدواج 2 و نظرات دوستان

+

پینوشت جدید!

1-فرمودن پدر دختر خانم در جلسه اول باشه

خب مهمترین مانع این امر ، مشغله های کاری پدر هست.و اینکه پدر داماد حضور نداره......

2-چرا ظاهر دختر بیشتر مورد دقت برخی خانواده ها میشه؟

اولا که ملاک اول باید دینداری باشه!دوما همانطور که میدونین زیبایی دختر خانم تاثیر بیشتری بر زندگی داره.(امیدوارم مجبور نشم اینو باز کنم!افراد بزرگتر بیشتر این مطلب رو متوجه میشن)

3-آقا!هر رد کردنی از طرف خونواده پسره یعنی بد بودن دختر یا خونوادش؟!

خیـــــــــــــــــر!!کی این مطلب رو گفته که اگه پسره نپسندید یعنی دختره مشکل داره؟!

بسیاری از مواردی که خانواده پسر مانع ازدواج شدن به خاطر عدم تناسب و انطباق با خانواده خودشون بوده نه بد بودن یا ضعف خانوده دختر!مثلا پسره میره خواستگاری (البته بعد از پاس کردن شروطی که قبلا گفتیم!) بعدش میگه نمیخوام!چرا؟چون اون خانوم مثلا چادری نیست!.....میگه عروسی من باید مختلط باشه(این مورد واقعی است که دختر یکی از روحانیون به یه بنده خدایی تو جلسه اول گفته بود!یاز هم آفرین به صداقتش!)....یا میگه مهریه فلان قدر!یا لارج Larg بودن در خرج کردن در حالی که خانم خوبی هست اما با شرایط خانواده پسر انطباق نداره.(پسره ی آس و پاس از کجا بیاره آخه؟!)

4-متاسفانه برخی از خانواده های پسر ضمن اینکه آداب مهمانی رفتن رو رعایت نمی کنن ، تا دختر خانوم میاد سریع میگن بعدا مزاحم میشیم.این برای خانم آسیب زا هست.به هر دلیلی که مادر پسر نپسندید حق نداره به روی خودش بیاره.یا بره این ور اون ور جار بزنه دختر فلانی فلان مشکل رو داره.بعضا دیده میشه.خیلی زشته و این از آداب مسلمونی نیست.یعضا بعد از چند جلسه بیخود و بی جهت یکی از طرفین استخاره می کنه؟!چــــــــــــــــــرا؟استخاره فقط در موارد تحیر هست و بس!

از اون ور مثال دارم دختره بوده همه به به و چه چه می کردن بعد از ازدواج یه بلایی سر خانواده پسره آورده که..... .اگر ملاک های ما بر اساس دین نباشه نه تو دنیا نه در آخرت روی خوشبختی رو نمی بینیم.اگه به دلایل مسخره آقا پسر یا دختر خانوم نپسندن هم پاشون گیر هست.... . شاید بعد ها نوشتیم......

5-شاید این سوال بشه به تو چه ربطی داره از ازدواج میگی؟....ببینید سروران بزرگوار!

کسی که دم ازدواج تازه میره بپرسه که چه ملاک هایی رو برای ازدواج باید در نظر بگیره این اصلا درست نیست.شما میگی همسر یا شوهر من باید این ویژگی ها رو داشته باشه.من از شما سوال می کنم:

چطور میشه یه نفر خودش یه ویژگی رو نداشته باشه اما توقع داشته باشه طرف مقابل داشته باشه؟؟....مثلا:

دینداری....حیا.....عفت.....عدم رابطه با نامحرم....خوش و بش نکردن با نا محرم.......رفیق بازی.....و ده ها ملاک دیگه!اگر من از الآن به ملاک ها فکر نکنم و خودم بهش عمل نکنم حق ندارم از همسر آینده ام مطالبه کنم.چون دارم بهش خیانت می کنم و دروغ میگم.مثلا دم ازدواج میگی دوست دارم همسر من با پدر و مادرم مهربون باشه.شما اگر خودت با پدر و مادرت مهربون نباشی حق نداری توقع داشته باشی.یا اینکه میگم حق نداری شماره مرد نامحرم تو گوشیت باشه!پس من هم از الآن باید تمرین کنم دیگه؟نه؟!

این یه مثال دم دستی بود.ایشالا سر ملاک ها مفصل عرض خواهیم کرد.....من سر این حرف هستم که بحث ازدواج باید از دبیرستان تدریس بشه.هیچ اشکالی هم نداره.یا عرض معذرت!نه دختر امروزی و نه پسر امروزی متاسفانه از بحث های عمیق ازدواج سر در نمیارن!مهمترین رویداد زندگی انسان رو در چهار تا ظواهر خلاصه کردیم!هر کی بیشتر خرج کرد پس خوشبخت میشه!....نه پسر امروزی میدونه وظیفش چیه نه دختر امروزی!!همش شده بازی!....میگی نه؟!!!!!......آمار طلاق!چی میگه؟اگه دختر و پسر بفهمن معنی با هم ساختن زندگی رو مگه طلاق پیش میاد؟!امکان نداره!این جمله معروف که میگه:بروید زندگیتان را با هم بسازید بسیار بسیار کلیدی است.....دختر خانوم با توقعات زیاد و آقا پسر هم با بی دقتی ها وارد زندگی مشترک میشن.معلومه با هم نمیسازن چون هر کی برا خودش میسازه!مفهوم زندگی مشترک ، امروز برای جوونای عزیز جا نیفتاده!

یه مطلب دیگه!طلاق رو فقط ملاک قرار ندید.هستن خانواده هایی که متاسفانه دارن همدیگه رو تحمل می کنن!این زندگی مشترک میشه؟این خوشبختی هست؟همش کنتاک دارن با هم.بعد بچه اینها در آینده توی زندگی خودش یه دیوونه ای مثل پدر و مادرش میشه!خانواده ها دارن از هم میپاشن فقط به خاطر عدم درک زندگی مشترک......اگر دو نفر عاشق هم باشن توی جوب هم زندگی می کنن اما به هم غر نمی زنن....

از اونور فیلم های سینمایی ما ....همش عشقای ظاهری و پست......

یه برداشت میخوام از عشق داشته باشم که تاحالا جایی نخوندم:

اگه میخوای بدونی دو نفر تا چه اندازه عاشق هم بودن ، برو روی سنگ قبرشون ببین تاریخ فوتشون چقدر با هم فاصله داره.....یعنی چقدر تونستن بدون هم دوام بیارن!

6-همچنان ما بحث برنامه های حسینی رو پیگیری می کنیم.چون مدت در مکه بودن امام علیه السلام زیاد بود تند تند مطالب رو نیاوردم......

7-این صحبت رو دو روز پیش دکتر صادق زیباکلام فرمودن راجع به جنگ که برای بنده قابل توجه بود که ایشون یه همچین برداشتی کردن:

انگیزه ایرانیان برای حضور در جنگ نه به خاطر میهن، نه به خاطر خاک وطن بلکه به خاطر اعتقادی که به ائمه داشتند، بود.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: حضور مردم در جنگ تنها به خاطر عشق حسینی و عاشورایی بود.

وی ادامه داد: مردم ایران به این خاطر در جنگ حضور یافتند که کاری در جبهه انجام می‌دهند که یاران امام حسین(ع) در کربلا انجام دادند.

زیباکلام بیان داشت: شور حسینی مردم ایران ارتش عراق را در برابر جنگ با ملت ایران نابود کرد.

وی اضافه کرد: ایرانیان ارتش عراق را به چشم عمر سعد و یزید نگاه می‌کردند.

 دوستانی که با مواضع ایشون آشنا هستن بیشتر براشون جالب هست!

 

پینوشت:

یه مطلبی رو فراموش کردم عرض کنم محضر دوستان!این حرفایی که ما میگیم به این معنی نیست که خلاف اون یعنی اشتباه.خیر.این روش تضمین شده هست اما یه موقع با توجه به شرایط برخی آیتم ها عوض میشه.مثلا ممکنه دو خانواده با هم رابطه نزدیک داشته باشن برا همین یه سری از کارها دیگه لزومی نداره.اما تضمینش به خود فرد هست!

با آرزوی موفقیت