استادم بخواند

استاد عزیزم 

سلام

     نمی دانم فرزندان کدام دیار را عاشق خود می کنید!چند سالی می شود که شما را ندیده ام. فقط یکبار تلفنی با شما صحبت کردم.از وقتی به من گفتند که باید سر کلاس بروی و درس بدهی ، دنبالتان بودم تا به شما بگویم که: شاگردتان همکارتان شده!!در این مدت به دنبال شما بودم تا کسب اجازه کنم.به من گفتند رفتید جنوب!

<** ادامه مطلب... **>

     سر کلاس این هفته ، شلوغ ترین دانش آموز به من هدیه داد، آن هم به مناسبت روز معلم!دروغ نگفتم اگر بگویم که تا شب به آن دست نزدم.هدیه روز معلم؟مگر من معلمی کردم؟من هنوز تو حال و هوای دانش آموزی هستم! یادتان می آید قرار بود مراسم روز معلم بگیریم ، مجری آن برنامه بودم! چقدر تپق زدم!!! انگار دیروز بود...

 

آقای بصیریان

     کلاس من شلوغ ترین کلاس مدرسه است! هیچ وقت نخواست کلاسم ساکت باشد!چون هیچ وقت سر کلاس ساکت نمی نشستم! بارها به خودم گفتم کاش اینقدر زود سر کلاس نمی رفتم... . من هنوز می خواهم شاگرد مدرسه باشم.قسم می خورم هر بار که به من معلم گفتند ناراحت شدم... .

     نامه ام را برایتان کوتاه نوشتم تا هر چه زودتر شما را پیدا کنم.حرف هایم بماند برای وقتی که شما را زیارت کردم.راستی شنیدم که آقای رستگاری هم با شمایند.سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید هر وقت از نوشته هایم تعریف می شود ایشان را دعا می کنم.

با هر تبریکی که امروز به من می گویند یاد شما می کنم و برایتان دعا می کنم .

باز هم همان جمله همیشگی اما با طعمی دیگر:

معلم عزیزم؛روزت مبارک

 

شاگرد شما_ حمیدگلرخی

 

احمدی نژاد در نقش ابلیس؟!

نگارنده لحظه شماری می کند که اخبار منتشر شده کذب باشد اما قراین چیز دیگری را نشان می دهد.

ماجرا از عزل حجت الاسلام مصلحی آغاز شد و بحث ها پیرامون آن شدت گرفت تا رهبر معظم انقلاب بیانات مهمی را در این باره مطرح کردند.اما جمله ای که برای من امروز رمزگشایی شد این بود که آقا فرمودند ملاک کار و خدمت است نه افراد! 

در کمل ناباوری امروز خبر قهر کردن رئیس جمهور را شنیدم.جناب دکتر در چند روز اخیر در جلسات هیئت دولت، شورای انقلاب فرهنگی و ستاد هدفمندی یارانه ها شرکت نکردند که بی سابقه بوده است.

<** ادامه مطلب... **>

 

   

اما آنچه توجه مرا جلب نمود نوع حرکت نسبت به ولایت بود . در ماجرای ابلیس لعنه الله علیه می بینیم که پس از عبادات فراوان به درجه ملائک رسید و آنجا بود که خود را از همه مخلوقات برتز می دید ؛ پس انتظار داشت تاعالین یا او به عنوان خلیفه الله منسوب شود اما خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام را خلیفه خود معرفی کرد . اینجا بود که ابلیس لعین عصیان کرد و حرف ولایت را نپذیرفت و ... .

داستان آقای دکتر هم همین است. به هر دلیل ایشان از بعد از انتخابات 88 دچار نوعی غرور و تکبر شد و این ماجرا در عملکرد ایشان مشهود است.

در متن مشایی متن است یا حاشیه برخی دوستان بر من خرده گرفتند که چرا از احمدی نژاد دفاع می کنی؟

با صراحت می گویم هر کس چه احمدی نژاد چه حداد عادل و هر کس دیگر در برابر خط نورانی ولایت عصیان کند یا هر کاری که موجب نگرانی مردم ولایتمدار شود این فرد یا افراد مردود هستند و هیچ جایی در بین مردم نخواهند داشت.

