ختم به مولا!

 

 

امروز ماه گرفته بود

بایــــــــد نـــمــــــــاز آیــــــــــات خـــــوانــــــــــد از ایــــــــن هـــــــــــمه غفلت "مـــــا"

و در اعتــــــــقاد مـــا

وقتـــــــــــــــی مــــــــــــاه می گیــــرد کــه خورشیــــد گرفته باشد...

و میــــــــــــــــــــــــترسیم از غربال های آخر الــــــــــزمان

کــه گـــــــریــــــــبـــــان ما را هــــــــم بگیــــــــرد....

و لغربـــــلنهــــــــم اجــــــــمــعــیـــــنــــــــ!

خــــــدا به خیــــــــــر کند...

ختـــــم به مـــــولا کند

خــــــــدا کنــــد

مادری کند

مادر...

نقش شیطان-مقدمه

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم....

- ما باید تکلیفمون رو با خودمون مشخص کنیم.اینجوری فایده نداره!

- چجوری فایده نداره؟!

- یا قرآن راست گفته(میگه) یا زبونمون لال دور همی یه چیزی نوشته شده که آدم عاقل مورد دوم رو قبول نداره.

- خب قبول!حالا چی گفته؟!

- از اینجا شروع کنیم که "مبین" یعنی چی؟من تعریف می کنم "تابلو"!یعنی اینقدر واضح هست که اصن جای شک نداره!

- ئه!خدا که بیخودی حرف نمیزنه پس این چیه که اینقدر تابلو هست که خدا بهش میگه مبین؟

- تند نرو!حالا بگو "عدو" یعنی چی؟

- دشمن دیگه!!کسی که نمیخواد سر به تنمون باشه و همیشه زیر چشی حواسمون بهش هست که برامون نقشه نریزه!

- قبول!خدا میگه :شیطون دشمن آشکار شماست .....

- وایسا وایسا!نشد دیگه!آخه کسی رو که نمی بینم چجوری دشمن بدونم؟اصن کو؟کجاست؟اصن چجوری به ما حمله می کنه؟مگه اون توانایی داره؟میتونه سرمون رو از تنمون جدا کنه؟نمیتونه که!منظور قرآن اینه که دشمن زمان حضرت آدم یه کار بدی کرد و رانده شد!دیگه به من چه؟واقع بین باش!آخه شیطون تا حالا به تو آسیب رسونده؟چرا خرابکاری هات رو گردن یکی دیگه میندازی؟تازه تو روانشاسی خوندم ما آدما همش دوست داریم سوتیهامون رو گردن یکی دیگه بندازیم.......نه آخه تو بگو ما مریض میشیم به شیطون مربوطه؟!یه چیزی میگیا.....

- من میگم بیا حرفامون رو به قرآن عرضه کنیم.با هم شیرجه بزنیم تو قرآن ببینیم نظر خدا چیه؟قبول؟

- .........(جای خالی را با نظر دلتون پر کنید!)

 

بـــــــــــــــــــــــــــزودی.....

 

دیکتاتوری!

قبل نوشت:

اما در مورد مهریه!یه پیشنهاد:

چه خوبه که یه بخشی از مهریه رو آقایون همون او تقدیم کنن.هیچ ایرادی هم نداره!یه کمکی هم به خانواده خانوم میشه.....

بعد از قبل نوشت:

مدت ها بود قصد هجرت از فضای مجازی رو داشتیم که به خاطر سلسله پست ها نشد.برای گفتن ، خیلی حرف هست اما از حوصله دوستان و حقیر به دوره.تقریبا به جز یکی دو مورد ، دوستان هر سوالی داشتن یا ذیل کامنت یا در یک پست جدا بهش پرداختیم.بعضا جواب یک کامنت از طول پست بیشتر بوده.یه سوال راجع به مفهوم زندگی کاروانی بود که در پست های مختلف بهش اشاره کردیم.یکی هم بحث اخیر بیداری اسلامی بود که حضورا به دوست عزیزمون جواب میدیم.و بحث شیطان که در به در دنبال تایپیست می گردیم!

