تو این پست می خوایم کلیت آنچه تا الآن عرض کردیم و آنچه که عرض نکردیم بصورت خلاصه وار و کنکوری بگیم.به نظرم تا الآن اون معیار های مهمی که قبل از ازدواج یه نفر باید توجه داشته باشه رو مفصل عرض کردیم.حالا این که مراحل بعدی چیکار باید کنیم در انتها توضیح میدیم.

 

معیار اول که دینداری بود(این موارد باید قبل از ازدواج در فرد نهادینه شده باشه):

 وفای به عهد

راستگویی

امنت داری

احترام به حقوق افراد

مبارزه با مفاسد

مخالفت با هوای نفس

کیفیت نماز خواندن

انتخاب دوستا

نحوه صرف مال

صله رحم

دوری از گناه

جهاد با مال و جان در راه خدا

پایداری در عقیده

رضا و تسلیم

صداقت

تسلط بر خود

ناخشنودی از گناه

اطاعت از خدا

کسب حلال 

خوش اخلاقی

اخلاص

پیوند عملی با اهل بیت علیهم السلام

اطاعت از خداوند

نماز اول وقت

برائت از دشمنان

پیروی از ولایت فقیه

 

ویژگی های شناختی:

تحصیلات

هوشمندی

کفایت عقلانی

نگرش ها

 

کفایت عقلانی

زیرکی

سنجیده گویی

کمال خواهی

کنرل زبان

قدرت غلبه بر احساسات

کم حرفی

بردباری

میانه روی

خشنودی به مقدرات

صاحب نظر

قدرت تشخیص

نرمخویی با مردم

استقلال فکری

واقع بین از انتظارات اطرافیان

شجاع

عادل

عامل بودن به صواب و درستی

توجه تاثیر پذیری از سخن حق

 

ویژگی های شخصیتی:

درون گرا

برون گرا

 

اخلاقیات و ارزش های زندگی:

عفت

ادب

حسن خلق

عدم برخورداری از صفات مذموم

 

معیار های مشترک

ویژگی های زیستی......وضعیت ظاهری-عدم ابتلا به بیماری سخت-سن

وسع مالی....بهره مندی از مطاع دنیایی در حد نیاز-شغل مناسب بر اساس معیار های الهی

اصالت خانوادگی

فرهنگ....فردی و خانوادگی

گرایش ها و علایق زندگی

 

خصوصیت مرد ایده آل

غیرت

پاکیزگی

سلامت جسم و رح

قدرت

شهرت اجتماعی

توان دفاعی

قادر نفقه

پاکی چشم و فکر و عمل

مومن با ثبات

پارسایی

قدرت

هوس باز نبودن

شاغل

راستگو

سخاوتمند

اعتماد به نفس مطلوب

عدم سلطه جویی

احساسی افراطی

 

خصوصیات زن ایده آل:

جمال

ایمان

باکره

مهریه کم

اولاد آور

مهربان

پاکدامن

عزیز نزد فامیل

متواضع

با حیا

حرف شنوی از شوهر

فرمانبری از شوهر

در اختیار شوهر بودن در خلوت

نرم خو

سهل گیر

تغافل در برابر اشتباهات

دوشیزه بودن

آرامش یافتن با جلب رضایت شوهر

عدم اتکا به زیبایی

عدم فخر فروشی به مال پدر خود

مد پرست نبودن

عدم جاه طلبی

عدم عصانگری

نظافت

عدم لجبازی

 

 

ما تا قبل از آشنایی قرار بود عرض کنیم که گفتیم.بقیش که حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالا کو تا مبتلا بشیم!راستش ادامش واقعا مشکل هست.یعنی خیلی ریزه کاری داره و نوشتن اون هم وقت زیادی میگیره هم ظرافت خاص خودش رو میخواد اما پیشنهاد می کنم حتما حتما ، کتاب مطلع مهر ،نوشته آقای بانکی پور فرد ، انتشارات حدیث راه عشق رو تهیه کنین.مطمئن باشید ضرر نمی کنید(hadisbook.ir)نوشتار کتاب خیلی روان هست و مطالب رو خیلی خوب و جامع بیان کرده.این خلاصه ای هم که در بالا عرض شد از فصل سوم همین کتاب هست.