برادر عزیزم س.م.م ! اگر لازم شد همین آقای دکتر را در نهاد ریاست جمهوری محاکمه خواهیم کرد.هیچ کس حق ندارد در برابر ولایت ایستادگی کند . برای ما هرگز افراد مهم نیستند. ما حق را در ولایت می بینیم نه در اطرافیان!

اما این ماجرا چه درست باشد چه غلط برای همه ما یک درس بزرگ دارد و آن تبعیت محض از ولایت فقیه که همان ولایت رسول الله است. در اخر الزمان تنها راه نجات زندگی کاروانی است در غیر این صورت هلاکت در انتظار ما خواهد بود.

 

ضروری به نظر می رسد تا بار دیگر متن صراط مستقیم در جهنم فتنه های قبل از ظهور را بخوانیم:

 

صراط مستقیم در جهنم فتنه های قبل از ظهور چیست؟

 

 

صراط المستقیم، صراط تبعیت از هادی زنده است نه صراط تبعیت از هدایت مکتوب کسی با هدایت مکتوب ـ یعنی با قرآن و حدیث ـ نمی تواند از جهنم فتنه‏های قبل از ظهور عبور کند گیر می کند، چرا؟ بدلیل شدید المحال بودن خداوند، خداوند فردی را می گمارد بسیار تربیت شده با عنوان ماحل،یعنی بسیار حیله گر. برنامه های عجیبی می‏ریزد وهر کسی نمی تواند از آن امتحانات سربلند بیرون بیاید. اینکه شما بنشینی قرآن و حدیث را بازکنی وآیات و احادیث را بخوانی و بفهمی مسیر چیست، ودر پی آن بخواهی حرکت کنی ـ یعنی شما ایمان آورده‏ای و صادقانه می خواهی عمل صالح انجام دهی ـ این خیلی کار خوبی است ولی خداوند شدید المحال است و به لحاظ شدید المحال بودن خداوند از طریق هدایت مکتوب نمی شود جلو رفت کمی درباره این موضوع فکر کنید. ما فرصت نداریم که این موضوع را زیاد باز کنیم ان شاء الله در یکی از جلسات آینده خداوند توفیق عطا کند به این موضوع بپردازیم، ولی شما به اندازه یک اشاره مطلب را بگیرید. از مسیری می توان جلو رفت که هر انسان صادقی نتواند حرکت کند.، هر مؤمنی نتواند حرکت کند، هر مومنی که عمل صالح انجام می‏دهد نتواند از آن مسیر حرکت کند چون کسی سر راه است که امتحانات زیرکانه می‏گیرد، فقط مؤمنینی که عمل صالح انجام می‏دهند و از این دسته آن کسانی که بسیار صادقانه کار انجام می‏دهند و از این دسته آن کسانی که دنبال تبعیت از هدایت هستند نه دنبال اطاعت از هدایت و از این دسته آن کسانی که دنبال تبعیت از هادی هستند، کسانی که بسیار مقید هستند هادی زمانه را پیدا کنند و به او بگویند که هر چه شما بگویید، می‏توانند در این مسیر جلو بروند. در این مسیر عقل کم می آورد. یک نشانه دیگری عرض کنم. در زمان امام حسین(ع) در سال شصت هجری اَعقَلِ عْقلای زمانه ابن عباس بود. حدیثی از قول حضرت رسول الله(ص) است که می‏فرماید ابن عباس از پس پرده های نازک که سر راه فهم است مطلب را متوجه می شد. این قدر تیز فهم بود. ولی حتی ابن عباس در ماجرای کاروان حسینی کم می آورد. این یادتان باشد که اگر شما می خواستید با عقل دنبال امام حسین(ع) راه بیفتید، کم می آوردید. راه کاروان حسینی راه بسوی ظهور است. ابن عباس می گوید: آقا! شما که می خواهید به سمت کوفه بروید مردم کوفه علیه شما هستند شما به سمت کوفه نروید، بسمت فلان سرزمین بروید و آنجا نیرو جمع کنید و در موقعی که مناسب بود حمله کنید. عقلِ اَعقَلِ عْقلایِ زمانه این حرف را می‏زند. برای کاروانیان حسینی آشکار بود و هر چه جلوتر می‏رفتند واضح‏تر می‏شد که مسیر، مسیر شهادت است، مسیر پیروزی نیست, بیشتر متوجه می‏شدند که مسیر، مسیر کربلاست، یک صحرای سوزان و خشک و بی آب و علف، بیشتر واضح می‏شد که به شدید ترین وجه باید کشته شوند, چرا این راه را انتخاب کردند؟ این جالب است که امام(ع) به آن افراد امر نکردند، فرمودند: ما می‏خواهیم فردا صبح کوچ کنیم، هر کسی که حاضر است جانش را فدای ما کند یا خودش را برای مرگ آماده کرده، آماده باشد.7 نفرمودند که شما افراد باید با من بیایید. در مسیری حرکت کردند که عقلا در آن کم بیاورند، رفتاری انجام دادند که عاقلان تعجب کردند، یکی یکی می‏آمدند و جلوی مرکب امام را می‏گرفتند، آقا جان! چرا این کار را می کنید، آخر این راه چیست؟ شروع کردند به نصیحت امام و این موضوع جالب است که هر کسی امام را نصیحت کرد خودش کم آورد. هیچ وقت انسان نباید امام را نصیحت کند. هر کسی در ماجرای حرکت کاروان حسینی امام را نصیحت کرد کم آورد. چرا جسارت کرد و امام را نصیحت کرد؟ مگر نمی داند که با باب الله روبرو است؟ پس یادتان باشد در ماجرای ظهور، عقل کم می آورد. مسیر بسوی ظهور، مسیر کاروان حسینی است. روش حرکت به سوی ظهور، روش کاروان حسینی است. در کاروان حسینی محور ارزشها یک چیز بود. «تبعیت از هادی زنده». اگر شما می‏خواستید با قرآن و حدیث دنبال کاروان حسینی راه بیافتید، کم می آوردید و نمی توانستید. اگر شما می‏خواستید با اطاعت حرکت کنید، کم می آوردید. امام مقید بودند که امر نکنند تا افراد مجبورشوند اطاعت کنند. شما بسیار کم کلام آمرانه از امام حسین(ع) در خلال کاروان حسینی و شب و روز عاشورا می یابید , معمولا می فرمودند: ما می‏خواهیم این کار را انجام دهیم، هر کسی مایل است انجام دهد. افراد دنبال این بودند که میل امام را متوجه شوند. ابن عباس مفسر بزرگ قرآن بود، اما با قرآن نتوانست امام را همراهی کند، ابن عباس بسیار حدیث می‏دانست ولی طبق آن چیزی که از خودش نقل می شود انسان می‏بیند اصلا یک حدیث مانع حرکت ابن‏عباس شد. کدام حدیث؟ عرض می‏کنم، می‏گویند بعدا که از ابن عباس سوال می کنند که چرا شما همراه امام(ع) درکربلا نرفتید؟ نقل می شود ـ صحت و سقمش را من بررسی نکرده‏ام ـ که ابن عباس گفت ما کتبیه‏ای داشتیم که در آن کتیبه اسامی شهدای همراه امام حسین(ع) نوشته شده بود. من در آن کتیبه اسم خودم را ندیدم، لذا دانستم جزء شهدای کربلا نخواهم بود. به این خاطر من دنبال امام(ع) راه نیفتادم. دقت کنید. گویا ماحل درآنجا هم نقش داشته است. ابن‏عباسِ عاقل کم آورد، ابن عباسِ مفسر کم آورد، ابن عباسِ محدِث کم آورد. دقت کنید، عاقل در ماجرای ظهور کم می آورد، مفسر کم می آورد، محدِث کم می آورد، مطیع کم می آورد. آن کتیبه که نزد ابن عباس بود ظاهراً از اهل بیت(ع) بوده که حکم حدیث را دارد. آن هم حدیث مکتوب نه یک حدیث شفاهی که حالا یادش رفته یا قسمتی از آن را فراموش کرده باشد.

دانشجو سیب زمینی نیست

وقتی علت سکوت خواص (!) هویدا می شود!

 

* چاپ یا نقل کل یا بخشی از این مطلب حتی با ذکر منبع در هر نشریه یا سایتی منوط به کسب اجازه از مدیر وبلاگ می باشد.

 مقدمه:

ماجرا از آنجایی آغاز شد که مجله پنجره پرونده ای پیرامون آینده سیاسی اصلاح طلبان منتشر کرد : 

    که در آن با دکتر رسول منتجب نیا به گفتگو پرداخته بود.

اما آنچه تعجب مرا برانگیخت ، تناقضات موجود در این متن بود ! به حدی که ... 

 

 

اما آنچه تعجب مرا برانگیخت ، تناقضات موجود در این متن بود ! به حدی که چند بار آن را مطالعه کردم.حرف هایی که باور کردنش سخت بود:

 

«جریانی بعد از دوم خرداد 1376 به ‎وجود آمد که قبلا به جریان خط امامی موسوم بود. این جریان بر اساس تفکری که حضرت امام(ره) در جامعه ترسیم کردند و اشاعه دادند، شکل گرفت. این تفکر بعد از دوم خرداد، زیربنای تفکر اصلاح   ‎طلبی را شکل داد.»

«دلیل اصلی تبلیغات علیه این جریان نیز اولا مربوط به این بود که جریان اصلاح  ‎طلبی تعریف روشن و شفافی برای خود ارائه نکرد»!!!

جالب این جاست زیربنای تفکر اصلاح طلبی تفکرات امام است اما افراد اصلاح طلب تفکرات امام را به موزه فرستادند!!

 

 

 این فقط مربوط به پاراگراف اول مصاحبه بود...! (دوستانم را به مطالعه حرف های ایشان در آدرس بالا توصیه می کنم! مجالی برای پرداختن به همه صحبت های ایشان نیست.)

 

و این داستان مرا بر آن داشت تا شخصا با ایشان سخن بگویم. آیا واقعا اصلاح طلبی و جنبش سبز آن چیزی است که ایشان می گفت؟

آقای دکتر از افرادی هستند که در بطن جریان اصلاح طلبی قرار داشتند و تفاوتشان با دیگر هم حزبی هایشان در این است که معتقد به نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه هستند!

با مشورتی که با اساتیدم داشتم ، بنده را به صحبت با ایشان راهنمایی کردند؛چرا که نگران بودم در فضای دانشگاه جای این بحث ها نباشد و ... .ناگفته نماند نحوه برخورد ایشان با دانشجویان خیلی محترمانه و گرم است .

 

 

 اما گفتگو چگونه آغاز شد؟!

  

از آغاز مصاحبه ایشان نگران بودند که نکند از جایی برای مصاحبه آمده باشم! (برایم سوال است که چه سازمان یا نهاد و ارگانی همچو منی را برای مصاحبه انتخاب می کند!) و اجازه انتشار این گفتگو را همان جا گرفتم.(مدارکش هم موجوده!!!)

اما اولین سوال... انسداد سیاسی یعنی چه؟ (ایشان در گفتگو های خود با رسانه ها تاکید می کردند که فضای امروز دچار انسداد سیاسی شده!)

دکتر: انسداد در برابر انفتاح است و در جامعه باید تا حدی (؟)  باید باز باشه آن هم در چارچوب قانون.

بصیرت 70 :شما گفته بودید از بعد انتخابات جامعه دچار انسداد سیاسی شده است!

دکتر: من کجا این حرف را گفتم؟

بصیرت 70: سایت شخصی خودتان! ( http://montajabnia.com/ )

دکتر: بله همه این حرف را قبول دارند! ما چندین روزنامه داشتیم که همه این ها توقیف شده؛احزاب بسته شده؛سایت ها تعطیل شدند یا فیلتر...

بصیرت 70 : در مقابل دولت ادعای دیگری دارد...

دکتر: تعداد روزنامه های توقیف شده مشخصه...

بصیرت 70 : توقیف روزنامه ها پس از انتخابات کمکی به آرامش کرد؟

دکتر: نه ؛ به زیان بود ؛ به قول مقامات(؟) آتش زیر خاکستر است!

بصیرت 70: شما به نوعی از کلیت جنبش سبز دفاع کردید!گفتید که کلیت خوبی داشت اما یک جریان انتقادی وارد شد ...

دکتر : این که می گویی کجا گفته بودم؟

بصیرت 70: شما با نشریه پنجره هم مصاحبه داشتید...

