زندگــــی کــــاروانــــی

همراه با کاروان امام حسین تا بهشــت ظـهـور

نیم خاص نوشت

مخاطب:هم کلاسی های بزرگوار...

بحث یک طرفه ای که امروز سر کنفرانس(!) ما شد ، بیشتر از اینکه از توهین استاد ناراحت باشم از دوستان دلخور شدم:(

شما جای من ؛ وقتی کنفرانس میدین(یا کم کمش با دوستتون حرف میزنید)توقع ندارین که به حرفتون تا آخرش گوش کنه و بعد اظهار نظر کنه؟

نمیدونم حق میدید یا نه اما امروز بحثی که روش کار کرده بودم و فکر و تحقیق پشتشش بود رو شهید فرمودین.مطلب کپی پیستی که نمی گفتم:(یه گزاره گفتیم هنوز به نقطه پایانی نرسیده بود که..... .

بزرگواران عزیز ، مگه من استدلالم رو گفتم که مخالفت فرمودین؟وسط حرف یهو باید نظراتتون رو بگید آخه؟این درسته؟....هر کدوم از سروران هر نظری داشت گفت بدون اینکه من استدلالم رو بیارم.اون گزاره استدلال داشت.چرا بدون اینکه بشنوین قضاوت کردین....؟درسته بنده حقیر تو کلاس ،کمترین هستم اما این رسمش نبود.بعد هم نه استاد گذاشت جواب بدم و کلی هم بارمون کردن:)

کاری داشت بیام از رو بخونم برم بعد هم استاد بگه به به و چه چه؟؟؟........

خودمونیم! اگه یه بحث علمی رو آماده کرده باشین با توجه به قرآن و روایات،رفقاتون گوش نمیدادن و بعد هم استاد خطاب به شما میگفتن عامی هستی چی کار می کردین؟

بدترین توهین اینه شما به حرف کسی گوش نکنی و تکفیرش کنی:(.......اصلا توقع نداشتم.ممنونم از لطف جمیع دوستان:(((

 

پینوشت هم نداره:(

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

خدا تو رو ازم نگیره.....

خدا غم تو رو ازم نگیره ....محرم ِ تو رو ازم نگیره

سینه زدن پا پرچمه تو رو ازم نگیره

خدا تب تو رو ازم نگیره.....داغ لب تو ازم نگیره

توجهات زینب تو رو ازم نگیره

خدا تولاتو ازم نگیره.....عشق دلاراتو ازم نگیره

سینه زدن با سینه زن ها تو ازم نگیره

 

پیگویه...

سر حد جنون اول فرزانگی ماست.....کس در قدح اینگونه می ناب ندارد

آداب خرابات ندانیم کدام است....در مذهب ما سوختن آداب ندارد

***

تو که با ما سر یاری نداری ....چرا هر نیمه شب آیی به خوابم؟

0011.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

معیار چهارم/کفویت

قبل نوشت:

کسی معیار های قبلی یادش هست؟!

1-دینداری2-زیبایی3-حسن خلق.....

 

 

معیار چهارم .....کفویت

وقتی جناب چنگیر رفت خواستگاری ، قبلش به یه نکته توجه کرد.کسی که معرف سرکار خانم کوکب بوده ، پیرامون نوع نگرش و فضای خانواده اطلاعاتی رو به مادر آقا داماد داده.(و به خانوده عروس) + مادر در تماس تلفنی این موارد رو میپرسه!مث چی؟

اینکه خانواده پسر یا دختر ، تا چه اندازه به اون معیار اول و مهمترین معیار ما یعنی "دینداری"نزدیک هستند؟اصلا هم رو دربایستی درست نیست.خیلی رک باید پرسید.مث اینکه نوع پوشش دختر خانوم در بین نامحرم چجوریه؟چادریه؟مانتو روسریه؟یا.....فعالیت های دختر خانوم و آقا پسر چی هست؟با دوستاش کجا ها میرن؟ اهل مسجد و هیئت هست؟ و مواردی که ذیل معیار اول گفتیم.

