963.jpg

یقینا مشکل از بنده است نه از ذهن فلسفی دانش آموز....

ولی نمیدونم توی 6 سال ، چطوری درس خونده و به مراحل بعدی رسیده.ارزیابی های ما مشکل داره.اگر قدیم ها طرف تجدید می شد،حسنش این بود آدمی که درسش رو بلد نبود ، به بالا نمی رسید اما الآن.....

بعد از چند بار مرور کتاب ، املا گرفتیم شده (1-).....و اشتباه باز هم از بنده است.

معتقدم دانش آموز هیچ وقت اشتباه نمی کنه ؛ یا معلم مشکل داره یا خانواده!

اشتباهم اینجا است که با بچه ها حفظی کار نکردم و تاکیدم روی فهم بود!بعید می دونم تعداد معنی لغت و ابیاتی که من بهشون گفته باشم به عدد 10 برسه.انقدر صبر می کردم که خودشون به مفهوم و معنی برسن و می رسیدند چون یه شخص دیگری بود که مرحله به مرحله سوال کنه اما روی برگه کسی نیست!چون 5 سال حفظی کار کردن باهاشون و ذهنشون اصلا آمادگی نداره اما این عدم آمادگی برای من حجت نبود.براشون عجیب بود که معنی بیت ازشون نمی خواستم!می گفتم مفهوم بیت چیه؟!چی داره میگه؟!

اما طرف مقابل که خانواده باشه ..... اصلا پیگیر نبودن و نیستن!رفتن برا بچه ، حل المسائل خریدن! دستشون درد نکنه!ما سر کلاس رُسمون کشیده میشه اما کم لطفی خانواده ها.....

یک صفحه تحلیل ارزشیابی توصیفی براشون نوشتم ، اونوقت بالاش نوشتن با تشکر!یعنی یه لحظه احساس کردم گِــل لقد کردم....

مشکل اینجاست دانش آموز بلد نیست "چگونه درس بخواند"!

 

پینوشت:

1-معلم من ، امروز:

اگر به حقیقت تعلیم و تربیت و جایگاه معلم توجه شود، حقیقتاً اینجورى باید تشبیه کنیم: کسى که پرداخت کننده و تراش دهنده‌ى به یک گوهر گرانبها است، که به آن ارزش میبخشد. این گوهر گرانبها همین بچه‌هاى مایند، همین کودکان مایند، کودکان ملتند، که نسلهاى آینده را با همه‌ى مشخصات و ممیزاتشان تشکیل میدهند و به وجود مى‌آورند. شما معلمها هستید که دارید این شخصیتها را شکل میدهید، پرداخت میکنید. صرفاً این نیست که در کلاس درس، دو کلمه شما بگوئید و او یاد بگیرد؛ همه‌ى رفتار شما، حرکات شما، منش شما، اخلاق شما، به صورت مستقیم در این مخاطبِ گیرا اثر میگذارد و او را شکل میدهد. آنچه هم که به عنوان تعلیم در ذهن او کار میگذارید، از ماندگارترین حقایقى است که در ذهن انسان باقى میماند. بعد از پنجاه سال، شصت سال، خیلى از جزئیاتى که معلم به دانش‌آموز گفته است، در ذهن انسان هست؛ خیلى از خصوصیاتى که او با رفتار خود، با اخلاق خود، با نحوه‌ى حرف زدن خود، با نحوه‌ى تعامل خود به دانش‌آموز منتقل کرده است، در انسان باقى میماند. گاهى انسان متوجه است، گاهى هم متوجه نیست؛ همه‌ى ما ندانسته در همان راهى داریم حرکت میکنیم که بخش معْظمى از آن را معلمین در نهاد ما قرار داده‌اند؛ این خیلى چیز مهمى است.

2-مفرد:به کاری که چیزی انجام می دهد:|