دکتر: نه ؛ باید منبع رو مشخص کنی !!!

بصیرت 70: شما این حرف رو قبول دارید که جنبش سبز ...

دکتر: من باید ببینم کجا گفتم ، چگونه گفتم!اگه شما سوال داری بپرس!!!هر چی می خوای خودت (؟) سوال کن!برا جایی نباشه؟بسیجی انجمنی انصار حزب اللهی نباشه...

باز هم نگرانی آقای دکتر...

بصیرت70 : من از هیچ جایی نیامدم!

دکتر: برخی میایند اینجا و بعد می روند می گویند فلانی فلان چیز رو گفته که خلاف صداقته(؟)خیانته(؟)صبح تا عصر خبرنگاران دنبال من می گردند که مصاحبه کنند و من این کار را نمی کنم و می خواهم کار علمی کنم.شما هم به عنوان دانشجو سال کن.برخی به عنوان جاسوس پول می گیرند و می آیند ... هر چی سوال داری بپرس!

بصیرت 70: برداشت من از حرف های شما این بود که ...

دکتر : فکر کن من حرفی نزدم!

بصیرت 70 : علت تشکیل جنبش سبز چی بود و آیا این با اصلاحات متفاوت است؟

دکتر:شما به سایت من نرفتی من کامل توضیح دادم خط امام و اصلاحات و اصولگرایی و ... شما باید به سایت مراجعه کنی!

(ما نفهمیدیم آخر از ایشان بپرسیم یا به سایت مراجعه کنیم؟!؟!)

دکتر : ما در زمان امام هم خط امامی داشتیم اما در زمان اصلاحات پر رنگ تر شد.اما بعد از جریان انتخابات دهم جریان جنبش سبز بوجود آمد.جریان عمومی بود که نسبت به انتخابات اعتراض داشت و می گفت حق ما چیز دیگری بوده! حالا در جنبش سبز خط امامی ناب (؟) هستند، اصلاح طلب ناب هستند ، افرادی که شاید اسلام را قبول نداشته باشند هستند، همه چیز درونش هست!!!همه معترضین به وضع موجود را جنبش سبزی می گویند!

بصیرت 70:سوالی که از طرف دولت و نظام مطرح می شود این است که چرا در این جنبش همه کسی وجود دارد؟

ادامه در بخش دوم... 

 بصیرت 70:سوالی که از طرف دولت و نظام مطرح می شود این است که چرا در این جنبش همه کسی وجود دارد؟

 

دکتر: اشکالی ندارد! جنابعالی،بنده،جرش بوش، اوباما ،نخست وزیر اسرائیل همه میگیم الآن روزه؛کافر و مرتد و مسلمون و خود حضرت ولی عصر (عج) الان میگن روزه!وجه مشترک بین همه این ها مسئله انتقاد به انتخابات است و در بین این ها همه هستند!

بصیرت70 : حالا میگن چرا خط امامی های ناب که زمانی مسئولیت های بالا هم داشتند اعلام موضع نمی کنند؟

دکتر:میگن رو بذارید کنار!سوال که می کنید ، محاجه نکنید!حوصله این کار رو ندارم!!! توی تلویزیون التماس به من می کنند که بیا مناظره کن میگم حوصله ندارم!

بصیرت70: به من گفتند شما رابطه خوبی با دانشجوها دارید!

دکتر:رابطه خوب دارم با دانشجوها ،اگه تو قالب  انصار حزب الله و بسیج و اینها ماموریت داشته باشی فقط جواب سلامت رو می دم!لذا سوال بکن!برخی دنبال مسئله سازی و شیطنت هستند!

دکتر: خیلی ها اعلام موضع کردند و من هم همینطور اما آقای موسوی و خاتمی این کار را نکردند!از خودشان باید بپرسید!

بصیرت70: جلسه ای که پس از انتخابات با رهبری داشتید هم به نوعی اعلام موضع و حمایت نسبت به نظام بود.

دکتر : به ما گفتند که بیایید و حرف هایتان را بی پرده بزنید.گفتیم که انتخابات از نظر ما باطله.

بصیرت70: خط امامی با خط رهبری تفاوت دارد؟

دکتر:نه ،اگر رهبری واقعی باشه نه ،صلاح دنیا و آخرت ما در خط امام و رهبری بودنه، ما دو خط نداریم.

بصیرت70: در زمان اصلاحات بحث حاکمیت دو گانه مطرح شد...

دکتر: افرادی در خط رهبری بودند (!) شیطنت داشتند و این کار را کردند و ما مخالف کردیم و خود رهبری گفتند که در خط امام هستند.

بصیرت70: چرا افرادی این حرف را می زدند که در جبهه اصلاحات هستند؟

دکتر: این افراد کدامند؟

بصیرت70: افرادی که در مجلس ششم ...

دکتر: نه ، کسانی گفتند که خودشان مخالف اصلاحات هستند و من بارها با آن ها بحث کردم و در دانشگاه ها گفتم هر کسی که رهبری را جدا کند ضد خط رهبری و امام است.پیامبر را هم می گویند در خط ابراهیم است!طبق آیه قرآن.حال کسی بگوید خط پیامبر از ابراهیم جداست.بلا تشبیه.ما دو حق نداریم.

بصیرت70:اکثریت مجلس ششم اصلاح طلب بودند و ماجرای جام زهر را از اصلاحات می بینند.

دکتر: شما سنتان به مجلس ششم می رسد.تعدادی افراد تند اصلاح طلب حرف های تندی می زنند و به شدت دوستان ما مثل آقای کروبی و 50 نفر دیگر مخالفت کردند و آن تند روی ها کار دست آن ها داد.امروز هم افراطی های اصول گرا همین بلا را سرشان می آورد.

نباید مچ گیری کرد.در این دو سال از دانشگاه ها و حتی همین دانشگاه به من اصرار کردند اما نپذیرفتم.فضا فضای مسمومی است.در فضای مسموم افراد نمی آیند حرف بزنند.وقتی صاحبنظران حرف نمی زنند اوضاع به دست چماق به دستان می افتد به تعبیری(!) می زنند و می کشند و ما کنار می نشینیم اما وقتی اوضاع دست ما می افتد ما با عقل کار را جلو می بریم .فعلا کار دست عقلا نیست . خیلی از کارها را چماق به دستان در دست گرفته اند.ولی این طرف یا زندانند یا...

بصیرت70:در زمان تقابل اصولگرایان و اصلاح طلبان در زمان انتخابات شوراها و مجلس هفتم چرا اصلاحات این افراد افراطی را تصفیه نکرد؟خود آقای خاتمی هم گفتند که من از اردوگاه اصلاح طلبان صدای دشمن را می شنوم.

دکتر: اشتباه آقای خاتمی این بود که کار را به دست افراد افراطی داد و کار را به آنجا رساندند.تنها کسی که چند بار نامه نوشت به خاتمی و اعتراض کرد من بودن و بار آخر سرگشاده نوشتم.در زمان مجلس ششم آقای خاتمی و کروبی به متحصنین نامه نوشتند که اعتصاب را بشکنید و رهبری به ما قول داده است(؟)اما این کار را نکردند.در زمان انتخابات {مجلس هفتم} هم تحریم کردند.

بصیرت70:نقش مردم در کنار رفتن اصلاحات چه بود؟

دکتر: اصلاحات در اسمان نیست در بین مردم است.وقتی احزاب تحریم کردند عه زیادی از مردم شرکت نکردند.تعداد کمی از اصلاح طلبان به خاطر ما شرکت کردند .

بصیرت 70: اینکه در فضای مسموم صحبت نمی کنید جامعه توقع دارد که خواص صحبت کنند...

دکتر: به آن هایی که نمی گذارند باید بگویید!

بصیرت 70:فشار از کجاست؟

دکتر: برخی کسی می خواهند که فقط تایید کند.یکی از بیشترین مصاحبه ها با تلویزیون و رسانه ها را من داشتم.اما الآن با زور با برخی مصاحبه می کنم.

بصیرت 70:جنبش سبز پس از انتخابات چگونه ارزیابی می شود؟

دکتر: سازمان یافته نیست.به شکل مردمی در آمده!همه هستند.سران فتنه نقش زیادی ندارند.جمعیت زیادی از مردمند و همچنان حضور دارند .... دو سوم مردم معتضرند

بصیرت 70:چگونه می شود فهمید...

