برنامه های حسینی
قبل نوشت:
یه مطلبی از نوشته قبل جا موند که کمتر سوال کردن و اون سن "زمان طلایی" است.برای خانم ها حدود سن 20 تا 24 سالگی و برای آقایون 24 تا 28 سالگی.حالا اینی که ما گفتیم یعنی وحی منزل؟.....خـیــــــــــــــــر!.....یعنی یه پسر نمیتونه زودتر ازدواج کنه؟...میتـــــــــــــونه!......یعنی یه دختر نمیشه دیر تر ازدواج کنه(آیکون ادامه و تحصیل و از این حرفا).....میـــتـــــــــــــــــونه!......اما با توجه به شرایط و ملزومات هست.یکی هست شکر خدا مایه داره ، میره کارخونه باباش کار می کنه.خب این خیلی از مشکلات رو نداره(در بخش مادی).........امـــــــّــــا نکته اینجاست اگر یه دختر خانمی یا آقا پسری این سن طلایی رو رد کرد ازدواج براش محدود تر و سخت تر میشه چون پسری با اون سن طلایی شاید حاضر نشه با دختر سن یه ذره بالا(!) ازدواج کنه و بالعکس.البته خانم ها که سنشون از 18 به بعد کنتور نمینداره:دی.....یه نکته دیگه اینکه اختلاف سنی هم یکی از بحثای چالشی هست.اگر فرصت شد روش صحبت می کنیم اما اجمالا عرض می کنیم ازدواج یه آقا پسر با دختر خانمی با سن بالاتر از خودش جایز نیست!علت داره ها که توی معیار ها حتما بهش اشاره می کنیم.با هم سن هم توصیه نمیشه مگر اینکه استثنا باشه......همین:دی
*صفحه سلسله مباحث ازدواج کاروانی
اما اصن چرا بریم سراغ معیار ها؟حالا باری به هر جهت یه شوهر پیدا میشه میاد خواستگاری ما.حالا اگه پولدار بود و خوش تیپ ، بله رو بگیم دیگه.نه؟توی زندگی هم با هم میسازیم.به قول شاعر:گور بابای ناراضی!!(پیدا کنید شاعرش را)
دو نکته:
1-دور از جون مخاطبین محترم و بزرگوار ، اگه طرف رو از تو جوب پیدا کردن یه بحثه اما در اکثر قریب به اتفاق افراد دارای هویت هستند.یعنی یه شاکله منطقی و رفتاری دارن.حالا این پسر یا دختر میخواد با یه نفر دیگه زیر یه سقف زندگی کنه ؛ باید در ابعاد مختلف زندگی این دو نفر به هم بیان.هم خودشون هم خواسته هاشون.دقت کنید:هم خودشون هم خواسته هاشون.زمینه های دو طرف خیلی مهمه.چقدر مسئولیت پذیرن.مثلا چنگیز داستان ما خسته و کوفته میرسه خونه میگه : کوکب(همسر آقا چنگیز)شام چی داریم.خب طبیعتا باید یه شامی در کار باشه حتی گزارش هفتگی!اما اگه کوکب خانم بگه : با ژینوس اینا رفته بودم سینما وقت نکردم شام درست کنم اون موقع است که....(سانسور به جهت بد آموزی:دی)
2-توی بحث معیار ها میبینیم برخی هر دو معیار رو دارن ؛ برخی هر دو رو ندارن ؛ اما یه موقع یکی داره اما اون یکی اصن معاند اون معیار هست....مثلا:شما نظرتون راجع به حضرت اقا چیه؟........: چی؟حضرت آقا؟!(بام؟شیبدار؟)....(دلنوشت:چقدر آدم ها که در بحث ازدواج وقتی به آقا میرسیم مسخره می کنن...میگن:نه ما اهل سیاست نیستیم.....جالب اینجاست بعد هم کلی دری وری میگنا ولی اهل سیاست نیستن)
اما بالاخره معیار ها......باور کنید میخوایم بگیم دیگه!!......صلوات داره ها:اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم....
اولین و مهمترین معیار :
دینــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداری و تشــــــابه مذهبی
دینداری یا حداقل تشابه مذهبی ، مهمترین معبار ازدواج هست.چرا؟.....هیچ کس نمیتونه منکر این بشه که اعتقادات ، اثر همه جانبه روی همه ابعاد زندگی داره.اصن این اعتقادات هست که به محیط زندگی رنگ میده.اسلام رو هم کنار بذاریم این اصل پابرجاست.
حیا داشتن ؛ خب اگر یکی از دو طرف پایند نباشه که زندگی خیلی سست میشه؛رزق حلال(قانونی)؛روابط فامیلی؛فضای حاکم منزل؛تلویزیون(بودن ماهواره در خونه کم چیزیه؟مثلا شوهر میگه چه اشکالی داره فیلم های آنچنانی پخش بشه!)؛ قناعت(مثلا کوکب میگه حالا برا اینکه به چنگیزم(!) فشار نیاد من سرویس برلیان 12 میلیونی رو نمی خرم بجاش بدلی میندازم!!!اصن آدم از این قناعت متحیر میشه (البته فرض ما غالبا محاله ها).بعدش چنگیز بزرگوار هم میره گوشی میخره برا خودش گالکسی 3.خب این دو تا با هم جور در نمیاد.همسر اوجوری شوهر اینجوری....)این نکات باید قبل از ازدواج مورد توجه باشه.
احتمالا این روایت رو شنیدین که حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
اگر کسی را به خاطر زیبایی و یا مال و ثروتش بگیرد ، خداوند او را به همان وا می گذارد اما اگر برای دین(و ایمان) با او ازدواج کند از جمال و مال نیز بهره مند می گردد.
همچنین پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
نباید حسن صورت زن را بر حسن دینداری او برگزید.