 

 

اون چیزی که من از مصائب ازدواج میخواستم بگم اصلن این موارد نبود.وقتی اون پست اول رو زدیم ، پیشنهاد دادن چه خوبه که بنویسی اما من حرف دیگه داشتم که عنوان بحث شد مصائب یک ازدواج!وگرنه اینها که مصائب نبود!

اگه بد میگم بگید بد میگی!(بذارید به پای دلنوشت.....)

از یه بعد ، ما زمان بسیار خوبی به دنیا اومدیم.مقطع قبل از ظهور که خیلی ها حسرتش رو میخوردن.اما از یه طرف تو اوضاع بیخودی هستیم!یعنی چی؟

هیچ کس الآن مدعی نیست که وضع کشورمون خوبه از لحاظ معیشتی.اما به نظرم مشکل اصلی ما آقا پسر ها "شغل" نـــــــــــــــیست.(مثل من زود جبهه نگیرید تا آخرش بیاید:) )

-پس چیه؟تحصیلاته؟

نـــع!......نسل دهه هفتاد ، سومین نسلی هست که در سیکل معیوب بزرگ شده.یه جوری میشه بعد انقلاب . سیستم فرهنگی کشور شدیدا دچار مشکل شد و هنوز هم درست نشده.

-لب مطلب چیه؟

به خاطر مشکلات کشور ، حدود 10 سال دیرتر وارد عرصه رسمی شدیم.این عقیده من بوده و هست که از دبیرستان ، آقا پسر ها باید برن سر کار و در کنارش درس بخونن.یه ذره از جو جامعه بیایم بیرون و به این حرف نگاه کنیم:

چرا یه پسر دبیرستانی نباید سر کار باشه؟شاید بگید باید درس بخونه!

من از شما سوال می کنم:

اگه با درس خوندن قرار بود آدم بشه ، پس چرا شغل رو مشکل اصلی جامعه میدونیم؟این همه درس خونده بیکار!درسی که منجر به شغل نشه خوبه؟

میدونین چرا؟

چون به نسل ما ، کارآفرینی رو یاد ندادن.غالب شازده ها ، نمیتونن شغل ایجاد کنن.منتظرن دولت اشتغال ایجاد کنه.چرا؟

چون بلد نیست....

اگه جوون روستایی ، عقلش رو به کار مینداخت ، به جای مهاجرت می تونست تو همون روستا زندگی خیلی خوبی داشته باشه.

آخه چرا مسئولین ما اینقدر هم نمی فهمن؟که همه مشکلات ما از فرهنگیه که داریم!هر چی ساختار هم درست بشه تا فرهنگ اصلاح نشه به درد نمی خوره!!از خودم که در نمیارم.ارجاعش حرفای آقاس.

حرف از دستمون در نره!

پس مشکل اصلی ما شغل نیست ، فرهنگه!! علت طلاق در وهله اول فرنگه!علت مهریه های عجیب فرهنگه!و.....

دیروز داشتم صحبتای آقا تو سفر خراسان شمالی رو میخوندم.یه سوالی که طرح کردن این بود:

چرا تو کلان شهر ها ، خونه مجری داره باب میشه؟

من ماهواره رو مقصر اصلی نمیدونم.مشکل از خودمونه.....

همه اینا که گفتیم که چی؟

سن ازدواج رفته بالا.4 یا 5 سال یه نفر رو تو دانشگها مچل می کنیم که تو باید درس بخونی.کارشناسی و جدیدا هم ارشد.یه نفر نمی پرسه خب بعدش؟!!!...اصن فوقش رفت سر کار.خب بعدش!؟؟؟اقلا دو سال باید کار کنه که یه سرمایه ای دستش بیاد دیگه؟میشه چند سال؟حدود 8 سال.تازه سربازی هم باید بره!

دقت بفرمایید:

8 سال از اوج جوانی و نشاط فرد ....پر!...فقط صرف درس شده(اگه در حالت آرمانی شده باشه)!زندگی که فقط درس نیست!هست؟

خدا وکیلی کی ضرر می کنه؟منصف باشیم.....اولین کسی که ضرر می کنه خانواده آینده ما هست.بچه آینده ماست!

مگه فشار روانی قبل ازدواج راحته؟برای هیچ کس راحت نیست.امروز اصن مجرد بودن عیب به حساب نمیاد انگار!

شاید بزرگ تر ها بگن آقا با عبادت و ذکر و تقوا و....من تشکر می کنم اما راه حلش این ها نیست "فقط".من به نظرم میرسه که:

علما دارن سرپوش میذارن روی اشتباهات خودشون.وضعیت امروز جامعه ما مولود غفلت حضرات هست.این همه عالم برجسته تو کشور داریم و وضع اینه؟من صریح میگم بزرگتر ها کاری که باید انجام میدادن رو یا نکردن یا ناقص انجام دادن یا روش انجامشون متناسب نبوده.

تو خیابون موندیم سرمون رو بالا بگیریم یا پایین!!!

تقوا ، دعا ، ذکر و.... همه درست و بجا و ضروری است اما راه حل این بحران ، این ها نیست.ما داریم از یه بحران صحبت می کنیم.به نظرم کار از تقوا گذشته!الآن به جهاد نیاز داریم!!

فرهنگ باید اصلاح بشه....این شعار نیست!

مثلا چرا این جو بین خانوما افتاده که باید درس بخونن و ازدواج نکنن!!؟؟؟؟!!از کجای دین استنتاج میشه؟فقط زاییده جو جامعه.....

میگی آقا پسر تو دانشگاه چیکار می کنی؟.....فقط جو جامعه.....

این حقیر در گوشی به خواهرا میگه که بدونین تاخیر در ازدواج در جامعه امروز گناهه.....بهونه آوردن و رد کردن خواستگار گناهه....ایراد رو پسرا گذاشتن گناهه....متوقع بودن گناهه.....عدم آرامش روانی آدما گناهش بیخ ریش شما میشه ها......خیلی از معیار ها تو دین نیست و فقط تخیله......آمار ازدواج خیلی نگران کننده هستا(کاهش ازدواج و رشد طلاق)........عدالت خدا یهو میگیره ها.....

به خدا این روایات رو میخونم انگار افسانه هست!! که میگه اگه پسری اومد خواستگاری دختر خانوم ، ببینید مومن هست یا نه.خوش اخلاق هست یا نه.......الآن میگیم چی داره؟چیکاره هست؟.......

 

ادامه سوال بالا: چه اشکالی داره خانوم هم ازدواج کنه هم درس بخونه؟و پسر؟

-اشکال داره دیگه! آخه مردم چی میگن؟......( تو دلم گفتم ل‌ع ن ت به این مردم)

تو این اوضاع بد اقتصادی ، رفتار ها افتضاح تر هست....بجا اینکه کوتاه بیایم ، سخت گیر شدیم.....

قدیما رسم بود اطرافیان دوماد و عروس ، خوراک مدتی از زندگی رو تقبل می کردن.یکی برنج میداد یکی گوشت می داد ، یکی.....

اما الآن

همه میخورن و میرن....

کاش میشد از این شهر رفت.....شهری که اگه یه کار انسانی انجام بدی ، تعجب می کنن....

کجای کاریم؟

موعود در کنار ماست و ما اندر خم یک کوچه.....

سالروز زعامت رو جشن میگیریم...خوشیم به خدا.....

جمع شدیم دور هم به خودمون میگیم شیعه.....

شیعه ای که درد نبود امام نداشته باشه که.....

مشکل ما ازدواج نیست بلکه آدمیه که با دست خودمون قبل از ازدواج میسازیم.....

همین:(