اما

اگر کسی سراغ داره بگه ؛ بنده وبلاگی رو سراغ ندارم که یه نویسنده داشته باشه و انقدر نوشته هاش متنوع و حساب شده باشه و فواصل بروز رسانیش حدود دو روز بوده باشه.(آیکون خود تحویل گیری در حد تیم ملی خجسته دلان!)اما همه اینها ، بجز وقت ، انرژی خاص خودش رو میخواد.

ادبیات وبلاگ هم غالبا عامیانه بوده نه متکلف.فضای مجازی پر از متون ساختارمند هست اما اینجا قرار گذاشتیم کمی متفاوت باشیم و آمار بازدید کننده هم نشون میده مخاطبین لطف داشتند به مطالب.

به کاری که تا الآن انجام دادم ایمان دارم.معتقدم حرف رو باید گفت ولو هزینه داشته باشه.(که خیلی از حرف ها رو،  پشت و روی خودمون با 180 درجه تفاوت شنیدیم!)و اینکه انقدر شجاعت داشتیم و داریم که عقایدمون رو به بوته نقد بذاریم.

دوباره عرض می کنم به جز یک دسته ، همه رو حلال کردیم.کسایی که مطلب ما رو خوندن ، نقد داشتن و نگفتن یا اینکه خدای نکرده رفتن و پشت سر ما .... .فضای وبلاگ برای هر نقدی مهیا بود.ممکنه یکی دو بار بنده تند نوشته باشم اما اصلا قبول نمی کنم کسی بگه نقد پذیر نبودی.(دوستان قدیمی یادشون هست سر بحث عدالت ، بنده یه اشتباهی کردم و مجبور شدم همه صحبت های رهبری رو از سال 68 بخونم و حرفم رو تصحیح کنم)

-به قول معروف آخرش که چی؟!

برای خوب نوشتن لازمه فرد یه دوره ای رو به دور از نوشتن باشه و اصطلاحا خودش رو ریکاوری کنه چون حرف تکراری زدن یعنی حرف جدیدی یاد نگرفتم.ضمن اینکه بالاخره درس و ارشد و  یا حتی .....آدم از آینده چه خبر داره؟!....

 

یه مدتی (؟) نمی نویسیم.خیلی جدی به دوستان عرض می کنم اگر تمایل دارند می تونن اینجا بنویسن.حالا چه با اسم من چه با اسم خودشون!!رمز وبلاگ رو هم که برخی از دوستان داشتن که اخیرا تغییر کرد.اگر میخوان ما رمز رو هم میدیم(البته اصل شناسنامه و کارت ملی نویسنده و همه اقوام تا درجه 3 + وسیقه یک میلیاردی وجه نقد رو ، قبلش تحویل میگیریم)

خلاصــــــــــــــــــــــــــــــــه حـــــــــــــــــــــــــــــــــــلال بـــفـــــــــــــرمـــــــایــیـــــــــــــــــــــــــد 

 

پینوشت:

-40 سال بعد : سلسله پست های پدر بزرگ ِ به تربیت نوادگان خویش اهمیت دهنده....بزودی:دی

-دانشگاهه داریم؟از شنبه کلاسامون شروع میشه هنوز نمره ها نیمده!!!

-فقط آقا رو عشقه.....

-وبلاگ بافه های احساس همچنان می بافه!

-آخرین آمار بازدیدکننده:267....مچکر:)

 

 

پینوشت پست قبل!

به رسم ادب و رفاقت ، ازدواج همکلاسیمان را تبریک عرض می کنیم....

....

ناهار رو خوردیم بدو بدو رفتیم سر کلاس که تا استاد نیمده یه کاری بکنیم!

سه تا تخته بزرگ که نمیدونستیم چجوری پـــُرش کنیم!!

خلاصه ظرف نیم ساعت ، دسته گل های زیر آماده شد: )

جمع بندی ازدواج!

تو این پست می خوایم کلیت آنچه تا الآن عرض کردیم و آنچه که عرض نکردیم بصورت خلاصه وار و کنکوری بگیم.به نظرم تا الآن اون معیار های مهمی که قبل از ازدواج یه نفر باید توجه داشته باشه رو مفصل عرض کردیم.حالا این که مراحل بعدی چیکار باید کنیم در انتها توضیح میدیم.

 

معیار اول که دینداری بود(این موارد باید قبل از ازدواج در فرد نهادینه شده باشه):

 وفای به عهد

راستگویی

امنت داری

احترام به حقوق افراد

مبارزه با مفاسد

مخالفت با هوای نفس

کیفیت نماز خواندن

انتخاب دوستا

نحوه صرف مال

صله رحم

دوری از گناه

جهاد با مال و جان در راه خدا

پایداری در عقیده

رضا و تسلیم

صداقت

تسلط بر خود

ناخشنودی از گناه

اطاعت از خدا

کسب حلال 

خوش اخلاقی

اخلاص

پیوند عملی با اهل بیت علیهم السلام

اطاعت از خداوند

نماز اول وقت

برائت از دشمنان

پیروی از ولایت فقیه

 

ویژگی های شناختی:

تحصیلات

هوشمندی

کفایت عقلانی

نگرش ها

 

کفایت عقلانی

زیرکی

سنجیده گویی

کمال خواهی

کنرل زبان

قدرت غلبه بر احساسات

کم حرفی

بردباری

میانه روی

خشنودی به مقدرات

صاحب نظر

قدرت تشخیص

نرمخویی با مردم

استقلال فکری

واقع بین از انتظارات اطرافیان

شجاع

عادل

عامل بودن به صواب و درستی

توجه تاثیر پذیری از سخن حق

 

ویژگی های شخصیتی:

درون گرا

برون گرا

 

اخلاقیات و ارزش های زندگی:

عفت

ادب

حسن خلق

عدم برخورداری از صفات مذموم

 

معیار های مشترک

ویژگی های زیستی......وضعیت ظاهری-عدم ابتلا به بیماری سخت-سن

وسع مالی....بهره مندی از مطاع دنیایی در حد نیاز-شغل مناسب بر اساس معیار های الهی

اصالت خانوادگی

فرهنگ....فردی و خانوادگی

گرایش ها و علایق زندگی

 

خصوصیت مرد ایده آل

غیرت

پاکیزگی

سلامت جسم و رح

قدرت

شهرت اجتماعی

توان دفاعی

قادر نفقه

پاکی چشم و فکر و عمل

مومن با ثبات

پارسایی

قدرت

هوس باز نبودن

شاغل

راستگو

سخاوتمند

اعتماد به نفس مطلوب

عدم سلطه جویی

احساسی افراطی

 

خصوصیات زن ایده آل:

جمال

ایمان

باکره

مهریه کم

اولاد آور

مهربان

پاکدامن

عزیز نزد فامیل

متواضع

با حیا

حرف شنوی از شوهر

فرمانبری از شوهر

در اختیار شوهر بودن در خلوت

نرم خو

سهل گیر

تغافل در برابر اشتباهات

دوشیزه بودن

آرامش یافتن با جلب رضایت شوهر

عدم اتکا به زیبایی

عدم فخر فروشی به مال پدر خود

مد پرست نبودن

عدم جاه طلبی

عدم عصانگری

نظافت

عدم لجبازی

 

 

ما تا قبل از آشنایی قرار بود عرض کنیم که گفتیم.بقیش که حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالا کو تا مبتلا بشیم!راستش ادامش واقعا مشکل هست.یعنی خیلی ریزه کاری داره و نوشتن اون هم وقت زیادی میگیره هم ظرافت خاص خودش رو میخواد اما پیشنهاد می کنم حتما حتما ، کتاب مطلع مهر ،نوشته آقای بانکی پور فرد ، انتشارات حدیث راه عشق رو تهیه کنین.مطمئن باشید ضرر نمی کنید(hadisbook.ir)نوشتار کتاب خیلی روان هست و مطالب رو خیلی خوب و جامع بیان کرده.این خلاصه ای هم که در بالا عرض شد از فصل سوم همین کتاب هست.

