سلسله پست های کاروانسرای ابراهیمیان

 

با افتخار ، از وبلاگ گاهی دلش برای خودش تنگ میشود!

هو السلام...

 
 
میخواهم اینبار در این هیاهو فارق از همه کس و همه جا و همه چیز چند خطی فقط و فقط برای شما بنویسم....
 
پس :
 
آقا جان سلام!
 
دلمان برایتان تنگ شده است.
اینقدر سرمان شلوغ شده است که دیگر فقط هفته یک روز وقت داریم یاد شما بکنیم. و باید ببخشید ما را این هفته جمعه اش مناظره بود و طبیعتا نرسیدیم سری به شما بزنیم و به بهانه جمعه یادی از شما بکنیم. و البته هفته بعد هم خب انتخابات است دیگر.
آقا جان سرمان شلوغ آدمهایی است که آمده اند تا رئیس جمهور، جمهوری اسلامی ایران شوند. آدمهایی که آمده اند تا رئیس جمهور کشور امام زمان شوند.
آدمهایی که در حرفهایشان، در برنامه های شان و حتی در برنامه های فرهنگیشان هم بویی از شما به مشام نمیرسد. آدمهایی که با گذشته شان زندگی میکنند، یکی از گذشته اش فراری است دیگری به آن مینازد و .... آدمهایی که من هاشان برایشان بزرگتر از امامشان شده و کارشناسانشان گفته اند اسمی از شما نیاورند چون ممکن است به خرافات و انحراف و هزار چیز دیگر که رای را از آنها دور میکند متهم شوند آخر میدانید که رای آوردن فعلا اولویت اول است.
آقا جان پیشنهاد میکنم یکبار هم شما بیایید در انتخابات نامزد شوید شاید اینطور و به این بهانه مردم کمی در برهه ای از عمرشان برای چند روز به شما بیاندیشند.
البته فکر نمیکنم با این اوضاع امروز رای بیاورید ها اما خب بالاخره چند روزی مردم به یادتان هستند.
....
....
....
و باز هم بابت این جمعه ببخشید ما را انتخابات داریم...
 

 

 
 
پی نوشت کاروانی:
1-....ضمن اینکه این روزها باید سیاه نمایی کنید و خب شما هم که اهلش نیستید.....
2-دل های ما را هدایت نمی کنی؟!....
3-این سرود رو گوش کنین....بسیار زیباست....