زندگــــی کــــاروانــــی

همراه با کاروان امام حسین تا بهشــت ظـهـور

۳۵۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

لکنت سکوت

خــــــــواســـتـــــــم ســــــــکـــــــوتــــــــــــم را

روی دیــــــــوار مـــــیــــخــــــــانــــــــــه حـــــــــــــک کــــــنـــم

کـــیــــــــــبــــــــوردم لــــــکــــنـــــــت گـــــرفــــت

از دنــــــیــــای آدم هـــا تـــرســــیـــــد

بـــــــغـــــــــضــــــــــم امـــــــــــــان نداد و

در گـــلـــو شـ‌ ـ‌ ـ ـ ـ کـ ـ ـ ــسـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـت.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

رود و کویر....


یـــکـــــ د ـنـــــیــــا ســـــــــــــکــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ     و     ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــــــکــــــــتـ

پـــاســــــخ سکوتــــــ  ــی بــــی مـعـنـاســت

 گـــفــــــــت چــــون رود بــگـــــــــــــذر!

چـه می داند از کویـــــــر....

نرگسی خشک شد

برای یک

توبه

ـــــــــــــــــــــــــــــ

با احترام                               

تقدیــم به      

                  ..........

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

پس پرچین خیال....

امروز از آفتاب پر مهر ماه مهر خبری نبود

انگار نه انگار که آسمانی هست

پرده های اتاق را کنار زدم اما باز

خبری از خورشید نبود....

روزگاری خروس بی محل اتاقم

گرمای خورشید بود اما امروز در غیابـــــــش

اهالی باغچه هم غمیــــــــــن بودند

هر کدامشان به کناری خود را به آغوش کشیدند

و منتظر زیارت خورشید.....

انگار این کسوف قرار نبود دست از سرشان بردارد اما

گوش به زنگ بودند از آمدن خورشید

شاید قاصدکی خبری از خورشید آورد

اما اهالی باغچه نمی دانند که

قاصدک ها اردیبهشت خداحافظی می کنند و می روند به آن سوی پرچین خیال......

اطلسی  .... بنفشه  .... ارکیده.....مریم  .... حتی سرو هم ، مجنون شده بودند....مثل بیــــــــد....

اما حال لاله دیدنی تر بود....

امان از آسمان خراش ها که آفتاب را هم از ما گرفتند

صبح و شبمان شده

تماشای دیوار های خود ساخته.....

می ترسم در پنت هاوس هم خبری از خورشید نباشد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

تکمیلی ازدواج 2

چند نکته مهم و تکمیلی در رابطه با پست مصائب یک ازدواج 2 و نظرات دوستان

+

پینوشت جدید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

کشکول

گفتن بوی ماه مهر میاد و از این حرفا گفتیم دست به کیبورد بشیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

مصائب یک ازدواج2

*نظرات به همراه پاسخ در انتهای پست می آید!

سلام به جمیع دوستان و مخاطبین!

توی این پست قصد داریم فلسفه جلسه اول خواستگاری رو بدون حضور آقا پســــــر عرض کنیم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

آقا همه پیرن!

یکی از دوستان بزرگوار در وبلاگ خزان العلم چندی پیش پیرامون مسجد مطلبی نوشت که در ذیل به همراه نکته ای از حقیر می آید:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

سهمیه شهید ، آری؟

امر کردن برای سهمیه ای که برای فرزندان شهدا و جانبازان هست مطلبی بنویسم.سعی می کنم کوتاه و مختصر باشد.

گفتن که چرا توی کنکور سهمیه رو دخالت میدن.من دو نکته به نظرم میرسه.اگر نکته دیگه ای هم بود حتما بفرمایید.

یکی نفس کار هست.آیا داشتن سهمیه برای فرزندان شهدا و جانبازان درست هست؟عقل حکم می کنه کسی که سرپرست خانوادش رو از دست میده دارای پاداش و امتیازاتی باشه.نه در ایران که در کشور های دیگه برای خانواده های نیروهای مسلحشون برنامه ویژه دارن که خیلی بدیهی است.کسی که از جونش و خانوادش گذشته باید مورد حمایت قرار بگیره.نه فقط در سرباز که برخی مساغل دیگه مورد حمایت ویژه دولت هست.یعنی دفترچه بیمه میدن ، بن میدن و.....این یک بعد!

اما از طرف دیگه که بسیاری یه همین دلیل معترض هستند ، عملکرد نامطلوب برخی افرادی است که با سهمیه وارد دانشگاه یا مراکز دیگر شدند.راستش من نمیتونم دفاع کنم از عملکرد نامطلوب برخی عزیزان.مخصوصا در رشته های فنی که بیشتر به چشم میاد.خب بنده خدا سطح درسیش بالا نیست میره پیش کسایی که همه چند پله بالاتر هستند.هم خودش افسرده میشه هم این نوع نگاه ها رو تقویت می کنه.اما از اون طرف داریم نخبه هایی که فرزند شهید یا جانباز هستند و بسیار موفق اند.نمیشه از این گذشت اما برخی ظاهرا نمی بینند!

اما نتیجه کلی این هست که سهمیه داشتن بی عدالتی نیست.و اینکه نوع نگاه برخی افراد واقعا زشت هست نسبت به فرزندان شهید.و همون افراد تا میتونن از پارتی استفاده می کنن اما به فرزند شهید که میرسه میگن چرا ...... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

حوالی نگاهی

من کبوتر شده ام

در حوالی نگاهش

بسته بر پنجره فولاد ،دلم

چشم در چشم ضریح

سخن از فاصله هاست

و از نذر دلی

که شود کاش ادا

من کبوتر شده ام

و هوای حرمش بارانی است.....

به طور ناگهانی قسمت شد و حضرت رضا علیه السلام طلبیدن چند ساعتی رسیدیم پابوسشان....نایب الزیاره جمیع دوستان بودیم.....

چند روز پیش به یکی از دوستان گفتم یه مشهد یه روزه دلم میخواد!باورم نمیشد شب جمعه قسمت بشه اونجا دعای کمیل بخونیم.....شکر خدا.ایشالا قسمت همه بشه.....

دلنوشت بالا رو وبلاگ سکوت خیس نوشتن که ما یه ذره تغییرش دادیم و به دوستان، پیامکی فرستادیم.... ولی حیف زود تموم شد:(......

عقلم از اختیار ساقط شد ....مثل مجنون که دید لیلا را


نمیدونستیم از اینکه رسیدیم مشهد باید گریه کنیم یا بخندیم.....

 

پینوشت:

1-از معدود دفعاتی که بنده عصبانی شدم امروز بود!به خاطر دانشگاه 7 ساعت تو فرودگاه بودیم! سه نصف شب اومدیم حالا 8 رفتیم سر کلاس ، استاد نیست!!!دانشگاه ما دو هفته ای هست که اسمی کلاس هاش شروع شده!.......اصن هیشکی نیست.نه استاد نه کارشناس گروه نه مدیر گروه......ایشالا در جلسه با رئیس دانشگاه از خجالت جمیع اساتید در خواهیم اومد!آخه جالب اینجاست همین آقایون ژست میگیرن میگن مسئولین مدیریت بلد نیستن!نیست خودشون کارشون رو درست انجام میدن.......فقط ادعا!تازه با این آقایون میخوایم علوم انسانی رو اسلامی کنیم(تا همت و دغدغه نباشه هیچ پیشرفتی نیست).....فقط میتونم از این آیکون استفاده کنم:قابل بخشش نیست

2-من خواهش می کنم.برادرانه!لطفا خانم ها در محیط های عمومی(هر جایی که نامحرم باشه) با اسم کوچیک همدیگرو صدا نکنن.شیخ ما می گفت من به اسم کوچیک برخی خانم ها بیشتر واقفم تا اسم فامیلیشون!جسارت نباشه ها برا خود خانم ها خوب نیست.از طبقه سوم داد میزنه فلانی فلانی.....یعنی همه دانشکده فهمیدن فلانی کی هست!برخی حرف ها گفتن نداره ها.....

3-...................


  در سجده بپای تو هزاران آدم

جاروکش تو هزاران مریم

محتاج دعای تو هزاران خاتم

ای شاه گدای تو هزاران حاتم

من نیز یکی از این هزاران توام آقا

هرچند به این کو و به آن کو نزدم

هر چند به این سو و آن سو نزدم

پیش تو به آفتاب هم رو نزدم

در صحن تو من اگر که جارو نزدم

مشغول غلامی غلامان توام آقا

دیگر از راه دور با حسرت

 اسمتان را صدا نخواهم کرد

سر سجاده مثل مادر خود

یارضا یا رضا نخواهم کرد

مادرم گفته که التماس دعا

من فقط گفته ام که محتاجم

تو یقینا شنیده ای من هم

 هیچ کس را دعا نخواهم کرد

مگر عقلم کم است پر بزنم

مگر عقلم کم است در بزنم

تو مرا از خودت نخواهی کرد

و منم با تو تا نخواهم کرد

برو با کفتران خود خوش باش

من بیچاره چون کلاغم که

آسمان سفید مشهد را

با حضورم سیاه نخواهم کرد

آره زیباست بچه آهوی

من کریهم سیاهم و زشتم

میروم گم شوم از اینجا تا

حقتان را ادا نخواهم کرد

در صحن و سرایت همه جا دیده گشودم

جایی ننوشتست گنهکار نیاید

فقیر و بیچاره و مسکین به درگهت آمده ام رحمی

چو جز ولای توهم نیست هیچ دست آویز

خیال خال تو را با خود به خاک خواهم برد

که تا زخال تو گردد خاکم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

چند تیتر

فقط چند تیتر:

1-سالروز 11 سپتامبر

2-حمله موشکی به داخل پایگاه بگرام در افغانستان

3-پخش فیلم موهن علیه اسلام

4-کشته شدن سفیر امریکا در لیبی توسط مسلمانان!

5-کشته شدن 300 نفر در پاکستان در اثر آتش سوزی در دو کارخانه!

6-شوکه شدن اوباما

فکر می کنم خیلی نیاز به توضیح نداشته باشه.به نظر حقیر سفیر امریکا در لیبی توسط خود امریکایی ها به قتل رسید.چی از این بهتر؟دامن زدن به فرضیه خشونت مسلمانان اون هم در کشوری که موج بیداری اسلامی در آن رخ داده!

جالبه که سران کشور ها این حمله رو محکوم کردند اما توهین به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رو ندیدن!

و اما یک نکته برای پاکستان.شاید یه ذره عجیب به نظر بیاد که این تیتر وسط این داستان یعنی چی؟

داستان مرغ و میانمار که یاد دوستان هست؟مردم پاکستان در انزجار حرکات ضد اسلامی همیشه پیش قدم بودند.حالا باید چه کرد که این حرکت مردم پاکستان خنثی بشه؟.....انحراف اذهان عمومی با یک شوک!حادثه پاکستان اتفاق تلخی بود.

و حالا تصور کنین شهروند امریکا هستین.رئیس جمهور شما سخنرانی می کنه و با یه حالی میگه من شوکه شدم.ناخودآگاه این شوک ولو به دروغ به همه مردم امریکا سرایت می کنه.پس موقعیت خوبیه برای گمراهی اذهان مردم خودش و توجیه یک حرکت جدید.

البته ان شاء الله به نتیجه نخواهد رسید و این دست و پای آخر یک محتضر است....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی