قبل نوشت:
یه عذرخواهی بدهکاریم....
در یکی از پستای ازدواج یه مطلبی رو عرض کردیم پیرامون حضور خانم در بیرون از منزل.این عرض ما بدین معنی نــــبود که زن "باید" بیرون از خونه باشه.در اون داستان عرض این بود که اون شخص از جامعه می ترسید و به این دلیل از حضور در اجتماعات خودداری می کرد.وگرنه ابدا منظور ما این نیست که خانم ها تنها در خیابان باشند و این رو یه مورد مثبت حساب کنیم.
مطلب ذیل ، کامنت یکی از خواهران بزرگوار است در چند کامنت مرقوم فرمودند و از اونجایی که تمایل نداشتند که اسم شریفشون و برخی قسمت های اون منتشر بشه ، برخی از مطالب ایشون رو برای دوستان به نمایش می گذاریم...:
بنده به همین سخنانی این چنین،عمل کردم و همون ترم اول کارشناسی ازدواج کردم خداروشکر امــــــا الان که من دارم ترم دوم ارشد می خونم با یه بچه...حس میکنم دارم خل میشم!:)هر کسی ظرفیت و تحمل چنین بار سنگینی رو نداره و شاید خیلی از دوستانم از ترس همین سختی هاست که زیر بار مسئولیت زندگی مشترک وبعد بچه داریِ همزمان با تحصیل نمیرن.چون واقعا سخته همزمان دو کار به این بزرگی رو انجام دادن و البته بچه هم اذیت میشه،درهرحال گمونم به همه ی سختی هاش می ارزه.آرامشی که با بودن یک خانواده ی کوچک در کنار انسان،تحت عنوان همسر و فرزند،برای زن حاصل میشه واقعا بسی ارزشمند تر از هزاران مدرک دانشگاهی است و این مسئله ایست که خیلی از دختران ما ازش بی خبرن و متاسفانه خانواده باید این خبر رو به گوششون میرسونده که با تلخی ها و سردی های روابط مادر و پدرها نرسونده.در تایید فرمایشات شما میگم:به نظر بنده،باید اهم و مهم را سنجید و ملاک قرار داد و من هم بنا به فرمایشات برادرم قبل از ازدواج مبنی بر اینکه: بالاخره درس مهمتره یا تشکیل خانواده؟!خب فکر کردم باید دومی مهمتر باشه چون درس در کنار خانواده و اصل زندگیست که مفهوم پیدا می کنه!و خانواده یعنی زندگی!
اصلا همین که شما فرمودید هر دو طرف پخته نبودند که باعث طلاقشون شده،علت اصلیش به نظرم تربیت ناصحیح خانواده هاست.حتی دخترانی هستند با سنین بالا که حتی پدرشان یک خواستگار هم اجازه نمیدن که تشریف بیارن!و این نگاه غلط مادر و پدر های ماست که:فرزند من از هر عیب و نقصی مبراست!!و بنابراین هیچ احدی لایق او نیست و از این دسته افکار اشتباه!(که حتی این فکر رو به دختران خود نیز می قبولانند!)اما چه کسی جز ائمه می تونه ادعای بی نقص بودن بکنه؟!متاسفانه خیلی از خانواده های ما به فکر آینده ی جامعه مون نیستند.این طرز نگاهه که باید تصحیح بشه به نظرم.
خب حالا به نظر شما این دنیا دیدگی که مد نظر کسانی است که این حرف رو میزنن که دختر اگه بیرون از خونه نره دنیا دیده نمیشه، دقیقا منظورشون چیه؟! باید توجه داشت که کسب تجربه از طریق کوچه و خیابان و ...حاصل نمیشه.بلکه از طریق خانواده امکان پذیره.وگرنه که زن با خیابون گردی های بی دلیل یا با دلایل آلوده، مسلما نمیتونه به راه حل هایی برای تربیت فرزند که اصلی ترین وظیفه ی یک زن هست، برسه. یعنی هم فرصتش کمتر میشه و هم اصلا امکان کسب تجربه برای این امر خطیر وجود نداره.کما اینکه اگه با کسب تحصیلات دانشگاهی صرف،میشد یه بانوی خانه دار با توانایی عالی برای زندگی خانوادگی و تربیت فرزندان عالی بود،الان شاهد این همه بانوان استاد دانشگاه که مجرد هستن چون در صورت ازدواج دیرتر به اهداف شخصیشون میرسیدن،نبودیم!بلکه هر دختری از مادرش، از خانواده اش و از بانوان خویشاوندش این خانه داری و همسرداری و بچه داری که وظایف اصلی اون هستن رو می آموزه...(چه بسا یکی از دلایل تاکید اسلام به صله رحم همین آموزش های تربیت فرزند از راه رفت و آمد با انسانهای صالح باشه) و نه از راننده تاکسی و اتوبوس یا از مغازه دارها یا حتی نه از زنان توی پارک که در حال غیبت از این و اون هستن!
به نظرم راه حل برای سرعت پیدا کردن در امر پسندیده ی ازدواج تغییر دیدگاه های خانواده ها نسبت به آینده ی فرزندانشونه...مادری که مرتب برای جلب توجه یا برای تفریح و یا حتی برای کسب تحصیلات دانشگاهی بیرون از خونه است واقعا چگونه فرزندی رو تربیت خواهد کرد.همه ی علم آموزی فقط از طریق دانشگاه و تحصیلات آکادمیک و کسب مدرک که حاصل نمیشه.باید علم رو یه دخترخانوم یا همون مادر آینده از اطرافیانش جستجو کنه... در صورت لزوم هم باید بتونه بیرون از خونه حاضر بشه...که الحمدلله این لزوم بر عکسس تصور عموم با وجود امکاناتی چون اینترنت خیلی کمتر هم شده!در هرحال بنا به ضرورت ها که مثلا پزشک زن هم در جامعه نیاز هست یعنی در کل برای علم آموزی و خدمت به جامعه در صورت رعایت موازین اسلامی پوشش و حجاب،اسلام مانعی برای رشد زن از این طریق هم قرار نداده. و زن همانطور که میدونید قابلیت انجام دو کار همزمان رو بهتر از مرد داره(از لحاظ علمی این ثابت شده).
ولی چیزی که مهمه اینه که زن هدف اصلی از خلقتش و وظیفه ی اصلی خودش رو فراموش نکنه!
و همین موضوع بحث مفصلی است که فقدان جواب راه حلهایی برای آن در جامعه ی ما مشخصه...یعنی راستش اصلا دختران ما و قبل از اون خانواده هامون این اهم و مهم های زندگی رو درک نمیکنن و همین متاسفانه ضربه های جبران ناپذیری به جامعه در آینده خواهد زد...
...... فقط برای کارهای ضروری تنها از خونه بیرون میرم.و این ها همه با یاری و همراهی یک همسر خوب میسر میشه.چون زنی که مردش خرید خونه رو با بی توجهی به لطایف روحی زن به اون محول میکنه،واقعا متوجه این نیست که داره چه بسا ناخواسته به حرف عده ای از مردان دنیاطلب با شعارهایی چنین که باید زن بیرون از خونه فعالیت داشته باشه تن در میده.
دلایلی که اون عده که گفتم دارن،چه بسا برای این،این حرف رو میزنند که 1- بتونن از بازار مصرف زن بهره مند بشن و زن رو به مصرف گرایی ترغیب کنن.چون وقتی زن بیشتر بیرون بره و مغازه های رنگارنگ رو بیشتر ببینه مسلما بیشتر هم علاقه به مصرف اجناس اضافی و زرق و برقهای دنیوی پیدا میکنه و در پی اون از معنویاتش میزنه کم کم...2- دلیل دیگه ی این افراد بازار کاری است که از طریق شاغل کردن یک زن میتونن برای اهداف دنیاطلبانه و مادی وتجاری شون بدست بیارن چون زن میتونه برای تبلیغات مختلف جذابیت بیشتری داشته باشه همونطور که در غرب داره و متاسفانه حتی گریبانگیر صدا و سیمای خودمون هم شده...و اینکه زن حقوق کمتری میخواهد به خاطر قانع بودن و زیر دست بودن و تو سری خور بودن که اونو وادار میکنن که به هرکار سختی تن در بده برای اهداف تجاری شون...3- دلیل آخری که به نظرم خیلی ظریف تر از بقیه است اینه که خب لذت های بصری و شنیداری رو هم زن با حضور مستمرش در خارج از خانه در محل کار میتونه برای آقایون دیگه تامین کنه. ... مسلما براشون خیلی لذت آور تره که با چند تا زن در محیط کار همکار باشن و از صبح تا عصر با آنها بگن و بخندن تا با چند مرد که همه اش ممکنه به هم دیگر غر بزنن و...البته توهین نباشه به کارمندان خانم و آقا.منظورم اهدافی است که از حضور زن و شاغل بودنش در محیط های مردانه برای تامین مطامع دنیوی افرادی است که زنان را ترغیب به این حضور مستقل بیرون از خانه میکنند...
درهر صورت خواستم بگم من مادر فقط توی خونه نیستم و با فکری که دارم و با تربیت درست فرزندم میتونم دنیا رو توی دستام بچرخونم!و این با بیرون نرفتن من به صورت تنهایی و بی دلیل از منزل هیچ تداخلی ایجاد نمیکنه.
دانشگاه بنده هم پیام نور هستش که حدود سه چهار سال از تاسیس امکانات تحصیل به صورت مجازی در رشته های مختلف برای ارشد میگذره.و من که حالا با ازدواج در همون سال اول کارشناسی،م یه فرزند کوچک در منزل دارم،گمونم خیلی مناسب تره تا بخوام به خاطر همین علمی که از این طریق میتونم یاد بگیرم حضورم رو در اجتماع به رخ مردان بکشم.در ضمن قابل ذکره که دانشگاههای دیگری هم مانند دانشگاه علوم حدیث شهرری سالهاست که این امکان رو برای دانشجویان خودش فراهم کرده خوشبختانه.ولی خب برای رشته های خاصی که در آنجا تدریس می شود.در صورت کسب اطلاعات بیشتر میتونید به سایت دانشگاه پیام نور مراجعه بفرمایید.اینم بگم که فقط برای امتحانات ترم باید به دانشگاه مراجعه کرد و کلاسها به صورت آنلاین و از طریق سایت خاص دانشگاه پیام نور با صدا و گاهی در صورت تمایل استاد،تصویر برگزار میشه.