 

 

اون چیزی که من از مصائب ازدواج میخواستم بگم اصلن این موارد نبود.وقتی اون پست اول رو زدیم ، پیشنهاد دادن چه خوبه که بنویسی اما من حرف دیگه داشتم که عنوان بحث شد مصائب یک ازدواج!وگرنه اینها که مصائب نبود!

اگه بد میگم بگید بد میگی!(بذارید به پای دلنوشت.....)

از یه بعد ، ما زمان بسیار خوبی به دنیا اومدیم.مقطع قبل از ظهور که خیلی ها حسرتش رو میخوردن.اما از یه طرف تو اوضاع بیخودی هستیم!یعنی چی؟

هیچ کس الآن مدعی نیست که وضع کشورمون خوبه از لحاظ معیشتی.اما به نظرم مشکل اصلی ما آقا پسر ها "شغل" نـــــــــــــــیست.(مثل من زود جبهه نگیرید تا آخرش بیاید:) )

-پس چیه؟تحصیلاته؟

نـــع!......نسل دهه هفتاد ، سومین نسلی هست که در سیکل معیوب بزرگ شده.یه جوری میشه بعد انقلاب . سیستم فرهنگی کشور شدیدا دچار مشکل شد و هنوز هم درست نشده.

-لب مطلب چیه؟

به خاطر مشکلات کشور ، حدود 10 سال دیرتر وارد عرصه رسمی شدیم.این عقیده من بوده و هست که از دبیرستان ، آقا پسر ها باید برن سر کار و در کنارش درس بخونن.یه ذره از جو جامعه بیایم بیرون و به این حرف نگاه کنیم:

چرا یه پسر دبیرستانی نباید سر کار باشه؟شاید بگید باید درس بخونه!

من از شما سوال می کنم:

اگه با درس خوندن قرار بود آدم بشه ، پس چرا شغل رو مشکل اصلی جامعه میدونیم؟این همه درس خونده بیکار!درسی که منجر به شغل نشه خوبه؟

میدونین چرا؟

چون به نسل ما ، کارآفرینی رو یاد ندادن.غالب شازده ها ، نمیتونن شغل ایجاد کنن.منتظرن دولت اشتغال ایجاد کنه.چرا؟

چون بلد نیست....

اگه جوون روستایی ، عقلش رو به کار مینداخت ، به جای مهاجرت می تونست تو همون روستا زندگی خیلی خوبی داشته باشه.

آخه چرا مسئولین ما اینقدر هم نمی فهمن؟که همه مشکلات ما از فرهنگیه که داریم!هر چی ساختار هم درست بشه تا فرهنگ اصلاح نشه به درد نمی خوره!!از خودم که در نمیارم.ارجاعش حرفای آقاس.

حرف از دستمون در نره!

پس مشکل اصلی ما شغل نیست ، فرهنگه!! علت طلاق در وهله اول فرنگه!علت مهریه های عجیب فرهنگه!و.....

دیروز داشتم صحبتای آقا تو سفر خراسان شمالی رو میخوندم.یه سوالی که طرح کردن این بود:

چرا تو کلان شهر ها ، خونه مجری داره باب میشه؟

من ماهواره رو مقصر اصلی نمیدونم.مشکل از خودمونه.....

همه اینا که گفتیم که چی؟

سن ازدواج رفته بالا.4 یا 5 سال یه نفر رو تو دانشگها مچل می کنیم که تو باید درس بخونی.کارشناسی و جدیدا هم ارشد.یه نفر نمی پرسه خب بعدش؟!!!...اصن فوقش رفت سر کار.خب بعدش!؟؟؟اقلا دو سال باید کار کنه که یه سرمایه ای دستش بیاد دیگه؟میشه چند سال؟حدود 8 سال.تازه سربازی هم باید بره!

دقت بفرمایید:

8 سال از اوج جوانی و نشاط فرد ....پر!...فقط صرف درس شده(اگه در حالت آرمانی شده باشه)!زندگی که فقط درس نیست!هست؟

خدا وکیلی کی ضرر می کنه؟منصف باشیم.....اولین کسی که ضرر می کنه خانواده آینده ما هست.بچه آینده ماست!

مگه فشار روانی قبل ازدواج راحته؟برای هیچ کس راحت نیست.امروز اصن مجرد بودن عیب به حساب نمیاد انگار!

شاید بزرگ تر ها بگن آقا با عبادت و ذکر و تقوا و....من تشکر می کنم اما راه حلش این ها نیست "فقط".من به نظرم میرسه که:

علما دارن سرپوش میذارن روی اشتباهات خودشون.وضعیت امروز جامعه ما مولود غفلت حضرات هست.این همه عالم برجسته تو کشور داریم و وضع اینه؟من صریح میگم بزرگتر ها کاری که باید انجام میدادن رو یا نکردن یا ناقص انجام دادن یا روش انجامشون متناسب نبوده.

تو خیابون موندیم سرمون رو بالا بگیریم یا پایین!!!

تقوا ، دعا ، ذکر و.... همه درست و بجا و ضروری است اما راه حل این بحران ، این ها نیست.ما داریم از یه بحران صحبت می کنیم.به نظرم کار از تقوا گذشته!الآن به جهاد نیاز داریم!!

فرهنگ باید اصلاح بشه....این شعار نیست!

مثلا چرا این جو بین خانوما افتاده که باید درس بخونن و ازدواج نکنن!!؟؟؟؟!!از کجای دین استنتاج میشه؟فقط زاییده جو جامعه.....

میگی آقا پسر تو دانشگاه چیکار می کنی؟.....فقط جو جامعه.....

این حقیر در گوشی به خواهرا میگه که بدونین تاخیر در ازدواج در جامعه امروز گناهه.....بهونه آوردن و رد کردن خواستگار گناهه....ایراد رو پسرا گذاشتن گناهه....متوقع بودن گناهه.....عدم آرامش روانی آدما گناهش بیخ ریش شما میشه ها......خیلی از معیار ها تو دین نیست و فقط تخیله......آمار ازدواج خیلی نگران کننده هستا(کاهش ازدواج و رشد طلاق)........عدالت خدا یهو میگیره ها.....

به خدا این روایات رو میخونم انگار افسانه هست!! که میگه اگه پسری اومد خواستگاری دختر خانوم ، ببینید مومن هست یا نه.خوش اخلاق هست یا نه.......الآن میگیم چی داره؟چیکاره هست؟.......

 

ادامه سوال بالا: چه اشکالی داره خانوم هم ازدواج کنه هم درس بخونه؟و پسر؟

-اشکال داره دیگه! آخه مردم چی میگن؟......( تو دلم گفتم ل‌ع ن ت به این مردم)

تو این اوضاع بد اقتصادی ، رفتار ها افتضاح تر هست....بجا اینکه کوتاه بیایم ، سخت گیر شدیم.....

قدیما رسم بود اطرافیان دوماد و عروس ، خوراک مدتی از زندگی رو تقبل می کردن.یکی برنج میداد یکی گوشت می داد ، یکی.....

اما الآن

همه میخورن و میرن....

کاش میشد از این شهر رفت.....شهری که اگه یه کار انسانی انجام بدی ، تعجب می کنن....

کجای کاریم؟

موعود در کنار ماست و ما اندر خم یک کوچه.....

سالروز زعامت رو جشن میگیریم...خوشیم به خدا.....

جمع شدیم دور هم به خودمون میگیم شیعه.....

شیعه ای که درد نبود امام نداشته باشه که.....

مشکل ما ازدواج نیست بلکه آدمیه که با دست خودمون قبل از ازدواج میسازیم.....

همین:(

شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده‏اند!

سخنرانی طوفانی امام خمینی:

از سامرا تا گرگان

 

برخی روایات را کمتر خوانده ایم....

- تشریف بردن امام حسن عسکری (ع) به گرگان‏

اورژانس

سلسله پست های رفتار قیمتی

شب عید نوروز امسال بود و فامیل دور هم جمع بودیم و در یکی از شهر های شمالی اسکان داشتیم.طبیعتا همه خوشحال بودیم اما بعد از مغرب یکی از بستگان تشنج کرد و زنگ زدیم اورژانس ....با اینکه ما ، هم از شهر دور بودیم و هم ، توی یه روستا بودیم ، دسترسی بهش راحت نبود اما به نسبت زود رسیدن.سه نفر بودن و خیلی جدی پروسه درمان و شروع کردن و مفصل راجع به بیمار صحبت کردن و یه نکاتی رو هم گفتن اما....

اون چیزی که برای من واقعا جالب بود ، دم آخری ، یکی از اعضای خانواده خواست به این پرسنل یه مبلغی رو عیدی بده چون تو کشور ما برای اورژانس و آتش نشانی ، مردم هزینه مستقیم نمیدن.یادم نیست 5000 تومن بود یا 10000 تومن. دقت بفرمایید:

توی قانون اومده پرسنل اورژانس ،حق دریافت مبلغ رو ندارن.از اون طرف ما شب عید خواستیم عیدی بدیم و اگر هر کدوم از ما جای پرسنل اوژانس باشیم عیدی رو میگیریم و میگیم تبرکا و از این حرفا.اما هر چی اصرار کردیم ، هیچ پولی از ما دریافت نکردن.تخصص+تعهد.....از کنارش راحت عبور نکنیم.شب عید همه دوست دارن پیش خانواده باشن.اون جو و هیجان رو در نظر داشته باشین ، اونوقت این رفتار قیمت پیدا می کنه......

 

پینوشت:

1-همه ما از این دست موارد دیدیم.بیایم برای هم تعریف کنیم.بذاریم تعریف کار خوب تو جامعه ما رواج پیدا کنه.ما کمبود داریم تو این بخش.....به محض اینکه یکی بگه چه خبر همه بدی و نقص میگن(درستی و غلطیش به کنار).......بیایم فضای رحمت رو در جامعه رواج بدیم.....

2-حتما برای شما هم از این دست موارد دیدین.بیایم برای هم تعریف کنیم.....

3-بخش صفحات دیگر وبلاگ کامل شد(ستون سمت راست وبلاگ)

دست دشمن!

قبل نوشت:

سه تا نکته!یکی اینکه علت تعدد پست های این روزها به خاطر فشردگی برنامه روزهای آینده ماست!یه سری حرف ها باید گفته بشه تا بعدا وقت نگیره!

دوم اینکه میخوام یه سری پست بزنم و در اون از اتفاقات مثبت جامعه بنویسم.کارهای خوبی که میبینیم ولی ترویج نمی کنیم!یعنی چی همش آدما گیر میدن و نقد می کنن؟!(آیکون حدیث نفس!)

سوم اینکه پست قبل به دلم ننشست!

پست نوشت:

تیر ماه سال پیش اگر خاطر دوستان باشه به مدیریت فرهنگی شهر مشهد گیر دادیم(پیرو نکته دوم:دی).

صغرا کبرا نمی چینم که وقت گرفته شه ولی باید چه اتفاقی بیفته که احساس خطر کنیم؟

این مثال تاریخی رو برای همیشه به یاد داشته باشید:

زمان رضا خان ملعون بی شرف ! میدونین چه کردن.برای زمینه چینی کشف حجاب یه کار فوق العاده کردن!اون چی بود:

یکی از کار ها این بود اومدن طی مدتی ، روی فنجون ها عکس یه دختر بچه کم سن و سال رو کشیدن.یعد این کم کم بزرگ شد با لباس نیمه باز و مردم با این تصویر مانوس شدن تا اینکه این دختر خانوم دیگه کاملا بزرگ شده بود و همچنان """بی حجاب بود"""!!!!!با فنجون تونستن وارد خانه ها بشن به همین راحتی!

اون روز  اگر کسی می گفت : نیگا کن این کار دشمنه همه میخندیدن.(آیکون ب ر ب ب!!)اما الآن به عنوان استراتژی دشمن ازش نام می بریم!

 

ما باید چجوری بگیم که دشمن تا 100 متری حرم امام رضا اومده؟حتما باید با موشک بزنه تو مخ ما؟

اون تصویر منکراتی پست قبل واقعیته.بله خیلی زشت بود ولی نمیتونی چشم پوشی کنی.

اینجوری نیگا کنین:

زائر امام رضا قبل حرم با این تصویر میره تو حرم و در برگشت با این تصویر میره خونه!!!چون تو راه داره میبینه!

مدیرای فرهنگی مشهد چه غلطی می کنن؟بچه حزب اللهی های مشهد کجان؟کسایی که دنبال اجرا کردن بند میم امام هستن کجان؟چرا اعتراض نمی کنید؟یه سری از دوستان مشهدی که مخاطب وبلاگ حقیر هستن صدای ما رو برسونن!!

لطفا دست دشمن را ببینیم....

دوستان مشهدی و قمی بزرگوار.....شما در خط مقدمید.حرمت این دو شهر شکسته بشه هیچ جا حرمت نداره ها.....

توی پست سال قبل به ساختمان ها و پاساژهای تجاری اشاره کردیم و چون یه بخشی از اون متن خیلی تند بود از دادن لینک معذوریم (آیکون تو خود بخوان حدیث مفصل.....)اما بهش معتقدیم:

.

 

اولین نفری نیستم که در ابن باره می نویسم و قطعا آخرین نفر هم نخواهم بود!

زمانی می گفتیم که وضع حجاب در تهران و شیراز و اصفهان در حال اضمحلال است ؛ اما امروز باید با صدای بلند فریاد زد که مشهد هم همین روند را با بیشترین سرعت طی می کند!

اما چرا باید فریاد زد؟!

 

 

روزگاری نه چندان دور شهر های زیارتی ما از تقدس خاصی برخوردار بود به نحوی که مورد احترام همه بود نه فقط افراد معتقد! این وضع تا همین سال های اخیر هم ادامه داشت اما متاسفانه باید گفت که مشکل حجاب، متدینین مشهد را کلافه کرده است.در وصف بد حجابی مشهد همین بس که خدام حرم امام رضا علیه السلام تا محدوده ای بیرون از حرم می ایستند و به زنان تذکر می دهند ! 

باور کردنش برایم سخت بود !وضع برخی زنان در فلکه آب و بازار رضا متحیر کننده بود! نه فقط برای من که دوستانم هم می نالیدند!

 

آقای شهردار مشهد!

در این چند سال چه کردید که وضع فرهنگی این شهر مقدس دچار انقلاب شود؟

تفکرات مادی گرایانه شما و اطرافیانتان قطعا در این امر دخیل است.

از شما می پرسم!

اجازه ساخت ساختمان های تجاری آن چنانی چه تناسبی با این شهر دارد؟

آیا می دانید برخی از زوار محترم(!) اکثر وقت خود را در این مکان ها می گذرانند؟

نه تنها می دانید که همین را می خواهید.

جالب است که شورای شهر مشهد هم بیکار نشسته !

می خواهید حرف دلتان را بگویم ؟

اصلا به ما چه که امام رضا در مشهد است!؟!؟!

.

.

.

دست دشمن را ببینیم.....

 

 

اهم اهم

1-از سرمای مشهد در لباس خویش خزیده بودیم که ناگهان چمشممون به یک آتلیه افتاد!(آیکون اصن منم سر به زیر!).خب شما یادتون نمیاد ، اون زمانا آتلیه های مشهد داد می زدن می گفتن:عـــکــــــــــــــــــس با حرم ....عکس با حرم میگریــــــــــــــــــم حرم ضریح بارگاه!! اما در سفر اخیر فهمیدیم دوره زمونه کلنی عوض شده!....