خلاصش این میشه:حال و هوای دو خانوده باید به هم بخوره.معیار های دینی دو خانوده اگر با هم جور نباشه ، حفظ خانواده جدید بسیار سخته.مثلا خانواده چنگیز اگر خیلی اهل تقید به دینداری نباشه ، عروس خانوم به مشکل میخوره.برادر چنگیز ، هولاکوخان ، با شلوارک بیاد جلو کوکب!این کمترین رو داشته باشین تا بره به بالا.....هی هر دفعه متلک بندازه و ..... .قطعا باعث کدورت میشه و این آسیب زا هست.

یا از اونور!خانواده کوکب با کلاسن!هفته ای نیست که لباس و کفش نخرن!(فرهنگ مصرف گرایی).داماد خب بیچاره میشه دیگه:)

یه خانواده هایی دائم مهمونی دارن یا دعوتن!هر هفته به یه مناسبتی دور هم جمعن.یا اینکه خیلی اهل سفر هستن.این هم باید دقت بشه که کسی که خانوادش اینطوری نیستن ، حضور در خانواده طرف مقابل براش سخته.

نکته دیگه سواته!....ببخشید همون سطح تحصیلات آکادمیک!

دقت بفرمایید.خواه نا خواه اثر خودش رو میذاره.کسی که وارد دانشگاه میشه نوع نگاهش و سطح توقعاتش و حتی بعضا رفتارش متفاوت میشه(درستی و غلطش بماند).اگه یه خانواده ای کلا با دانشگاه در ارتباط نباشن و در طرف مقابل ، خانواده طرف و فک و فامیلش(!) همه دکتر و مهندس باشن ، این هم آسیب زا هست و ناخودآگاه باعث اثر روانی روی زندگی میشه.یا پسر در موضع بالا خودش رو میبینه یا دختر در موضع ضعف!هر دو اشتباهه.برا همین سطح تحصیلات هم باید نزدیک به هم باشه.

نمیخوایم سختش کنیما ولی "نوع نگاه" باید نزدیک به هم باشه.

نکته دیگه سطح مالی دو خانواده هست.نباید اختلاف طبقاتی فاحش وجود داشته باشه.یعنی تصور کنین از جلسه اول خاستگاری تا آخر عمر باعث دردسر میشه اساسی!!فک کنین بابای پسر مث ما معلم باشه!یعنی داغونه ها .... اصن یه وعضی!....هر برنامه ای که باشه غصه هست که به دل خانواده سطح پایین تر میشینه.چی بخریم؟چی بپوشیم؟ چی ببریم؟ چی هدیه بدیم؟ حلقه که اصن نگووووووو.....که کار به جایی برسه یه خانواده برای اینکه آبرو ریزی نشه کلی قرض کنه:(((((یکی از اشتباهای ازدواج همین جاست.جهازی رو چی کار کنیم؟سکه رو چی کار کنیم؟خونه رو چی کار کنیم؟......تصور کنین خانواده پسر پولدار اما خانواده دختر نه.چی میشه؟پسر یه خونه میگیره 150 متر....تازه بابای عروس میزنه تو سر خودش که چجوری این خونه رو پر کنه؟خانواده دوماد تو مراسم کوفتی و مزخرف و احمقانه که میان جهاز رو میبینن چی میگن؟(همینجا بگم:رفتن به این مراسم که بریم ببینیم جهاز طرف چی هست عقلا و شرعا حرومه.هر کی گفت کی گفته بگید من گفتم.ولله حرومه.با این کار خانواده ها در معذوریت قرار میگیرن. این فهمش اینقدر سخته؟ به من چه که سرویس بشقاب عروس لومینارک 24 تایی قرمزه یا 12 تایی سبز؟ یا قابلمه تفلون چی چی هست. یا اینکه رنگ دستگیره با پرده آشپزخونه set هست یا نه!! این مسخره بازی ها چیه؟هر کی دعوت کرد بگید نمیایم.اشکال از ما مذهبی هاست.اون دنیا یقمون رو میگیرن.خانم چادری که جلسه قرآن میری! با شمام. بعضی جاها باید داد زد تا از خواب بیدار بشیم.هر کی دعوت کرد بلند بگید تو مراسم ابلهانه شرکت نمی کنید.چرا می ترسید؟و می ترسیم؟مگه فامیل دوماد از جهازی خوشش بیاد عروس و دوماد خوشبخت میشن؟مگه اونا باید خوششون بیاد؟....تعجب نکنید ولی موانع ازدواج همین هاست.طرف میخواد دختر شوهر بده واقعا نمیتونه با این همه هزینه.مگه شوخیه؟الآنم که دیگه ماشالا قیمت ها سر به فلک کشیده:(((تلویزیون اقلا 3 تومن.رختشویی 2 تومن.یخچال فریز 4 تومن.گاز 1 تومن و....کابینت و اینها که بماند.)

کجا بودیم؟.....آهان!وضع مالی دو طرف باید به هم بخوره.اونقدری که منجر به آسیب و فشار به یه خانواده نشه.

نکته دیگه در تربیت هست.اینکه طرف مقابل شما کجا درس خونده یا چه کارایی می کرده یا اینکه اهل مطالعه بوده یا نه ، این بسیار مهمه.به دو علت:

1-رفتار آینده طرف مقابل بر همین اساسه ؛

2- تربیت فرزند متولد شده ، بر اساس همان شیوه هایی است که پدر یا مادر تربیت شده اند.یعنی اگر زنی رو بگیری که تربیت خوبی نشده باشه روی تربیت فرزند بسیار بسیار موثر هست.

دو تا روایت:

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:

به همگنان زن بدهید و از هنگنان همسر بگیرید و برای داشتن فرزند بهتر و صالح ،انتخاب و گزینش کنید.

اجتناب کنید از سبزی های با طراوت در زباله دان.سوال شد مرادتان از زباله دان چیست؟فرمودند زن زیبا با تربیت بد و غلط.

 

و اگه همسر یا شوهر مشکل تربیتی داشته باشه یا طرف مقابل رو به انحراف می کشونه یا منجر به سست شدن زندگی میشه.

در کفویت ما سخت گیری زیادی نمی کنیم اما دقت زیادی می کنیم!

 

پینوشت:

1-در مظلومیت آقایون:))

2-معیار بعدی چی باشه خوبه؟مهریه؟تناسب سنی؟شاغل بودن زن؟یا.....؟

3-ایام امتحان نزدیکه....و بوی نویی کتاب ها غوغا می کنه:))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

خونه من نیومدی


 

ایــ ـ ـــ ـ ـیــ ــ ـــ ــ   ـ بـ ـ بـ ـ ـا بـ ـا ـ ـا....

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

یه سوال

فقط سول کردیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

هفت موضوع

متاسفانه به خاطر آلودگی شدید هوا(بخوانید هوای ناسالم!) ، نمیشه خیلی داد و بیداد کرد!!

اما قبل نوشت:

برای دوستانی که تازه وارد هستن!نویسنده این متن حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی حسینی خامنه ای رو به عنوان نایب امام زمان عج قبول داره.....

 

بعد از قبل نوشت:

روزگار جالبی شده در حد "اصن یه وعضی".....

سوال : پررو به کی میگن؟آیا به کسی بگیم پررو یعنی فحش دادیم؟کسی که پر رو هست ماشالا روش زیاده ، چیزی تو مایه های .....

اما

حقیقتا توفیق بود شبی در محفل نورانی عزاداران حسینیه امام خمینی (ره) حضور داشته باشم.خطیب محترم هم پشت تریبون رفت و یک جمله ای رو گفت بس شگرف!مضمون جمله چی بود؟

می گفت تو نظام جمهوری اسلامی تا حالا دوتا از مسئولین از مردم عذر خواهی کردن ؛ یکی امام و یکی حضرت آقا.تا اینجاش رو بنده هم قبول دارم.اما نکته بامزه سخنرانی اینجا بود که ایشون گفتن : استغفار رهبری از برنامه تحدید نسل در دهه 70 نشون دهنده اینه که عذرخواهی رو باعث کسر شان نمیدونن.

اما حرف بنده حقیر:

آقای سخنران و آقایان سخنران!

دهه هفتاد ، جضرات کجا تشریف داشتین؟خواب بودین؟... بودین؟.... بودین؟چرا حرف نزدین؟حوزه علیمه چیکار می کرد؟مدعیان عرصه دانشگاه کجا بودن؟آقایون مدعی چیکار می کردن؟کسایی که مدعی اند (بنده مدعی نیستم) که میشه بر رهبری نظارت داشت کجا بودن؟اگه نظارت کردن که ایول به نظارت کردنشون!اگه نکردن که به وظیفه ای که خودشون درست کردن عمل نکردن!

تا رهبری عذر خواهی کرد رفتین پشت سر ایشون هورا می کشین؟!خجالت نمی کشید؟

برخی از همین آقایون ، وقتی احمدی نژاد گفت شعار دو بچه کافیه یا بچه کمتر زندگی بهتر بر خلاف نظر اسلامه ، چرا مسخره کردن؟حالا میان ژست میگرن که.....!

به نظرم گناه کبیره نیست آقایون اهل حوزه و دانشگاه از پیشگاه ملت عذرخواهی کنند.

بیاید از این منظر به موضوع نگاه کنید که انقدر عذرخواهی نکردید که عالی ترین مقام مجبور به عذرخواهی شد!بعد میگن به به! این از ویژگی های مومن هست!!!!خب تو که میگی چرا عمل نمی کنی؟!............

موضوع دوم

بنده از مسئولین بیت رهبری سوال می کنم:

بر چه منطق و استدلالی از سعید حدادیان برای مداحی در بیت رهبری دعوت شد؟

1-هنوز جوهر حکم دادگاه علیه ایشون خشک نشده بود به جرم توهین علیه رئیس جمهور

2-دعوت از یک هتاک به رئیس جمهور که اون الفاظ کثیف رو خطاب به وی مطرح کرد ، آیا توجیه عقلی دارد؟

3-اگر همین آقای هتاک ، به برادران لاریجانی همین حرف های بی شرمانه رو می زد آیا باز هم به بیت دعوت می شد؟

4-اگر نعوذ باالله ،سر سوزنی از این حرف ها خطاب به مقام عظمای ولایت بیان می شد و رئیس جمهور یا هر مسئولی دیگر از این هتاک دعوت می کردند آیا سیل هجمه و توهین و ناسزا خطاب به اون فرد و مدعو ابراز نمی شد؟

5-اگر توهین کردن و محکوم شدن ایراد نیست پس چرا از حاج منصور ارضی که در دادگاه تبرئه شد ، دعوت نشد ؟!

6-آیا دعوت از این محکوم به "توهین به مقام دوم کشور" ، حمایت از این مجرم محسوب نمی شود؟

 

بنده عمدا مطلب قبل نوشت رو قید کردم.دوستانی که بنده رو میشناسن که هیچی اما دوستان دیگه بدونن بنده نه سینه چاک آقای مشایی و احمدی نژاد هستم و نه معاند نظام و نه علیه انقلاب اقدام می کنم!یه نفریم مثل بقیه!نه شاخ داریم که تو چشم کسی بره نه دم که به جایی وصل باشه!امروز مد شده تا یکی یه نقد به دوستان انقلابی می کنه میشه جریان انحرافی!ما فقط از یه جا مطلب می گیریم اون هم حضرت آقاست و لاغیر.امروز صراط اقاست.هر کی چپ کنه چه موسوی گور به گور چه رئیس جمهور ما باهاش تعارف نداریم.

 

موضوع سوم

من نمیدونم چرا مسئولین ما با شهرک سازی صهیونیست ها مخالفن!!والا کار خوبی می کنن.چرا؟

خب اینا دارن با دست خودشون برای فلسطینی هایی که به زودی به قدس بر میگردن خونه می سازن!غیر از اینه؟خدا خیرشون بده:دییی.والا!اسرائیلی ها که مثل سگ می ترسن که تو خونشون نمی مونن!!خیلی زود سرزمین مسلمین رو ترک می کنن با کلیه امکانات میذارن میرن!!!

 

موضوع چهارم

مردم دارن از آلودگی خفه میشن ، میگه هوا در وضع نا سالمه!!

و کثیف تر از هوای تهران ، هوای سیاسته....تف به این سیاست که انقدر آدم ها به خاطرش مثل .... دروغ میگن!تف....

 

موضوع پنجم که در ادامه موضوع چهارم هست

اما در دانشگاه ها اصلا هوا وجود نداره!همه مرده متحرک شدند!.....البته دور از جون مرده ها !

امروز رسما شک کردم که تو دانشگاه دارم راه میرم یا کمی آنطرف تر از آن!(بهشت زهرا سلام الله علیها).اصن خبری نیست.دو روز دیگه 16 آذره انگار نه انگار.....نمیگم دانشگاه رو به آشوب بکشیم،لااقل یه پوستر بزنین دلمون خوش باشه.....اوج کار فرهنگی دانشگاه اینه که روز دانشجو شیرینی میده!حیف امسال دانشگاه نیستم وگرنه خرما میدادم!..... بر او نمرده به فتوای من نماز کنید......

 

موضوع ششم

چند وقته یه سوالی ذهن منو درگیر کرده:

ما این همه مجتهد دین میخوایم چی کار؟در حال حاضر این همه عالم در دروس حوزوی داریم چند تا کار مفید برای جامعه انجام دادن؟بی انصافی نشه ها کار خوب زیاد بوده اما اصلا در حد حوزه نبوده.امروز حوزه علمیه کجای جامعه هست؟چقدر در امور نقش داره و موثره؟برای فرهنگ برای اقتصاد برای اجتماع برای سیاست....ما نمی بینیم دوستان حوزوی رو.از بنده حقیر ناراحت نشن (که میشن)اما پیش خودشون این سوالا رو جواب بدن.چرا مجتهدین ما تو مجلس نیستن؟چرا نظریه ندارن؟اگر دارن چرا عمل نمیشه؟چرا وزیر اقتصاد ما نباید یک مجتهد باشه؟خدای نکرده ما نداریم مجتهدی که بتونه وزیر باشه؟پس این اجتهاد به چه درد می خوره؟نشه مدرک گرایی دانشجو ها......عالم بی عمل یه چه ماند؟گفت به یه عنصر بی خاصیت حتی مضر!یهو نیش میزنه!با لباس روحانیت کار خرابی می کنه!....33 سال از انقلاب گذشته ها.....امروز جامعه ما حضور دین درش خیلی قابل توجه نیستا.ملاک شب قدر و محرم نیست.ملاک سبک رفتاری و زندگی ماست.چقدر موثر بودند....؟امروز که از هر سه ازدواج در تهران ، یکش منجر به طلاق میشه،  آیا روحانیت بخشی از تقصیر ها گردنش نیست؟هستا....باور بفرمایید هست....من درگوشی عرض کنم به دوستان طلبه:این سوالات رهبری پیرامون سبک زندگی رو به عنوان روضه تلقی کنید و گریه کنید که کار قابلی از سمت حوزه انجام نشده.

من نظر خودم رو میگم شاید غلط باشه:

33 سال تو حوزه دنبال چی بودی؟دنبال هر چی بودی اشتباه بوده که وضع امروز جامعه به اینجا رسیده......من نمیگم ، خود اهالی حوزه میگن نقش ما خیلی زیاده تو جامعه.......بسم الله!

 

تذکر:بخش ششم به هیچ عنوان خدای نکرده توهین یا کوبیدن علما و طلاب گرانقدر حوزه نبوده و نیست.یه درد دل دوستانه بود.این بخش رو اگر با ادبیات موضوع های قبلی می نوشتم خیلی تند میشد و جایز هم نبود.

 

حلال بفرمایید

 

پینوشت:

صحبت های رئیس جمهور را بخوانید.منصفانه البته!

موضوع هفتم

 

بنده یک مطلبی رو فراموش کردم پست قبل عرض کنم!

موضوع هفتم

موضوع خوشایندی نیست راستش.....اما نگفتن و توجه نکردن بهش خیلی خیلی بده.

جهت نهی از منکر یادآوری می کنم که اگه تو جامعه هستیم باید مودب به آداب جامعه باشیم.یعنی چی؟

بلا نسبت مخاطبین بزرگوار و محترم ، گلاب و عنبر به روی دوستان، روم به دیفال!اگه بنده با بوی نامطبوع(عرق!)توی جامعه حاضر بشم حتما حتما حتما ، اطرافیان آزار میبینن.اصلا نمیشه ازش چشم پوشی کرد.مهمترین آدم های مملکت هم اگه بری پیشش بشینی و بو بده ،ناخودآگاه از کنارش میری کنار!!(این بو ایهام نداره!)....حتما دوستان هم راهکار های مقابله با اون رو میدونن.از استحمام گرفته تا لباس مناسب فصل پوشیدن و در مواردی مراجعه به دکتر....این یه نکته.

نکته دوم که کمتر توجه میشه اما به همین اندازه آزار دهنده هست.....بوی نامطبوع دهانه.این که پیاز و سیر خورده که هیچی،بعضا افراد بیماری دهانی دارند و بویی که تولید میشه اصلا قابل تحمل نیست.یعنی نمیشه ها اصن راه ندارهتهوع‌آور.این حتما باید درمان بشه.حواسمون باشه بعضی ها می دونن و بعضی ها نمی دونن که این مشکل رو دارن.برا همین باید تذکر داد چون روی روابط اجتماعی فرد بسیار اثر میذاره.یعنی شده من توی مترو مجبور شدم واگن رو عوض کنم .و این رو هم عرض کنم ما مردم تمیزی داریم خدا رو شکر اما این مشکل دوم، به نظرم وظیفه هر رفیقی هست که به دوستش تذکر بده.

ما حرفی از اسلام زدیم؟اما اسلام خیلی دقیق نظر داده.انقدر که گفته توی تابستون رفتی تو یه مجلسی نشستی ، نرو بچسب به آدما!با فاصله قابل توجه بشین که اگه بوی نامطبوع میدادی بقیه آسیب نبینن.و قص علی هذا.....به نظرم کتاب جناب شیخ حر عاملی که آستان قدس رضوی چاپ کرده خوبه برای مطالعه.


 

پینوشت:

1-من مجدد از طرح این موضوع عذرخواهی می کنم.خودم علاقه ندارم این بحث ها رو بگم(یه جوریه).تو این مترو بارها من مواجهه شدم با افرادی که مشکل دهان رو داشتن.مثلا سوال کرده ایستگاه چی چی همین خطه ؟من هوش از سرم پریده.واقعا خدا نصیب کسی نکنه که ناخواسته باعث آزار بقیه بشه.

2-اخبار می گفت خوشبختانه تو زلزله کرمان کسی آسیب ندید!خب پدر آمرزیده بگو : خدا رو شکر....والا:)

3-قالب قبلی به خاطر تصویر زمینه مشکی عوض شد.چون متنای ما کوتاهه تا آخرش یکی می خوند چشمش سیاهی می رفت:)

 4- پست قبلی(شش موضوع) را از اینجا بخوانید!

 

با تشکر از وبلاگ نجوای شبانه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

تنها

ای ماه من به نیزه ی اعدا چه میکنی......آغوش ماست جای تو، آنجا چه می کنی

دیشب به یاد روی تو بودم ندا رسید......او پیش مادر است تو تنها چه می کنی.....

 

***

به روی نیزه مده دست باد گیسو را ........ به این بهانه مپوشان تو زخم ابرو را.......

 

***

 

از پیرمردهای عزایت شنیده ام:

"ما را که پیر کرده ای آقا؛ نمی کُشی؟..."

 

 

***

آنچه را علی در رکوع علی بخشید.....ساربان در سجود پیدا کرد.....

 

***

 

آن شانه صبور صبوری ز ما ربود

آن قامت غیور قیامت بپا نمود

آن شیرزن حماسه عباس را سرود

با دست خویش بیرق کرببلا گشود

بر بال‌های زخمی‌اش ای وای جا نبود

غم را بگو بیا که خریدار زینب است..........

 

***

دعای جن و ملک مستجاب خواهد شد ....اگر دهند خدا را قسم به موی حسین.....

***

به نقل از وبلاگ سکوت خیس:

 

دو کاروان

یکی ازکربلا می رفت

یکی به کربلا...

زینب

نگاهش را

به مشبک های پیکرت

دخیل می بست

و من

به مشبک های ضریح...:(

 

 

****

به تعداد مشبک های ضریح ، ختم قرآن کردند ، کوفیان.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

حقیقت یا واقعیت؟!


مطلبی از یک برادر بزرگوار

جناب ارمیا معمر

http://ermia-m.mihanblog.com/

 

 

 

بسم الله...

 

مساله خیلی هم ساده نیست ، اینکه واقعا واقعیت چه تفاوتی با حقیقت میکند ، علاوه بر اینکه نیاز به بررسی دقیق کلی دارد ، در مصادیق مختلف هم می تواند جای بحث داشته باشد.

اما میخواهم ، خیلی مختصر بررسی کنم تفاوت این دو را ، تا شاید روشن شود حکمت خیلی از گفته ها...

 

همانطور که می دانید ، واقعیت یعنی  آن چیزی که اتفاق می افتد ، یعنی عمل ها و عکس العمل های پدیده های مختلف در دنیا

به طور مثال این موضوع کاملا واقعی است که اگر شما مقداری پول داشته باشید ، وقتی بخشی از آن را به کسی بدهید ، حتما از سرمایه تان کاسته خواهد شد.

 

واقعیت های دنیا ، ساخته های ماست از عمل ها .. ، و از آنجا که خداوند متعال قدرت انتخاب بین اعمال را به ما داده است ، خیلی وقت ها واقعیت هایی را به وجود می آوریم که حقیقت نیستند...

 

اما حقیقت ، آن چیزی است که حق است ، ولو اتفاق نیفتد.. هرچند حقیقت از بین نمی رود و تغییر نمیکند ، اما ممکن است به علت اختیار ما در دنیا ، مدتی به تاخیر بیفتد...

همان مثال قبلی را تصور کنید ، واقعیت این است که اگر شما مقداری از ثروتتان را به کسی بدهید از سرمایه تان کاسته می شود،

اما حضرت حق در کتابش می فرماید : " من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له اضعافا کثیرا" ، کیست آنکسی که به بندگان خدا قرضی نیکو دهد تا خدا برای او چند برابر بیفزاید.

حقیقت این است که اگر در راه خدا انفاق کنی ، خداوند چند برابرش ثروتت را افزون خواهد کرد

خیلی ها مثل من ، شاید این حقیقت را درک نکرده باشند ، چون آن چیزی که اتفاق می افتد و واقع می شود متفاوت است با آن چیزی که حقیقت دارد، و البته علتش نوع عمل خود ماست...

 

 

واقعیت این است که اباعبدالله علیه السلام ، اهل بیت خود و یارانش را به همراه به کربلا آورد ، واقعیت این است که آن ها وارد جنگی شدند که پیروز میدان نبودند، واقعیت این است که آن قوم حیوان صفت رذالت را به انتها رساندند..

واقعیت این است که در محضر ارباب ، زیر سم اسبانشان ، قاسم ابن الحسن علیه السلام را مثله کردند...

واقعیت این است که در مقابل صورت مبارک حضرت ، سه شعبه ای بر .... من الاذن الی الاذن

و این ها واقعیت هایی است که همگان دیده اند... در ماجرای کربلا ، حتی اشقیای آن مکان

 

اما چشمان حقیقت بین  زینب کبری سلام الله علیها است که حقیقت کربلا را درک کرده است ،

حقیقت کربلاست که بی بی در وصفش می فرماید " ما رایت الا جمیلا" ندیدم جز زیبایی در آن..

و گوشه گوشه کربلا ، سرشار از این حقیقت هاست که ما هنوز هیچ از آن نمیدانیم ، الا واقعیتی که در آن اتفاق افتاده است...

حقیقت هدایت ،

حقیقت آزادی،

حقیقت امر به معروف و نهی از منکر،

حقیقت شهادت،

حقیقت تشنگی،

حقیقت اسارت...

حقیقت سفینة النجاة...

 

اللهم ارزقنا حق معرفتک ، و اذقنا حلاوة ایمان بک...

 

پینوشت:

لینک این مطلب رو در وبلاگ نسیم آشنا دیدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

دادار

شعری از محمود کریمی 

 

امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است

امشب که از نسیم حضوری لبالب است

شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است

 شور و شگفتی است و شبی عشق مشرب است

 شامی که روشنایی روز است امشب است

امشب شب ملیکه دادار زینب است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

بیعت

شب عاشورا..... یلدای کاروان امام حسین علیه السلام

وقتی امام علیه السلام بیعت رو برداشتن اولین اتفاقی که افتاد همه نگاه ها رفت به سمت حضرت اباالفضل علیه اسلام.و ایشون هم خطاب به امام علیه السلام فرمودند ما بدون شما کجا رو داریم که بریم ..... بعد از حضرت عباس بود که افراد شروع کردند به تکرار حرف ایشون.یعنی همه اقتدا کردند به حضرت عباس.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی