زندگــــی کــــاروانــــی

همراه با کاروان امام حسین تا بهشــت ظـهـور

فتنه و صدا و سیما

یکی از انتقاداتی که از جریان موسوم به چپ مطرح شد و می شود ، این است که صدا و سیما در جریان انتخابات حرف‌های معترضین را پخش نکرد! 


  با این تفاسیر آیا صدا و سیما یک جانبه عمل کرد؟   


 

می گوییم آری ، صدا و سیما یک جانبه پای قانون و ملت ایستاد آن هم در برابر دشمن قسم خورده...


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

تاخیرات نمایندگان مجلس

تاکیدات پی در پی رهبر معظم انقلاب و فرمایشات ایشان بر حفظ نظم و ضرورت حضور موثر نمایندگان در صحن علنی مجلس و فرمایشات معظم له در جلسات متعدد با نمایندگان مبنی بر اینکه "به نظر من چیزی که در مجلس مهم است، حضور نمایندگان محترم سر پست‌ها است.  حضور باید منضبط، سروقت و با رعایت دقیقه و ثانیه باشد؛ هم در داخل صحن مجلس و هم در داخل کمیسیون‌ها " و اینکه "یکی از مسائل مربوط به بایدها و نبایدهای این مجلس این است که ذره ذره وقت آن قیمت دارد. وقت نباید هدر برود. شغل نمایندگان اعز از مشاغل دیگر و قیمت وقت مجلس، حتی از تحصیل علم بالاتر است، چه رسد به تحصیل مال یا تامین آتیه، در داخل مجلس همه اهتمام باید به کار باشد که در صحن مجلس یا در داخل کمیسیون‌ها می‌گذرد، این اساس قضیه است. حضور باید تامین باشد و حتما همه در مجلس حاضر باشند مگر اینکه اضطراری باشد "... ما را آن داشت تا با صرف وقت بسیار آمار‌هایی از حضور نمایندگان در صحن علنی مجلس طی یک ماه از بررسی اولیه لایحه مهم و سرنوشت ساز برنامه پنجم توسعه را جمع آوری و ارائه دهیم.ب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

تفکر و عبرت در کلام امام

اخلاص در کنار بصیرت!

 

عزیزان بسیجى این را قدر بدانند و ارکان بسیجى بودن را در خودشان تقویت کنند. بسیجى بودن ارکانى دارد. همه‌ى ما باید این ارکان را روزبه‌روز در خودمان تقویت کنیم جوانان عزیز! بارها گفتیم که در درجه‌ى اول، روحیه‌ى اخلاص و روحیه‌ى بصیرت است. این اخلاص و بصیرت روى هم اثر میگذارند. هرچه بصیرت شما بیشتر باشد، شما را به اخلاص عمل نزدیکتر میکند. هرچه مخلصانه‌تر عمل کنید، خداى متعال بصیرت شما را بیشتر میکند. «اللَّه ولىّ الّذین امنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور»؛ خدا ولى شماست. هرچه به خدا نزدیکتر شوید، بصیرت شما بیشتر خواهد شد و حقایق را بیشتر مى‌بینید. نور که بود، انسان میتواند واقعیات و حقایق را مشاهده کند. وقتى نور نباشد، انسان واقعیات را هم نمیتواند ببیند؛ «والّذین کفروا اولیائهم الطّاغوت یخرجونهم من النّور الى الظّلمات». وقتى طغیان جلوى چشم انسان را بگیرد، وقتى هوى‌هاى نفس - که طاغوت حقیقى‌اند و در وجود خود ما بدتر از فرعونند - جلوى چشم ما را بگیرند، وقتى جاه‌طلبى‌ها و حسادتها و دنیاطلبى‌ها و هوى‌پرستى‌ها و شهوترانى‌ها جلوى چشم ما را بگیرند، واقعیات را هم نمیتوانیم مشاهده کنیم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

به بهانه 9 ربیع!

 

 سوالی که امروز مطرح می شود این است که آیا شرکت در جلسات عید الزهرا سلام الله علیها جایز است و یا برعکس ، اصلا نباید در این جلسات شرکت نمود؟ مگر چه اشکالی دارد؟!


توجیهی که برای پاسخ به سوال بالا مطرح می کنند این است که مگر مصائبی که بر اهل بیت علیهم السلام وارد شده است را نمی دانید ... و نتیجه می گیرند که شخص یا اشخاصی که این فجایع را ببار آورده اند ، باید علنا لعن شوند !


برای پاسخ به این مغالطه باید به چند نکته توجه داشت:


<** ادامه مطلب... **>

1- چه کسانی داعیه دار این حرف ها هستند؟


 

2- این جلسات توسط چه کسانی برگزار می شود؟


 

3- اصلا چه ضرورتی به برگزاری این جلسات می باشد؟


 

4- محتوای جلسات چیست؟


 

5- برگزاری این جلسات چه نقشی در رشد مخاطب دارد؟


 

6- شیعه امروز در چه موقعیتی قرار دارد ؟


 

ما در دین دو مقوله تولی و تبری داریم که نیاز است به چند نکته توجه کنیم :


 

الف) اول باید به سراغ کدام یک رفت ؟ تولی یا تبری؟!


 

ب) آیا می شود کسی فقط یکی از آن دو را داشته باشد ؟


 

ج) آیا به همان میزان که تبری داریم به همان میزان تولی هم وجود دارد؟


 

د) تبری از دشمنان چگونه باید باشد؟


 

سابقه نشان داده افرادی که حرف هایی از این دست می زنند ، در قبل از انقلاب دچار انحراف جدی بودند که حضرت امام (ره) بارها نسبت به آن تذکر داده اند.این افراد به هیچ وجه با انقلاب همراهی نکرده و اسناد ساواک نشان می دهد در مقاطعی هم ، با ساواک همکاری نموده اند.


 

این افراد می گویند که علت برگزاری جلسات تبری است . خب ! شما طبق نظر کدام مرجع این کار را می کنید؟ امروز چند تن از مراجع حکم حرام برای برگزاری این جلسات اعلام کرده اند؟ مگر نه اینکه حاکم شرع هم حرام اعلام کرده؟!


 

اصلا شما در کدام مورد تولی دارید ؟ به ما هم بگویید! این کار شما همان برخورد گزینشی با دین است.


 

البته بگذریم که همین ها به اسم دین جلسات لعن مقام معظم رهبری را هم برگزار کرده اند!


 

برگزاری جلسات عید الزهرا س هم توسط همین افراد می باشد و به اسم تبری دست به اعمالی می زنند که به علت غیر اخلاقی بودن آن از بیان آن ها معذوزیم.


 

یک سوال ؟


 

آیا بیان عبارات زشت و قبیح(فحش ناموسی) تبری از دشمنان است؟عجب! اگر جواب مثبت است لطفا مادر و خواهر محترمتان را در سیستان و بلوچستان مستقر کنید و سپس به بیان آن حرف ها بپردازید.چرا ؟ به خاطر اینکه به ازای هر بک از بیانات شما شیعیان در عراق و پاکستان و افغانستان سر از بدنشان جدا می شود.


 

آیا علی هم اینگونه رفتار می کرد؟ شما شیعه هستید؟!! کدام یک از اولیای خدا اینگونه برخورد می کرد که شما می کنید ؟ آخر آرایش کردن مرد و شبیه شدن به زنان (چه در صورت و چه در نوع پوشش) و رقصیدن (حرفه ای) با عید الزهرا س چه تناسبی دارد؟خجالت نمی کشید؟(بگذریم از اینکه اینگونه رقصیدن را در کدام هیئت یادگرفته اند!!!)


 

مخاطب بعد از این جلسه چقدر به امام عصر (عج) نزدیک می شود؟


 

از این تناقضات آشکار که بگذریم می پرسیم موقعیت امروز شیعه در جهان چگونه است؟جلسات شما چند نفر را شیعه می کند؟!


 

امروز شیعیان زیر زره بین هستند و شما به اسم دین به دنبال دنیای خود هستید! وای بر شما... شما همان کاری را می کنید که استعمار سال ها به دنیال آن بود...


 

والسلام علی من اتبع الهدی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

مدیریت عالم دست کیست؟!

از غیبت کبری تا کنون جامعه از هدایت مستقیم امام محروم است ؛ با این حال می توانیم بگوییم که حرکت جامعه بر خلاف خواست امام عصر عج است ؟


 

این چه سخنی است که مگر می شود با این همه جرم و جنایتی که صورت گرفته باز هم مدیریت جامعه را به امام نسبت داد !؟ مگر در زمان دیگر معصومین علیهم السلام اشکال وجود نداشت؟ ما باید این نقایص را به امام منسوب کنیم؟ این که در زمان علی علیه السلام مشکلات جدی از قبیل فقر جامعه را در گرفته بود باید بگوییم که امام نقشی در جامعه نداشت ؟


<** ادامه مطلب... **>

 

این شبهه در اذهان ناشی از یک مغالطه است ! چرا که فکر می کنیم صرف وجود امام علیه السلام در جامعه ، نباید هیچ مشکلی وجود داشته باشد. در زمان حکومت علی علیه السلام هم مشکلاتی وجود داشت اما نباید آن مشکلات را به امام نسبت داد چرا که جامعه هم نقش بسزایی در رسیدن به عدالت دارد. اینکه اگر کاری نقص داشت پس عنایت حضرت را به همراه نداشته است ، قطعا باطل است. اگر نقصی وجود داشته باشد این از افراد است نه از مدیر. این خود یک روش تربیتی است که امام نواقص را نشان دهد و جامعه برای رفع آن تلاش کند.


 

 

 

مگر می شود کاری در جهت فرامین الهی انجام شود و حجت خدا مدیریت آن را به عهده نداشته باشد ؟ آن هم در کشوری که زمینه سازی برای ظهور را از اهداف اساسی خود می داند است!


 

این چه سخن احمقانه ایست که اگر در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها ( که اساس آن را مبانی دینی تشکیل می دهد ) نقصی وجود دارد پس امام علیه السلام آن را مدیریت نمی کند ؟ کدام سیاست‌مداری می توانست این قانون را با کمترین تبعات اجرا کند؟ (خود دکتر احمدی نژاد ، رئیس جمهور هم به این امر اذعان دارند)در این شک ندارم اگر کسی بگوید که امام نقشی در مدیریت جامعه ندارد ، امام علیه السلام را نشناخته است . سوال می کنم آیا تشکیل حکومت جمهوری اسلامی خواست امام بود یا نه ؟


 

اگر جواب منفی است پس این چه حجت خدایی است که بر جریانات دنیا نمی تواند موثر باشد ؟!!


 

و اگر جواب مثبت است این همه نقص در جامعه را چگونه می شود توجیه کرد ؟ آیا امام زمان (نعوذ بالله) مدیریت بلد نیستند یا اینکه خیر اگر نقصی وجود دارد از تدبیر نادرست ما می باشد ؟ که در این هم یک روش تربیتی مستتر است که در این مقال نمی گنجد و اگر عمری باشد بعد‌ها به آن خواهیم  پرداخت.


 

جریانات کلی بر عالم بدست امام علیه السلام است اما امام وظایف جزئی تر را بر عهده ما گذاشته اند


 

شاید بپرسید در گذشته امام علیه السلام چگونه بر عالم مدیریت می کرد ؟


 

در دوره های مختلف تاریخ امام علیه السلام در بخش خاصی از جامعه متمرکز می شدند . مثلا از زمان صفویه تا انقلاب اسلامی تمرکز روی پرداختن به خود دین بود ؛ با این کار دین به مرحله ای رسید که بتوان آن را در جامعه پیاده کرد و پس از انقلاب بود که امام خمینی فرمودند که حال باید این انقلاب را صادر کنیم . منظور امام نظرات اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله است که به هر جا برسد موجبات قیام مردم بر اساس دین است و در نتیجه یکی از اصلی ترین مراحل زمینه سازی ظهور انجام می شود.


 

باید بدانیم که امام علیه السلام بر تمام شئونات زندگی ما ولایت دارند و اولی به تصرف می باشند.یعنی باید خواستمان خواست امام باشد ؛ باید کاری کنیم که او راضی باشد ، اینکه دلمان از انجام کاری خشنود شد باید بدانیم که امام را ناراضی نموده ایم .


 

بیاییم دلمان را همدل مهدی فاطمه (علیهم السلام)بکنیم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

جهاد اقتصادی یا فرهنگی؟

گزارش جالبی بود:


 

  «به نظر شما جهاد اقتصادی یعنی چه؟»این سوالی بود که از مردم پرسیده می شد اما جواب ها شنیدنی بود!


 

هر کسی باید به این سوال پاسخ دهد که آخرش این نامگذاری یعنی چه؟


 

شاید کار پیش پا افتاده ای محسوب شود که بیاییم جمله را تجزیه کنیم اما تازه می فهمیم که ما مردم در پاسخ به این سوال (ان شاء الله)شوخی کردیم!


 

خلاصه بگویم؛


<** ادامه مطلب... **>

نود درصد جهاد اقتصادی در کلمه "جهاد" مستتر است.


 

راستی چرا امسال را سال تحول اقتصادی نام ننهادند؟! تا به حال فکر کرده اید چه رازی در این نامگذاری وجود دارد؟


 

شاید دور از ذهن باشد ولی این حرف را به عنوان دورترین برداشت تلقی کنید! شاید زمان جهاد فرا رسیده!


 

و این فضای تربیتی قبل از ظهور است برای کشور امام زمان (عج)!برای منتظرانش!


 

فضای تربیتی یعنی چه؟


 

مثالی ساده عرض کنم؛هشت سال دفاع مقدس برای ما یک فضای تربیتی بود؛


 

چرا که مردم در یک ابتلا قرار گرفتند و بدین وسیله نقایصی که در جامعه وجود داشت ، هویدا شد.


 

همین امروز!


 

هدفمندی یارانه ها را نگاه کنید ؛


 

از آغاز مطرح شدن آن گروهی همواره سعی کردند آن را زیر سوال ببرند و آرام نگرفتند و شروع کردند به تهییج مردم که آی چنین می شود و ...


 

(نکته: هیچ کس منکر سختی کار نیست چه برای مردم چه برای مسئولین اما جنس نگاه در این مورد مدنظر است)


 

اما جهاد ؛


 

و جاهدوا باموالهم و انفسهم!


 

امسال سال اقتصاد نیست!


 

امسال سال جهاد است؛ باید همه مردم مجاهد شوند ؛ مجاهد یعنی کسی مال و جان خود را در کف دست می گیرد؛


 

اما چه کسی حاضر است همه چیز خود را فدا کند و از آن بگذرد؟


 

یا ایها الذین آمَنوا،آمِنوا....!


 

ایمان!


 

شرط جهاد است؛


 

تا شب عاشورا در خیمه حسین علیه السلام بودن چه ارزشی دارد وقتی در تاریکی از حسین علیه السلام می گذری؟


 

و الذین کفروا اولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون!


 

امسال مردم ما باید مجاهد شوند ؛


 

باید ایمانشان بیش از پیش شود ؛


 

سال 88 را هنوز فراموش نکردیم ؛ سالی که ایمان برخی از مردم متزلزل شد و آمدند در خیابان و علیه اصل دین شعار دادند؛


 

اگر کسی شک دارد که اصل اول دین "ولایت" است بداند که اسلام او با اسلام شیعه علی علیه السلام متفاوت است!


 

نماز ستون دین است و شرط قبولی نماز ولایت است؛


 

"اقتصاد یا مادیات"


 

سریع ترین راه نفوذ شیاطین است.


 

اگر فیلم ملک سلیمان را دیده باشید؛


 

آنچه که مردم را به تفرقه وا داشت تعلق به سکه ای بی ارزش بود !


 

ربا درد دیگر ملک سلیمان نبی بود.


 

فتنه اقتصادی شیاطین بسیار مهلک است!


 

مادیات ؛


 

برادر علی علیه السلام را مقیم کاخ سبز معاویه کرد!


 

و علی تنها ماند؛ 


 

حسن غریب شد


 

و حسین ...؛


 

امروز هم دست کمی از آن دوران نیست


 

تا سر در مادیات غوطه وریم


 

باز هم می گوییم بیا...!


 

پس چه باید بکنیم؟


 

جهاد


 

تنها ره سعادت....ایمان جهاد شهادت


 

قطعا امسال سال سختی خواهد بود در همه زمینه ها ؛


 

اما آنچه مورد آزمایش قرار می گیرد شرط اساسی جهاد ، یعنی ایمان است... .


 

و کلام آخر


 

این فرهنگ ما برایمان ایمان نمی شود حتی اگر محاسنی داشته باشد، با این فرهنگ نباید انتظار فرج داشته باشیم.


 

اگر امسال موفق بودیم


 

باید در برابرمان ظهور را نظاره گر باشیم !


 

در غیر اینصورت ؛


 

باید منتظر عذابی دردناک باشیم....


 

همه چیز مهیای ظهور است الا منتظران مهدی...


 

 


 

والسلام علی من اتبع الهدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

کاروانی زیستن


چگونه زندگی کنیم...؟!

 

بی تفاوت از کنار آن گذر کنیم؟ (تساهل سالاری)

 

از زندگی بازی بخوریم؟! (زندگی سالاری)

 

همراه زندگی شویم؟ (تسامح سالاری)

 

و یا

 

زندگیمان را همراه خود کنیم؟ (خود سالاری)

 

اصلا چطور است؛

 

زندگیمان را هدیه دهیم!

<** ادامه مطلب... **>

 

بگوییم زندگیمان برای شما؛

 

تبعیت از شما برای ما!

 

ما توان حرکت در جاده عشق را نداریم!

 

بیا و دست ما رو بگیر؛

 

جاده عشق از بیابان می گذرد

 

و هر لحظه

 

خطر گم کردن راه نگرانمان می کند!

 

می خواهیم با شما همراه باشیم؛

 

دستمان در دستان شما باشد؛

 

نگاهمان ، نگاه شما باشد؛

 

لبخندمان ، لبخند شما باشد؛

 

اشکمان ، اشک شما باشد؛

 

می خواهیم به همه بگوییم:

 

« بوی شما را می دهیم »

 

تا هیچ روباهی جرات نکند لباس ما را بدرد ؛

 

 آدم (ع) بداند که بهشتمان شما هستی؛

 

نوح (ع) بداند موج ها تسلیم شمایند اگر طوفان نمی کنند؛

 

و ابراهیم (ع) بداند که همه ما قربانی شما هستیم ...

 

به هوایت پریدنم عشق است

 

به رهت سر بریدنم عشق است...

 

این بیابان در ظلمت است !

 

می خواهیم با نور فانوس شما راه را طی کنیم!

 

آتش بشت در

 

اگر چه سوزان است

 

اما زیبایی نور شما کجا و

 

سرخی مسمار کجا...

 

در راهتان باید فاطمی (س) عمل کنیم؛

 

اصلا شما سپر می خواهید که چه؟!

 

مگر علی (ع) سپر داشت؟

 

علی (ع) در راه فاطمه (س) سپر خود را فروخت؛

 

می خواهیم مثل مادر شما باشیم...

 

از مادرتان آموختیم:

 

برای ولایت باید سپر باشی حتی اگر ....

 

ما نمک گیر مادر شما هستیم!

 

مگر نه اینکه:

 

"عالم فدک فاطمه است"

 

پس

 

"می خواهیم در این عالم جا پای شما بگذاریم"

 

تا به ملک فاطمه (س) برسیم؛

 

در این ملک فقط کاروان شما را راه می دهند؛

 

هنوز هم می ترسیم؛

 

کوچه های منتهی به خانه مادرتان ...

 

بگذارید همراهتان باشیم؛

 

می خواهیم قافله سالارمان شما باشید؛

 

تا فاطمه(س) از بوی ما خشنود شود؛

 

و رسول الله (ص) و خدا هم ...

 

 

 

ما را برای کاروانی زیستن همراه کنید...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

مشایی متن است یا حاشیه؟

- (این متن برای  وبلاگ غریبه نیستی" http://gharibenisti.blogfa.com/ " کار شده است)


- (این متن برای  وبلاگ غریبه نیستی" http://gharibenisti.blogfa.com/ " کار شده است)

ضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهائى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالى ندارد؛ اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشى و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد - که امروز احتیاج به این آرامش هست - خداى متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامى باشد به همه‌ى آن کسانى که یا حرف میزنند، یا مینویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همه‌ى اینها بدانند، کارى که میکنند، کار درستى نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسى غلط یا یک فکر دینى غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسى، یک حرف دیگر است؛ ما این دومى را به طور کامل و قاطع نفى میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضى این کار را میکنند. من بخصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضى از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.»

<** ادامه مطلب... **>


 

«البته از نفوذها، از اغواهاى شیطانى دشمنان، از دخالتهاى دشمنان هم نباید غفلت کرد. همان طور که امام بارها می فرمودند، گاهى اینجور افراد وارد اجتماعات پرشور و مؤمن و مخلص میشوند و آنها را به یک سمتى و یک حرکتى میکشانند؛ از این هم نباید غفلت کرد؛ هم غفلتهاى ناشى از احساساتى شدن، هم ناشى از ندیدن دستهاى دشمن. بنابراین من بخصوص از جوانها میخواهم که نگذارند این فضاى غیبت و تهمت و فحاشى و هتاکى و شکستن حرمتها ادامه پیدا کند. وقتى که ادامه پیدا کرد، طبعاً همان طور سرایت هم میکند - مثل بیمارى مسرى - ناگهان مى‌بینید مثلاً در نمازهاى جمعه که محل خشوع و ذکر و توجه است، یک چنین چیزهائى گاهى احیاناً دیده میشود، که غلط اندر غلط است. انسان اگر چنانچه آن خطیب نماز جمعه را قبول ندارد، خب، اصلاً پاى خطبه‌اش نمى‌نشیند، به او اقتداء هم نمیکند، مى‌آید بیرون. یا حتّى گاهى اوقات در درسها، در محیطهاى علمى و درسى از این چیزها دیده میشود؛ که اینها غلط است، مضر است و مخالف مصلحت انقلاب است؛ اینها همان ضربه زدن و شکاف ایجاد کردن و تَرک‌دار کردن هیئت عظیم و شفاف و باشکوه نظام اسلامى است که دارد با قدرت حرکت میکند و پیش میرود.»


 

«من به بزرگان هم نصیحتى بکنم. این نصیحت به جوانها بود، پیرها هم محتاج نصیحتند؛ آنها هم باید توجه کنند. مواضع درست گرفتن، حرف درست زدن، تحت تأثیر خبرهاى دروغ قرار نگرفتن، این هم وظیفه است. هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا زحمت میکشند و تلاش میکنند و شب و روز خودشان را میکُشند، براى اینکه طبق حرکت اسلامى یک کارى انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظائفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه‌ى اینها را زیر سؤال بردن - مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را - این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است. هم جوانها باید مراقبت کنند، هم پیرها باید مراقبت کنند. ما، هم در جوانى‌مان احتیاج به نصیحت داریم، هم حالا که پیر شدیم، احتیاج به نصیحت داریم.»


 

امام خامنه‌ ای


 

بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌  -  19/12/1389



 

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=11622



 

 



 

امیر آزادی عزیز



 

سلام



 

 می خواهم از یک موهبت الهی با تو سخن بگویم! اسفندیار رحیم مشایی!! تا به حال از خودمان سوال کردیم اگر مشایی در این شش سال در دولت نبود اتفاقات چگونه رقم می خورد؟! یا اینکه حضور چنین فردی در دولت یک نوع پارادکس با شعارهای رئیس جمهور به حساب نمی آید ؟ اگر کسی می خواهد مشایی را بشناسد باید به سراغ احمدی نژاد برود! فکر می کنی تا امروز چند نفر پیش احمدی نژاد رفتند و از او سوال کردند؟! اگر به تعداد انگشتان یک دست برسد ... و پاسخ رئیس جمهور این بود:بروید با خودش صحبت کنید! خب آیا کسی این کار را کرد؟ اگر مشایی اشتباه می کند پس چرا کسی با او مناظره نمی کند تا حقیقت روشن شود و اگر او راست می گوید پس چرا پشت دیوار می ایستند و فحش و ناسزا به او می گویند؟من قصد دفاع از مشایی را ندارم اما باید انصاف داشت حتی در برابر دشمن:



 

«من مى‏بینم تو همین قضایاى سه چهار روز اخیر باز بعضى‏ها هى میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ نه، نباید اختلاف به وجود بیاید؛ همه با هم برادرند، همه با هم همکارى باید بکنند؛ همه باید براى ساختن کشور به یکدیگر کمک بکنند. به کسى نباید بیهوده تهمت زد؛ کسى را نباید به خاطر یک امر، از همه‏ى آن چیزهائى که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفى بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خداى متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛(7) اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بى‏انصافى کنید، بى‏عدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بى‏عدالتى‏ها را همه کنار بگذارند؛ بى‏انصافى‏ها را همه کنار بگذارند؛ همه در زیر پرچم نظام اسلامى و جمهورى اسلامى جمع بشوند؛ اصولى وجود دارد، به آن اصول همه پابندى خودشان را اعلام بکنند. در کنار هم باشند، اختلاف سلیقه هم باشد. چه اشکال دارد؟ همیشه اختلاف سلیقه بوده. در دورانهاى مختلف هر جائى که این اختلاف سلیقه‏ها و اختلاف برداشتها با هواى نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هواى نفس را باید خیلى ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هواى نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هوى‏هاى نفسانى ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایره‏ى تکلیف آنطرف‏تر نباید گذاشت؛ زیاده‏روى نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست. همچنانى که تا امروز به فضل الهى، به حول و قوه‏ى الهى، لطف الهى با ملت ایران بوده است؛ بعد از این هم ان‏شاءاللَّه خواهد بود.»*


 

امام خامنه ای


 

بیانات ‏در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات‏ قرآن - 3/5/1388



 

 * این بیانات پس از ماجرای معاون اولی مشایی می باشد


 

=http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7501&q 


 

سوالی که هنوز نتواستم به آن پاسخ دهم این است که چرا هیچ کس با او مناظره نمی کند؟! آیا واقعا نمی شود در صدا و سیما با او مناظره کرد؟! مراجع محترم تقلیید برایشان کسر شان است که با او سخن بگویند؟ روی سخنم با همان مراجعی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری88 نگران جان معترضین(!) شده بودند!


خدا را شاهد بگیریم ! آیا تمام اشکالات دولت به مشایی بر می گردد؟ چرا با هراتفاقی تعداد معدودی سایت که توسط افرادی معلوم الحال اداره می شود شروع به توهین و نا سزا می کنند که انگار تمام مشکلات عالم زیر سر مشایی است؟ مدیریت حضرت نوح (ع) را به یاد داری؟ فقط به خاطر تحریف صحبت های او توسط سردبیر یک روزنامه چه داستانی درست شد ؟ باز هم می گویم نه از مشایی دفاع می کنم و نه او را متهم به کارهای نکرده می کنم! گفتند که سی دی های مستند ظهور بسیار نزدیک است را مشایی درست کرده برای تبلیغ احمدی نژاد!!! برای اطلاع شما عرض می کنم که تهیه کنندگان این سی دی را خیلی ها از دو سال پیش می شناختند ؛ همان موقع که همین حرف ها را در سایت خودشان می زدند.اما کسی سوال نکرد اگر مشایی به این ها پول داد چرا سطح فنی این سی دی اینقدر پایین بود؟چه کسی گفت که این سی دی ها چند میلیارد تومان هزینه در بر داشته؟تهیه کنندگان این سی دی حتی اجازه نیافتند که پیش مراجع بروند و توضیح دهند! چرا که افرادی نفوذی در بیت تنی چند از مراجع تفوذ یافته و اخبار سازماندهی شده ای را منتقل می کنند! در کجای این سی دی برای ظهور وقت تعیین شد؟! جالب تر از همه عکس العمل افرادی بود که در آن سی دی از آنان سخنی گفته شد...



 

اما با مشایی باید چکار کرد؟ به او بگوییم دهانت را ببند چون از تو خوشمان نمی آید؟ مثل حاج منصور ارضی او را نجاست و یا ملعون خطاب کنیم و یا مثل سعید حدادیان او را با داستان اخراج آدم (ع) و(......) قیاس کنیم و حرف هایی بزنیم که مورد استقبال رسانه های غربی واقع شود؟کاش از همان اول بزرگان نظام با او سخن می گفتند نه اینکه مدام او را تکفیر کنند!



 


خدا را شکر مشایی هست و گرنه تا امروز احمدی نژاد را قیمه قیمه کرده بودند! مگر می شود این منافقین چه در مجلس و چه در رسانه ها آرام بگیرند؟ تمرکز روی مشایی خواست دشمن است.



برخی تازه شش سال است که به دنیا امده اند ! می دانی چرا ؟ زمانی که می گفتند اسلام مال قرون وسطی است و امام به موزه رفته و ... برخی از برادران منافق لال بودند . وقتی خاتمی در وزارت ارشاد بود خیلی ها می دانستند که طرز تفکر خاتمی با انقلاب جور در نمی آید اما سخن نگفتند تا شد آنچه نباید می شد....



آیا واقعا مشایی حاشیه ساز است یا برای او حاشیه می سازند؟ اگر حواسمان نباشد حاشیه ها مهمتر از متن خواهند شد...





 

اما حرف من با شما برادر عزیزم ؛ امیر آزادی



 

هیچ کس مصون از خطا نیست اما کسی را زیر ذره بین گذاشتن و از او ایراد گرفتن هم کار درستی نیست! (بماند که برخی چشمان خود را می بندند و و سخن از آنچه می بینند می کنند... )



 

صحبت پیرامون مشایی و امثال ان جز آنکه جامعه را به دروغ و غیبت و ... بکشاند هیچ نتیجه دیگری ندارد . همه حرف من این است که بحث های حاشیه ای نباید جای متن قرار گیرد چرا که آن روز فقط  دشمن سود خواهد برد... اما چگونه زندگی کنیم تا گرفتار حاشیه ها نشویم و در این فتنه های سخت آخر الزمان جزء گمراهان نباشیم...؟



 

تنها راه رسیدن به مهدی فاطمه سلام الله علیهما ؛ کاروانی زندگی کردن است ! می دانی یعنی چه ؟ یعنی بگوییم:



 

می خواهیم با شما همراه باشیم؛






دستمان در دستان شما باشد؛






نگاهمان ، نگاه شما باشد؛






لبخندمان ، لبخند شما باشد؛






اشکمان ، اشک شما باشد؛






تا به همه بگوییم:






« بوی شما را می دهیم و  قافله سالارمان شما هستید ».


ولایت یعنی قافله سالاری... پس بیاییم تابع محض نایب امام (عج) باشیم:


«اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بى‏انصافى کنید، بى‏عدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست!»


 

والسلام علی من اتبع الهدی 


* این متن در جواب کامنت  " همیشه پای یک مشایی در میان است " نگارش شده است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

استادم بخواند

استاد عزیزم 
سلام
     نمی دانم فرزندان کدام دیار را عاشق خود می کنید!چند سالی می شود که شما را ندیده ام. فقط یکبار تلفنی با شما صحبت کردم.از وقتی به من گفتند که باید سر کلاس بروی و درس بدهی ، دنبالتان بودم تا به شما بگویم که: شاگردتان همکارتان شده!!در این مدت به دنبال شما بودم تا کسب اجازه کنم.به من گفتند رفتید جنوب!
<** ادامه مطلب... **>
     سر کلاس این هفته ، شلوغ ترین دانش آموز به من هدیه داد، آن هم به مناسبت روز معلم!دروغ نگفتم اگر بگویم که تا شب به آن دست نزدم.هدیه روز معلم؟مگر من معلمی کردم؟من هنوز تو حال و هوای دانش آموزی هستم! یادتان می آید قرار بود مراسم روز معلم بگیریم ، مجری آن برنامه بودم! چقدر تپق زدم!!! انگار دیروز بود...
 
آقای بصیریان
     کلاس من شلوغ ترین کلاس مدرسه است! هیچ وقت نخواست کلاسم ساکت باشد!چون هیچ وقت سر کلاس ساکت نمی نشستم! بارها به خودم گفتم کاش اینقدر زود سر کلاس نمی رفتم... . من هنوز می خواهم شاگرد مدرسه باشم.قسم می خورم هر بار که به من معلم گفتند ناراحت شدم... .
     نامه ام را برایتان کوتاه نوشتم تا هر چه زودتر شما را پیدا کنم.حرف هایم بماند برای وقتی که شما را زیارت کردم.راستی شنیدم که آقای رستگاری هم با شمایند.سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید هر وقت از نوشته هایم تعریف می شود ایشان را دعا می کنم.
با هر تبریکی که امروز به من می گویند یاد شما می کنم و برایتان دعا می کنم .
باز هم همان جمله همیشگی اما با طعمی دیگر:
معلم عزیزم؛روزت مبارک
 
شاگرد شما_ حمیدگلرخی
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

احمدی نژاد در نقش ابلیس؟!

نگارنده لحظه شماری می کند که اخبار منتشر شده کذب باشد اما قراین چیز دیگری را نشان می دهد.
ماجرا از عزل حجت الاسلام مصلحی آغاز شد و بحث ها پیرامون آن شدت گرفت تا رهبر معظم انقلاب بیانات مهمی را در این باره مطرح کردند.اما جمله ای که برای من امروز رمزگشایی شد این بود که آقا فرمودند ملاک کار و خدمت است نه افراد! 
در کمل ناباوری امروز خبر قهر کردن رئیس جمهور را شنیدم.جناب دکتر در چند روز اخیر در جلسات هیئت دولت، شورای انقلاب فرهنگی و ستاد هدفمندی یارانه ها شرکت نکردند که بی سابقه بوده است.
<** ادامه مطلب... **>
 
   
اما آنچه توجه مرا جلب نمود نوع حرکت نسبت به ولایت بود . در ماجرای ابلیس لعنه الله علیه می بینیم که پس از عبادات فراوان به درجه ملائک رسید و آنجا بود که خود را از همه مخلوقات برتز می دید ؛ پس انتظار داشت تاعالین یا او به عنوان خلیفه الله منسوب شود اما خداوند متعال حضرت آدم علیه السلام را خلیفه خود معرفی کرد . اینجا بود که ابلیس لعین عصیان کرد و حرف ولایت را نپذیرفت و ... .
داستان آقای دکتر هم همین است. به هر دلیل ایشان از بعد از انتخابات 88 دچار نوعی غرور و تکبر شد و این ماجرا در عملکرد ایشان مشهود است.
در متن مشایی متن است یا حاشیه برخی دوستان بر من خرده گرفتند که چرا از احمدی نژاد دفاع می کنی؟
با صراحت می گویم هر کس چه احمدی نژاد چه حداد عادل و هر کس دیگر در برابر خط نورانی ولایت عصیان کند یا هر کاری که موجب نگرانی مردم ولایتمدار شود این فرد یا افراد مردود هستند و هیچ جایی در بین مردم نخواهند داشت.
برادر عزیزم س.م.م ! اگر لازم شد همین آقای دکتر را در نهاد ریاست جمهوری محاکمه خواهیم کرد.هیچ کس حق ندارد در برابر ولایت ایستادگی کند . برای ما هرگز افراد مهم نیستند. ما حق را در ولایت می بینیم نه در اطرافیان!
اما این ماجرا چه درست باشد چه غلط برای همه ما یک درس بزرگ دارد و آن تبعیت محض از ولایت فقیه که همان ولایت رسول الله است. در اخر الزمان تنها راه نجات زندگی کاروانی است در غیر این صورت هلاکت در انتظار ما خواهد بود.
 
ضروری به نظر می رسد تا بار دیگر متن صراط مستقیم در جهنم فتنه های قبل از ظهور را بخوانیم:
 
صراط مستقیم در جهنم فتنه های قبل از ظهور چیست؟

 
 
صراط المستقیم، صراط تبعیت از هادی زنده است نه صراط تبعیت از هدایت مکتوب کسی با هدایت مکتوب ـ یعنی با قرآن و حدیث ـ نمی تواند از جهنم فتنه‏های قبل از ظهور عبور کند گیر می کند، چرا؟ بدلیل شدید المحال بودن خداوند، خداوند فردی را می گمارد بسیار تربیت شده با عنوان ماحل،یعنی بسیار حیله گر. برنامه های عجیبی می‏ریزد وهر کسی نمی تواند از آن امتحانات سربلند بیرون بیاید. اینکه شما بنشینی قرآن و حدیث را بازکنی وآیات و احادیث را بخوانی و بفهمی مسیر چیست، ودر پی آن بخواهی حرکت کنی ـ یعنی شما ایمان آورده‏ای و صادقانه می خواهی عمل صالح انجام دهی ـ این خیلی کار خوبی است ولی خداوند شدید المحال است و به لحاظ شدید المحال بودن خداوند از طریق هدایت مکتوب نمی شود جلو رفت کمی درباره این موضوع فکر کنید. ما فرصت نداریم که این موضوع را زیاد باز کنیم ان شاء الله در یکی از جلسات آینده خداوند توفیق عطا کند به این موضوع بپردازیم، ولی شما به اندازه یک اشاره مطلب را بگیرید. از مسیری می توان جلو رفت که هر انسان صادقی نتواند حرکت کند.، هر مؤمنی نتواند حرکت کند، هر مومنی که عمل صالح انجام می‏دهد نتواند از آن مسیر حرکت کند چون کسی سر راه است که امتحانات زیرکانه می‏گیرد، فقط مؤمنینی که عمل صالح انجام می‏دهند و از این دسته آن کسانی که بسیار صادقانه کار انجام می‏دهند و از این دسته آن کسانی که دنبال تبعیت از هدایت هستند نه دنبال اطاعت از هدایت و از این دسته آن کسانی که دنبال تبعیت از هادی هستند، کسانی که بسیار مقید هستند هادی زمانه را پیدا کنند و به او بگویند که هر چه شما بگویید، می‏توانند در این مسیر جلو بروند. در این مسیر عقل کم می آورد. یک نشانه دیگری عرض کنم. در زمان امام حسین(ع) در سال شصت هجری اَعقَلِ عْقلای زمانه ابن عباس بود. حدیثی از قول حضرت رسول الله(ص) است که می‏فرماید ابن عباس از پس پرده های نازک که سر راه فهم است مطلب را متوجه می شد. این قدر تیز فهم بود. ولی حتی ابن عباس در ماجرای کاروان حسینی کم می آورد. این یادتان باشد که اگر شما می خواستید با عقل دنبال امام حسین(ع) راه بیفتید، کم می آوردید. راه کاروان حسینی راه بسوی ظهور است. ابن عباس می گوید: آقا! شما که می خواهید به سمت کوفه بروید مردم کوفه علیه شما هستند شما به سمت کوفه نروید، بسمت فلان سرزمین بروید و آنجا نیرو جمع کنید و در موقعی که مناسب بود حمله کنید. عقلِ اَعقَلِ عْقلایِ زمانه این حرف را می‏زند. برای کاروانیان حسینی آشکار بود و هر چه جلوتر می‏رفتند واضح‏تر می‏شد که مسیر، مسیر شهادت است، مسیر پیروزی نیست, بیشتر متوجه می‏شدند که مسیر، مسیر کربلاست، یک صحرای سوزان و خشک و بی آب و علف، بیشتر واضح می‏شد که به شدید ترین وجه باید کشته شوند, چرا این راه را انتخاب کردند؟ این جالب است که امام(ع) به آن افراد امر نکردند، فرمودند: ما می‏خواهیم فردا صبح کوچ کنیم، هر کسی که حاضر است جانش را فدای ما کند یا خودش را برای مرگ آماده کرده، آماده باشد.7 نفرمودند که شما افراد باید با من بیایید. در مسیری حرکت کردند که عقلا در آن کم بیاورند، رفتاری انجام دادند که عاقلان تعجب کردند، یکی یکی می‏آمدند و جلوی مرکب امام را می‏گرفتند، آقا جان! چرا این کار را می کنید، آخر این راه چیست؟ شروع کردند به نصیحت امام و این موضوع جالب است که هر کسی امام را نصیحت کرد خودش کم آورد. هیچ وقت انسان نباید امام را نصیحت کند. هر کسی در ماجرای حرکت کاروان حسینی امام را نصیحت کرد کم آورد. چرا جسارت کرد و امام را نصیحت کرد؟ مگر نمی داند که با باب الله روبرو است؟ پس یادتان باشد در ماجرای ظهور، عقل کم می آورد. مسیر بسوی ظهور، مسیر کاروان حسینی است. روش حرکت به سوی ظهور، روش کاروان حسینی است. در کاروان حسینی محور ارزشها یک چیز بود. «تبعیت از هادی زنده». اگر شما می‏خواستید با قرآن و حدیث دنبال کاروان حسینی راه بیافتید، کم می آوردید و نمی توانستید. اگر شما می‏خواستید با اطاعت حرکت کنید، کم می آوردید. امام مقید بودند که امر نکنند تا افراد مجبورشوند اطاعت کنند. شما بسیار کم کلام آمرانه از امام حسین(ع) در خلال کاروان حسینی و شب و روز عاشورا می یابید , معمولا می فرمودند: ما می‏خواهیم این کار را انجام دهیم، هر کسی مایل است انجام دهد. افراد دنبال این بودند که میل امام را متوجه شوند. ابن عباس مفسر بزرگ قرآن بود، اما با قرآن نتوانست امام را همراهی کند، ابن عباس بسیار حدیث می‏دانست ولی طبق آن چیزی که از خودش نقل می شود انسان می‏بیند اصلا یک حدیث مانع حرکت ابن‏عباس شد. کدام حدیث؟ عرض می‏کنم، می‏گویند بعدا که از ابن عباس سوال می کنند که چرا شما همراه امام(ع) درکربلا نرفتید؟ نقل می شود ـ صحت و سقمش را من بررسی نکرده‏ام ـ که ابن عباس گفت ما کتبیه‏ای داشتیم که در آن کتیبه اسامی شهدای همراه امام حسین(ع) نوشته شده بود. من در آن کتیبه اسم خودم را ندیدم، لذا دانستم جزء شهدای کربلا نخواهم بود. به این خاطر من دنبال امام(ع) راه نیفتادم. دقت کنید. گویا ماحل درآنجا هم نقش داشته است. ابن‏عباسِ عاقل کم آورد، ابن عباسِ مفسر کم آورد، ابن عباسِ محدِث کم آورد. دقت کنید، عاقل در ماجرای ظهور کم می آورد، مفسر کم می آورد، محدِث کم می آورد، مطیع کم می آورد. آن کتیبه که نزد ابن عباس بود ظاهراً از اهل بیت(ع) بوده که حکم حدیث را دارد. آن هم حدیث مکتوب نه یک حدیث شفاهی که حالا یادش رفته یا قسمتی از آن را فراموش کرده باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی