قبل نوشت(ادامه پست قبل پیرامون کفویت):

چون احتمالا تا آخر دی ماه نمیرسم که برای ازدواج بنویسم(آیکون بچه درس خون از نوع شب امتحانی)این پست رو مجبوری تا نماز صبح داریم می نویسیم!ضمنا به یابندگان اغلاط املایی مژدگانی داده خواهد شد:)

یه مطلبی از دستمون در رفت و گفته نشد و اون بحث زندگی در شهرهای مختلف هست.دقت بفرمایید:

<** ادامه مطلب... **>

*صفحه سلسله مباحث ازدواج کاروانی

 

 

اینکه عرض می کنیم شهر های مختلف با هم فرق دارن به خاطر ضعف و برتری نیست بلکه از باب تفاوت در فرهنگ هاست.

یعنی چی تفاوت در فرهنگ؟

به این نمودار دقت کنید(فرصت نیست از اون نمودار طلایی ها بکشم:) ).......فضا ------>تربیت----->شخصیت

پسر یا دختر تو یه فضایی تربیت میشه و این تربیت میشه شخصیتی که توی زندگی مشترک خودش رو نشون میده!زندگی مشترک عرصه تجلی همان تربیت است.درست شد؟!....

مثلا.....مثلا:).....اینکه در پاره ای از مناطق جنوبی کشور(مدارکشم موجوده) ، جهیزیه رو آقا پسر میده:((((( ..(آیکون بد آموزی):دی.......خب آقا پسری که یهویی عاشقی میزنه زیر دلش فک می کنه هم کلاسیش دیگه تو دنیا پیدا نمیشه و بدو بدو ازش خواستگاری می کنه(طبق همون روشی که قبلا عرض شد) بعد کلی وقت تازه بهش میگن مگه تو رسم ما رو نمی دونستی؟واااااااا! ما اصن رسممونه که پسرا جهیزیه ندن توهین به اسلام و  مسلمینه!!.....حالا بیا و درستش کن:)ژوزف(چنگیز سابق-کوکب تو خونه ژوزف صداش می کنه-) چجوری بگه نه؟و در این بین چه آسیبی به هر دو طرف می رسه.خلاصه اینکه باید دقت کرد که یهویی عاشق نشد.یه ذره اطلاعات عمومی بد نیست والاااااا.

یا اینکه برخی از هموطنان عزیز 3 یا هفت روز مراسم عروسی میگیرن.روز اول دوستای مجرد دوماد؛روز دوم فامیلای دوماد، روز سوم..... و......خب کسی که از اهل اون دیار نباشه اصن نمیتونه ارتباط برقرار کنه.زوری که نیست:)مثلا برخی چادر میزنن تو دشت و خان و خان بازی....اصن یه وعضی!!....(ما به خوبی و بدی کاری نداریما)

باید دید زندگی از چه چیزایی متاثره اون ها رو چک کنیم.

یه مثال دیگه:کوزت-چنگیز تو خونه به کوکب میگه کوزت:))تو بچگی بینوایان زیاد دیده- میخواد مثلا (فرض محال)فسنجون درست کنه.خب مادر شوهر فسن ملس درس میکرده ولی مادر زن فسن شیرین درست می کنه.خاله کوکب قهوه ای سوخته و عمه دوماد فسن ترش.....از تنوع در مرغ و گوشت قلقلی(!)و قیمه ای که بگذریم ، رب انار غوغا می کنه.....(سلسله پست های آشپزی کاروانی رو از همین شبکه دنبال کنید:دی)....ذائقه ها با هم فرق می کنه.سوال:

«حالا مثلا چقد مهمه؟چه ایرادا می گیرن ، واح!»

بار اول عروس خانوم اومده خونه مادر شووووهر ، یهو بزنه غذا باب میل ایشون نباشه.میزبان یه ذره تا خیلی بهش برمیخوره.بالاخره تاثیر روانیش رو میذاره.

یا اینکه شمالی ها رسمشونه ماهی پخته برا مهمون های اعیونیشون درست می کنن.خب بعضیا ماهی پخته دوست ندارن.خب یهو مادر زن محترم ، دخیخا همون روزی که شما میری اونجا ، ماهی پخته درست می کنه.میخوای چیکار کنی؟جرأت داری بگو من از بوی زُخم ماهی حالم بهم میخوره!!(حالا بماند که ممکنه سر از سواحل روسیه سر در بیاری )

حالا ما بُعد غذایی رو پررنگش کردیم بعدای دیگه هم هست.مثلا نوع پوشش یا روابط با نا محرم.یه جاهایی دختر دایی رسما محرمه.

همین چیزای پیش پا افتادس که موانع زندگی رو درست می کنه ها.....

همونی که قرار بود بنویسیم نوشت:

معیار پنجم.....تناسب سنی

گفتن بحث مهریه رو بگو.....کی داده کی گرفته!!.....فعلا گذاشتیم توی آب نمک و زعفرون و پیاز و فلفل!! باهاش کار داریم حسابی:))گذشت دوران عند المطالبه!الآن فقط عند الاستطاعة!!!

خب اولش یه بحثی رو بگم که گفته باشم:

بیخود تو ذهنتون استثناء های فامیل و دانشگاه رو به رخ این نوشته نکشین.ایشالا همشون خوشبخت بشن.حرف ما فرمول کلی هست.

میخوایم چی کار کنیم؟از روش مهندسی معکوس بریم جلو.....

توی زندگی مشترک یه چیزایی خود نمایی می کنه.مثلا ...(ایشالا ازدواج می کنین می بینین والااااااا.فردا پدر و مادر شما بیاین یخه ما رو بگیرن بگن چرا چش و گوش بچه ما رو باز کردی چی جواب بدم؟!)

اینکه تصمیم گیری کلان با مرد خونه هست البته با مشورت.یا اینکه مدیریت داخلی یا تربیت کودک و گذشت با خانم خانه هست.یکی از شرایط ایجاد کاردکرد های دو طرف، تناسب سنی هست.اما حالا چه نسبتی خوبه؟

این نسبت تحت تاثیر مستقیم معیار های دیگه هست.یعنی اگه معیار های دیگه کاملا منطبق بود(مث همون چش و چال پستای اول)این نسبت سنی خیلی مهم نـــیست و میشه چشم پوشی کرد.

یه مسئله ای که مهمه در این بین ، بلوغ زود رس و دیر رس دو طرف هست که باید توسط مشاور معین بشه.یعنی دو طرف چقدر پخته هستن؟قطعا سن شناسنامه ای مد نظر نیست.یه پسری ممکنه 18 سالگی کاملا پخته شده باشه.ازدواج این فرد ایرادی نداره.از اونور خرس گنده 30 سالش شده هنوز تیتیش مامانیه.

بحث پختگی هم جسمی است هم روحی.جسمی مربوط میشه به فیزیولوژی بدن که بیشترین مخاطبین واقفند و بحث روحی هم همون توانایی فرد در اداره زندگی هست.دختر خانوم ازدواج کرده هنوز باید یکی ازش مراقبت کنه چه برسه به اینکه بخواد مادر بشه!!(آیکون بعضی از دخترای امروزی)

یا اینکه قیومیت مرد نباید رو دوش خانوم باشه.ابدا.....یا اینکه زن ذاتا اهل تکیه کردن هست و مرد اهل تیکه گاه(متکا)

یکی از جاهایی که تناسب سنی خودش رو نشون میده بعد از زایمان خانم هست.خانم تا حدودی فرم بدن و صورتش به هم میریزه و اگه دو طرف هم سن باشن مرده جوون تر نشون میده و این جالب نیست.(آیکون کنتور نگه داشته شده!)

کلیت بحث:در تناسب سنی نمیگیم باید چند سال اختلاف باشه......میگیم در ازدواج ، قیومیت مرد "باید"حفظ بشه.اگه زن از مرد برتر باشه،مرد سرخورده میشه و این اصلا درست نیست.

البته این تناسب سنی در دهه اخیر توسط ناظرین حقوق بشر سازمان ملل زیر سوال رفته چرا که هیچ مردی نتونسته از پس این خانوما بر بیاد.(آیکون مظلومیت آقایون در دهه اخیر)

 

پینوشت:

1-ایشالا تا بعد از امتحانات ، مجلس محترم این لایحه محدودیت مهریه رو تصویب می کنه و ما یه نفسی می کشیم:))طرف مهریه اش 1391 سکه هست!حساب کنین چند میلیارد میشه!!

2-برای امتحانات دعا بفرمایید اساسی!