دکتر: بگذارند همین ها بیایند و اظهار نظر کنند...حتی نمی گذارند مجلس ترحیم برگزار شود . مجلس امام و داماد امام را برهم می زنند.فشار های امنیتی جلوی مردم را گرفتند.

بصیرت 70:با این وجود بهتر بود برای 25 خرداد مجوز بدهند!

دکتر:قانون اجازه داده هر کسی تعهد بدهد می تواند مجوز دهد وقتی نمی دهند این اعتراض از منافذ بیرون می زند .

بصیرت 70:تضمینی وجود داشت که شرط رعایت بشه؟

دکتر: کسانی که درخواست کرده بودند گفته بودند که راهپیمایی در سکوت برگزار بشود

بصیرت 70: دو مسئله وجود دارد!یکی اینکه به پایگاه بسیج حمله کردند؟

دکتر:اگر مجوز می دادند این اتفاق نمی افتاد!

بصیرت 70:اگر می افتاد چی؟

دکتر: نه ! نمی افتاد!!! در کشورهای دیگر مجوز می دهند.و نیروی انتظامی از تظاهر کنندگان محافظت می کنند .و تصمین می کنند که راهپیمایی آرام برگزار شود.ما به این نرسیدیم!فضای بسته ایست.فکر می کنم برای امروز کافی باشه!

بصیرت 70:اشکالی نداره بحث ادامه پیدا کنه؟

دکتر:اگه سوال باشه!من احساس نکردم سوال شفاف دانشجویی باشه. من احساس کردم شما با جایی ارتباط داری و می خواهی دستت رو نشه!آدم سیاسی نگاه که می کنه متوجه میشه!برخی خبرنگاران تا شروع می کنند من می گویم با شما مصاحبه نمی کنم چون احساس می کنم شیطنت می کند.شما هر وقت خواستی طبع شفاف دانشجویی ...

بصیرت 70: یعنی الآن نیست؟!!

دکتر:نه نه  ! این شفافیت فایده نداره! یه جوری است خلاصه!یا با کسی یا با نهادی صحبت کردی ... و هر وقت احساس کنم شما اینطور نیستی در خدمتتون هستیم!

بصیرت 70:یک همچون بحثی نبوده و اگر از جایی می آمدم خیلی رک می گفتم!... ببخشید وقتتون رو گرفتم.التماس دعا

 

بزودی تحلیلی پیرامون این گفتگو و فضای موجود در کشور در مطلبی با عنوان "دانشجو سیب زمینی نیست (3) "  نگارش خواهم کرد.

 

خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند...

و السلام علی من اتبع الهدی

 

کاروانـــــ سرای جدید!

**زیر این پست ، مطلب جدید گذاشتیم!گفتیم این بالا باشه فعلا...

***چقدر سخته آدم خبر ازدواج یکی از بهترین دوستانش رو بشنوه بعد نتونه بگه!اصن قیافه آدم یه وعضی میشه:)آیکونش هنوز طراحی نشده:)

من که خیلی خیلی خوشحال شدم از شنیدنش!ایشالا زودتر خودشون اعلام می کنن....

از همین جا بهشون تبریکات عرض می کنیم.ایشالا که خوشبخت و عاقبت به خیر بشن.شما هم براشون دعا کنین....

****پیام تبریک بنده به دو تن از اقوام:خیلی خیلی مبارک باشه ، آغاز زندگی تازه در کنار هم....ایشالا به پای هم پیر بشین و خوشبخت و سلامت و عاقبت به خیر بشین:‌)

البته این ازدواج با ازدواج بالایی فرق داره ها!اون رو هنوز نمیشه لو داد: )

*****ما زحمت ساخت قالب سایت رو دادیم به آقای پرتویان عزیز.ایشون هم مفصل سرشون شلوغه منم دلم نمیاد زورشون کنم.اگه قالب تا میلاد امام رسید که رسید ، نرسید هم خب نرسیده دیگه!والا:)

 ---------------------------------------------

*

قبل نوشت موقت:عازم مشهد الرضاییم....حلال بفرمایید...

بعد از قبل نوشت موقت:اومدیم:).....اما دوستمان جایش خالی بود.شادی روح برادر عزیزمان ، مرحوم معین رئیسی ، دانشجوی فعال انقلابی ، رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات.....

-

بسم الله الرحمن الرحیم.....

 

سلام!

خوبین؟خوشین؟سلامتین؟ما رو نمی بینین خوش میگذره؟!قبول باشه طاعات و عبادات و روزه ها و عید فطر و......اصن تولد بندس مثلا:)کو شیرینی تون؟!....

رسم بوده از قدیم الایام ،خونه جدید کسی میرفتن چش روشنی میاوردن!شماره حساب رو در پینوشت عرض می کنم:))

فعلا کسایی که سر میزنن اینجا غریبه نیستن!یعنی همساده های سابق ما هستن.....

پارسی بلاگ .... جایی که شروع کردیم به نوشتن!خیلی خوب بود تا این اواخر!

البته الآن هم خوبه ها ..... ما بد شدیم!

دوست ندارم از گذشته صحبت کنم و بیشتر باید تلاش کنیم عبرت بگیریم اما ..........................................بگذریم؛بعدا میگیم چی شد!................................................................................................................................. این شد که وبلاگ نازنینمون رو با 500 تا پست و 600 تا مخاطب حذف کردیم رفت!

لازمه که همینجا از مدیریت پرتلاش و محترم و عزیز پارسی بلاگ -جناب مهندس فخری- که ما رو تحمل کردن ، تشکر کنم.همچنین برادران عزیزم که بسیار مشتاق زیارتشون هستیم و بسیار به این برادر کوچکشان لطف داشتند و بنده رو شرمنده کردن ، ارادت داریم:)ایشالا دومادیشون جبران می کنیم:دی(راه های جبرانش بماند برای خود مجلس)

از خواهـ ـ ـ .....خانم ها هم تشکر می کنیم.الطاف جلیه و خفیشون رو فراموش نمی کنیم...

 

**

اما اینجا قراره با قوت بیشتری نسبت به قبل مسیر رو ادامه بده!

شکل اینجا کلا عوض میشه!فعلا با این قالب و سازمان دهی میریم جلو!در اولین فرصت اتفاقات خوبی میفته ایشالا:)

اما

باید از یکی از برادرامون یه تشکر اساسی بکنم!دوست و همکلاسی و رفیق و عزیز و همسفر آینده کربلا و مکه و سوریه و ژورنالیست بین المللی (بزودی) و...... جناب آقای پرتویان بزرگوار که واقعا بنده در بالا آوردن این سایت کمک شایانی کردن!یه جورایی زحمتش رو دوش ایشون بود.واقعا ازشون ممنونم.سلامتیش صلوات بفرستین:)ایشالا دومادیش:)...http://partovian.ir/

 

دیگه اینکه......الآن چیزی یادم نمیاد!آخه انصاف بدین دیگه!ساعت دو نیم نصف شبه مثلا:)

 

 

 

 

از کربلا تا بهشت ظهور

پرچمت بالا باد...

 

 

پینوشت:

1-آخ آخ!چقدر دلم برا این پیوشت ها تنگ شده بود...:دی

2-یعنی کابینس معرفی کرده؟!!(نخست وزیر بورکینافاسو رو میگما!!)

3-از وقتی روحانی اومده ، کلاس ما هم رفته بالا شدیم سایت:)روحانی مچکریم!

4- این سایت چند تا نویسنده خواهد داشت!

5-کاروان جاریست....

6-همون اصل همیشگی ، اینجا هم وجود داره:

الف)مطلب غلط دیدین باید نقد کنین!(بنا بر اصل: چون من میگم)

ب)اگه مطالب موجب رشدتون نشد حق ندارین بیاین!

7-هر زمان تشنه شوم چای نجف می نوشم...با نباتی ز خراسان رضا یا حیدر

 

 

 

مطالب ذیل ، مطالبی هستند که در حال انتقال به سایت می باشد!لطفا تعجب نکنید:)

کار انتقال مطالب به پایان رسید....الحمد الله....امیدوارم برای ولادت امام رضا علیه السلام ، از قالب اصلی سایت رونمایی بشه....