قصد داشتم که دو معیار حسن خلق و زیبایی رو هم در این پست بیارم اما به نظرم اگر هر پست رو کوتاه بنویسیم بهتر باشه گرچه بیشتر طول می کشه.ایشالا که زود به زود این بحث رو جلو ببریم.البته عجله ای هم نداریم:)))
با آرزوی خوشبختی و عاقبت به خیری
۲۶
مرداد
روز عرفه روز بسیار بزرگیست...
روز به حقیقت رسیدن حــــــج
روزی که مانور همراهی با نماد امام به پایان رسید و حجاج حقیقی پروانه وار به دور امام علیه السلام گشتند.
این روز باید جشن گرفت مخصوصا ما آخر الزمانی ها!بله!باید جشن گرفت....قبلا علتش رو عرض کردیم:
در این روز -معجزه عظیم امام حسین علیه السلام-یعنی "کاروان به سوی ظهور "به دست امام حسین علیه السلام در عالم برپا شد.اگر امروز می توانیم سرمان را بالا بگیریم و از آینده سخن بگوییم به خاطر همین کاروان است.کاروانی که تماما دستوالعمل های قبل از ظهور است برای شیعیانی که به دنبال امام عج هستند.
باز هم همان بحث همیشگی را می گوییم:
بیاییم نوع نگاهمان را به سوی ظهور قرار دهیم تا بتوانیم تاریخ را درک کنیم.اگر نگاهمان این باشد که امام علیه السلام صرفا مناجاتی با خدا داشتند و بس و ما هم بیاییم گریه کنیم از این خلوص و صفای امام علیه السلام ، خام فروشی معارف غنی اهل بیت علیهم السلام است.همین؟!بیاییم گریه کنیم و بس؟برای ما چه درسی دارد؟امام حسین سال 59 هجری چه پیامی برای کاروانیان سال 1433 دارند؟.....
اگر امام حسین این کاروان رو برپا نمی کردند امروز ما هیچ کاری از دستمون بر نمیومد.هیچ الگویی نداشتیم برای زندگی!دوباره رسیدیم به نام وبلاگ:زندگی کاروانی!....زندگی کاروانی سبک زندگی آخرالزمانی هست!!و به صراحت ادعا می کنیم هر کس کاروانی زندگی نکند به امام نمی رسد.هرگز نخواهد رسید....همانطور که خیلی ها تا شب عاشورا بودند و عاشورا نبودند.....
البته هنوز نگفتیم که کاروانیان چه ویژگی هایی داشتند.اون موقع این موضوع روشن تر خواهد شد.یه سوال می کنیم و بعدا بهش جواب میدیم:
چرا حبیب 90 ساله که همه عمرش رو در مکتب اهل بیت علیهم السلام بود و "حر" که فقط دو ساعت در کاروان بود ، هر دو رستگار شدند؟انصافه؟چرا شیعیان از کاروان ریزش داشتند؟و چرا روز عاشورا ریزش نداشتیم؟!......فقط برای اینکه یه ذره بیشتر فکر کنیم.....
روز عرفه التماس دعا داریم از همه بزرگواران....
پینوشت:
1-دکتر ! جون مادرت کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش نده!
2-اصن یه وعضی شده ها ؛ ظاهرا این یک اصل شده که بنده هر وقت اراده می کنم که بخوابم همه دوستان یا تلفن میزنن یا اس میدن یا زنگ در رو میزنن یا تو چت سوال می کنن یا .....خلاصه همه با ما تو همون یه ساعتی که قصد خواب کردیم کار دارن
۲۶
مرداد
افق پنجره کلاسمان ؛
حرم روح الله ، خورشید آسمان ما....
هر وقت دلمان می گیرد ، نیم نگاهی به حرمش
تسکین روح بی قرارمان است....
پینوشت:
برای مخاطبین خاص و بزرگوار.....همکلاسی های ارجمند
اتفاقی نادر و تاسف برانگیز خاطر ما رو جالب انگیز ناک کرد!
با اسم بنده برای برادر عزیز و انقلابی -آقای صادقیان-کامنت گذاشتن و از خجالت ایشون در اومدن!
چه آدمایی پیدا میشن.خب با ایشون مشکل داری چرا با اسم من فحش میدی؟!
آخه من تا حالا به کی حرف زشت زدم اون هم در نوشتار!؟(آیکون رندی!)
احسنت به ایشون که همون اول فهمیده بود ماجرا از چه قراره.
خدا عاقبت همه ما رو ختم به خیر کنه.
ضمن اینکه گوش شیطون کرررررررررررررررر
رابطه همکلاسی های ما خوبه.بحثی هم سر کلاس بشه خیلی طبیعیه.افراد حق اظهار نظر دارن.
این که توی یه بحثی اختلاف نظر داشته باشیم چه ربطی به روابط بین فردی داره؟(آیکون گیج خوردن)
تو یه چیز بحثی نداریم
همه ما
در کنار هم
برای این کشور
...بودیم....هستیم....خواهیم بود...
البته تو این عکس پای دو نفر نیست!
در اولین فرصت پای این بزرگواران هم به این عکس وا میشه:دی
۲۶
مرداد
نوشتن ایندفه ما به خاطر توضیحات یکی از دوستانی بود که با گروه جهادی رفتن آذربایجان.خب بنده حقیر یه سری انتقاد به گروه داشتم اما طبق توضیحاتی که دادن خدا رو شکر بازدهی گروه خیلی خوب بوده.برا همین لازم بود اینجا هم گفته بشه.
امیدواریم هموطنان ما در مناطق زلزله زده ، در فصل سرما لااقل مشکلات اولیه را نداشته باشند.
یه تعدادی عکس حاشیه ای هم هست که در ادامه مطلب میاد: