زندگــــی کــــاروانــــی

همراه با کاروان امام حسین تا بهشــت ظـهـور

۴۲۶ مطلب توسط «بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی» ثبت شده است

چرا باید کاروانی زیست؟

«... صراط المستقیم، صراط تبعیت از هادی زنده است نه صراط تبعیت از هدایت مکتوب کسی با هدایت مکتوب ـ یعنی با قرآن و حدیث ـ نمی تواند از جهنم فتنه‏های قبل از ظهور عبور کند گیر می کند، چرا؟

بدلیل شدید المحال بودن خداوند، خداوند فردی را می گمارد بسیار تربیت شده با عنوان ماحل،یعنی بسیار حیله گر. برنامه های عجیبی می‏ریزد وهر کسی نمی تواند از آن امتحانات سربلند بیرون بیاید. اینکه شما بنشینی قرآن و حدیث را بازکنی وآیات و احادیث را بخوانی و بفهمی مسیر چیست، ودر پی آن بخواهی حرکت کنی ـ یعنی شما ایمان آورده‏ای و صادقانه می خواهی عمل صالح انجام دهی ـ این خیلی کار خوبی است ولی خداوند شدید المحال است و به لحاظ شدید المحال بودن خداوند از طریق هدایت مکتوب نمی شود جلو رفت. از مسیری می توان جلو رفت که هر انسان صادقی نتواند حرکت کند.، هر مؤمنی نتواند حرکت کند، هر مومنی که عمل صالح انجام می‏دهد نتواند از آن مسیر حرکت کند چون کسی سر راه است که امتحانات زیرکانه می‏گیرد.

فقط مؤمنینی که عمل صالح انجام می‏دهند و از این دسته آن کسانی که بسیار صادقانه کار انجام می‏دهند و از این دسته آن کسانی که دنبال تبعیت از هدایت هستند نه دنبال اطاعت از هدایت و از این دسته آن کسانی که دنبال تبعیت از هادی هستند، کسانی که بسیار مقید هستند هادی زمانه را پیدا کنند و به او بگویند که هر چه شما بگویید، می‏توانند در این مسیر جلو بروند. در این مسیر عقل کم می آورد. یک نشانه دیگری عرض کنم:

در زمان امام حسین(ع) در سال شصت هجری اَعقَلِ عْقلای زمانه ابن عباس بود. حدیثی از قول حضرت رسول الله(ص) است که می‏فرماید ابن عباس از پس پرده های نازک که سر راه فهم است مطلب را متوجه می شد. این قدر تیز فهم بود. ولی حتی ابن عباس در ماجرای کاروان حسینی کم می آورد. این یادتان باشد که اگر شما می خواستید با عقل دنبال امام حسین(ع) راه بیفتید، کم می آوردید. راه کاروان حسینی راه بسوی ظهور است. ابن عباس می گوید:

آقا! شما که می خواهید به سمت کوفه بروید مردم کوفه علیه شما هستند شما به سمت کوفه نروید، بسمت فلان سرزمین بروید و آنجا نیرو جمع کنید و در موقعی که مناسب بود حمله کنید.

عقلِ اَعقَلِ عْقلایِ زمانه این حرف را می‏زند. برای کاروانیان حسینی آشکار بود و هر چه جلوتر می‏رفتند واضح‏تر می‏شد که مسیر، مسیر شهادت است، مسیر پیروزی نیست, بیشتر متوجه می‏شدند که مسیر، مسیر کربلاست، یک صحرای سوزان و خشک و بی آب و علف، بیشتر واضح می‏شد که به شدید ترین وجه باید کشته شوند, چرا این راه را انتخاب کردند؟ این جالب است که امام(ع) به آن افراد امر نکردند، فرمودند:

ما می‏خواهیم فردا صبح کوچ کنیم، هر کسی که حاضر است جانش را فدای ما کند یا خودش را برای مرگ آماده کرده، آماده باشد. فرمودند که شما افراد باید با من بیایید. در مسیری حرکت کردند که عقلا در آن کم بیاورند، رفتاری انجام دادند که عاقلان تعجب کردند، یکی یکی می‏آمدند و جلوی مرکب امام را می‏گرفتند، آقا جان! چرا این کار را می کنید، آخر این راه چیست؟ شروع کردند به نصیحت امام و این موضوع جالب است که هر کسی امام را نصیحت کرد خودش کم آورد. هیچ وقت انسان نباید امام را نصیحت کند.

هر کسی در ماجرای حرکت کاروان حسینی امام را نصیحت کرد کم آورد. چرا جسارت کرد و امام را نصیحت کرد؟ مگر نمی داند که با باب الله روبرو است؟

پس یادتان باشد در ماجرای ظهور، عقل کم می آورد. مسیر بسوی ظهور، مسیر کاروان حسینی است. روش حرکت به سوی ظهور، روش کاروان حسینی است. در کاروان حسینی محور ارزشها یک چیز بود. «تبعیت از هادی زنده». اگر شما می‏خواستید با قرآن و حدیث دنبال کاروان حسینی راه بیافتید، کم می آوردید و نمی توانستید. اگر شما می‏خواستید با اطاعت حرکت کنید، کم می آوردید. امام مقید بودند که امر نکنند تا افراد مجبورشوند اطاعت کنند.

شما بسیار کم کلام آمرانه از امام حسین(ع) در خلال کاروان حسینی و شب و روز عاشورا می یابید , معمولا می فرمودند: ما می‏خواهیم این کار را انجام دهیم، هر کسی مایل است انجام دهد. افراد دنبال این بودند که میل امام را متوجه شوند. ابن عباس مفسر بزرگ قرآن بود، اما با قرآن نتوانست امام را همراهی کند، ابن عباس بسیار حدیث می‏دانست ولی طبق آن چیزی که از خودش نقل می شود انسان می‏بیند اصلا یک حدیث مانع حرکت ابن‏عباس شد. کدام حدیث؟ عرض می‏کنم، می‏گویند بعدا که از ابن عباس سوال می کنند که چرا شما همراه امام(ع) درکربلا نرفتید؟ نقل می شود ـ صحت و سقمش را من بررسی نکرده‏ام ـ که ابن عباس گفت ما کتبیه‏ای داشتیم که در آن کتیبه اسامی شهدای همراه امام حسین(ع) نوشته شده بود. من در آن کتیبه اسم خودم را ندیدم، لذا دانستم جزء شهدای کربلا نخواهم بود. به این خاطر من دنبال امام(ع) راه نیفتادم. دقت کنید. گویا ماحل درآنجا هم نقش داشته است. ابن‏عباسِ عاقل کم آورد، ابن عباسِ مفسر کم آورد، ابن عباسِ محدِث کم آورد. دقت کنید، عاقل در ماجرای ظهور کم می آورد، مفسر کم می آورد، محدِث کم می آورد، مطیع کم می آورد. آن کتیبه که نزد ابن عباس بود ظاهراً از اهل بیت(ع) بوده که حکم حدیث را دارد. آن هم حدیث مکتوب نه یک حدیث شفاهی که حالا یادش رفته یا قسمتی از آن را فراموش کرده باشد. »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

زره امامت

...فاطمه سلام الله لب گشود:

«رُوحِى، لِرُوحِکَ الفَداء و نَفسِى لِنَفسِکَ الوَقاء یا اباالحسن! إن کُنتَ فِى خَیرٍ کُنتُ مَعکَ و إن کُنتَ فِى شَرٍّ کَنتُ مَعکَ». «على جان، جانم فداى جان تو، و جان و روح من سپر بلاهاى جان تو، یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکى بسر مى برى با تو خواهم زیست و یا اگر در سختى و بلاها گرفتار شدى، باز هم با تو خواهم بود.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

کدام عزاداری؟! (مستقیم تا صراط6)

«عزیزان من!فاطمی شدن را در زمینه سازی ظهور جستجو کنید. ایام شهادت حضرت زهرا(س) است، وقتتان را با عزا گرفتن نگذرانید. بگوئید بعد از یکسال در اوقاتی قرار داده شده‏ام که منسوب به حضرت زهرا(س) است. در این اوقات من باید بیشترین بهره را ببرم.خوب حالا اگر‌شما در یک مجلس عزا داری بنشینی، بیشتر بهره می‌بری یا اینکه اگرکینه‌ات را نسبت به دشمنان حضرت زهرا(س) بصورت زمینه سازی ظهور جلوه دهی، و التهابت را در بیشتر زمینه سازی کردن بکار ببندی؟

در چه صورتی شما برنده می‏شوی؟ خود شما بسنجید، بنده شما را دعوت‌نمی‌کنم که از عزاداری‌ها دست بکشید، بنده شما را دعوت‌می‌کنم که ابتدا در مسیر قرار بگیرید و سپس اگر خواستید عزاداری کنید.کسی که بر صراط‌المستقیم قرار نگرفته هر چه قدر بخواهد عبادت کند از او قابل قبول نیست، از او پذیرفته نیست.

شما بر صراط المستقیم قرار بگیرید آن موقع عبادت کنید. بنده عرض می‌کنم؛ کسیکه در زمینه سازی ظهور قرار نگیرد، بر صراط زمینه سازی ظهور قرار نگیرد، نمازش هم از او قبول نمی‌شود،حتی نمازش، و اگر کسی نمازش از او قبول نشود، سایر‌اعمالش هم قبول نمی‏شود.

عزیز من شما در مسیر تهران ـ مشهد قرار بگیر، آنموقع حرکت کن، حالا تصور کنید که وقتی که در مسیر تهران ـ قزوین‌هستید،مرتب سرعت بگیرید، بگوئید می‌خواهم به مشهد برسم، سعی شما قابل قبول نیست، هر چه قدر بیشتر سعی کنی، از مسیر بیشتر دور می‏شوی. چند صباح دیگر ماه مبارک رمضان است، در ماه مبارک رمضان امسال فقط روزه کسانی که در ماجرای زمینه سازی ظهور قرار بگیرند قبول می‏شود.

شاید بگویی آقا داری فتوا می دهی؟عرض می‌کنم نه اینها فتوا نیست، می‏خواهید بشنوید، می‏خواهید نشنوید. اگر اینطور بود سر افراز می‌شوید، ولی اگر این حرف درست نبود چطور؟ از شما می‌پرسم که آیا سر افکنده می‌شوید؟ اگر شما زمینه ساز باشید و در این حالت امسال را روزه بگیرید، شما ضرر می‌کنید؟ پس به نفعتان است که حرف گوش دهید، عاقل در این شرایط حرف گوش می‏دهد، پس حواستان باشد......» 

Image Detail

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

آسمان و دریا

آسمان آیینه دریاست

یا

دریا آیینه آسمان....

 دوست داری دریا باشی یا آسمان؟

اصلا من دریا

تو آسمان من

به شرطی که ابری نباشی....

نگاه کن!

غرق آسمان تو شدم

آنقدر که کسی انتهای دلم را نمی بیند!

شده ام همرنگ تو

رنگ آســمان تو

خورشید محبــتــت

 هوایـــــــــی ام کرده!

دیگر پر پـــــرواز نمی خواهم

گرمای وجودت

مرا به‌ آســــمان رساند

.......

اما حیف

در راه تو

بادها مرا به دور دست ها برد

جایی که آسمانش تاریک است

وهوایش

سرد ِ سرد

کاش قاصدکی

برایم از آسمانم خبری بیاورد

می دانم که او هم دلواپسم هست

گرچه ذره ای بیـش نیـستم

اما دلم در آسمانش جا مانده!

ستاره که نشدیم

آخرش

 یک سیاه چاله!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

آسمان

آرزوی من

وقتی آسمان و دریا یکی می شود....

آسمان 

ــــــــــــــپـــــی نوشـتــــــــــــ

شاید

زمانی آسمان رنگ تو را بگیرد

وقتی آسمان شلمچه

همیشه رنگ خون دارد.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

بیاییم به جمهوری اسلامی بیاندیشیم!

دوستان ضد انقلاب یه جمله روی دیوار نوشته بودن که

بیاییم به جمهوری اسلامی بیاندیشیم!

کاری که البته خودشون انجام ندادن......

اما یه نقدی که به خودم و برخی دوستانم وارد هست

روی ساختار جمهوری اسلامی تسلط نداریم!

به طور مثال

شبهه به شورای نگهبان وارد می کنن

اما نه اون ها و نه ما نمی دانیم ترکیب این شورا چیست؟!

جمهوری اسلامی دو بعد داره

مادی و معنوی

جواب تمام شبهات رو میشه در همون بعد مادی داد

که عبارت است از مجموعه قوانین و ساختار نظام

اما

نباید از بعد معنوی که همون اعتقادات ماست صرف نظر کنیم!

حضرت آیت الله مصباح جمله ای فرمودن که برخی دوستان ما هم خرده گرفتند:

(لطفا وارد فاز بحث سیاسی پیرامون افراد نشید تا گل مبحث رو متوجه شید)

"اطاعت از احمدی نژاد (رئیس جمهور) اطاعت از خداست"

این همون نگاه معنوی به ساختار جمهوری اسلامی است.

حالا این جمله یعنی چی؟

معتقدیم نظام اسلامی یک نظام ولایی است

یعنی بر مبنای ولایت هست

قبول؟

پس برای درک مفهوم نظام اسلامی باید مقوله ولایت رو درک کنیم

متاسفانه در اذهان برخی افراد

ولایت رو در کنار هم معنی می کنن

نه خیر!

ولایت در امتداد و در راستای همدیگه هست

و هم جنس هستند!

اما با اختیارات متفاوت؛

که در فقه به آن "تنزل تدریجی" می گویند.

پس عجیب نیست اگر بگیم اطاعت از پدر و مادر اطاعت از خداست.

اجرای قانون اساسی هم اطاعت از فرامین خداست!

چـــــــــــرا؟!!

اولین اتفاقی که در کشور رخ داد

تشکیل دولت موقت به دستور ولی بود

بعد از اون

برگزاری رفراندوم

به دستور و اجازه ولی

تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی

باز به دستور ولی

تصویب قوانین در مجلسی که مردم اعضای اون رو انتخاب کردن

باز با اجازه ولی

ابلاغ قانون اساسی

با اجازه و تایید ولی

و همینطور نهاد های دیگر .....

پس همه چیز در جمهوری اسلامی در داخل ولایت معنا می شود

برا همین ما تاکید روی دمکراسی دینی داریم!

حالا یه شبهه!

با این توصیف پس اختلاس شونصد میلیاردی هم مقصر اصلی اون باید ولی باشه!؟؟

حالا جمله امام معنی پیدا می کنه

نگذارید انقلاب دست نا اهلان بیفتد!!

ولی فقیه به مسئولین بانک ولایت داد

اما اون ها سوء استفاده کردن!

حالا کی هست که مچ ما رو بگیره؟!!!!!

بگه مگه خودت نگفتی اطاعت از کسی که ولایت داره واجبه؟

پس زیر دست آقای بوق هم کار صوابی انجام داده که دو میلیارد ناقابل رشوه گرفته؟!!!

اینجا جواب داریم

خودمون گفتیم ولایت تنزل تدریجی داره و با اختیاران متفاوت هست

اون زیر دست محترم باید دستور بالادستی خودش رو

با دستور ولی فقیه و امام زمان و خدا بسنجه!

پس این دوگوله برای کیْ هست؟!

معیار داریم

قرآن

میگه ربا نخور

رشوه نگیر

و ...

بی همه چیز فرمانده کل سپاه امام زمان بود

پول و وسوسه معاویه(شیطان)

چه کرد با این فرمانده سپاه

حالا سرباز ها باید بگن ما هم میریم پیش معاویه؟!

عاملین کهریزک در داخل نظام بودن

چه طور با دستور یک عامل میانی

دست به این جنایت زدند و آبروی نظام ولایی رو لکه دار کردن......

حالا شاید مفهوم محارب بیشتر معلوم بشه

هر کس با این نظام ولایی که سر منشاء اون از خداست

مقابله(به معنای عناد و ضربه زدن و نه نقد )کند

حکمش قتل و اعدامه.

پس این موضوع باید تفکیک بشه

ولایتی بودن نظام یک بحثه

و عملکرد افراد میانی یه بحث دیگه!

این یعنی یه جامعه آزاد

برخی تعمدا نمی خواهند این موضوع در کشور پیاده بشه چون جایگاه خودشون به خطر میفته

سر بسته عرض کنم منظور حقیر رهبری نیست!

در لایه های میانی هستند افرادی که دوست ندارند

اوامر رهبری در جامعه پیاده شود....

رهبر میگه زیر بار بدعت نمیرم

آقا بر میگرده تو تلویزیون میگه

معترضین هم حرف دارن!

عجب!

خوب شد گفتی و گرنه رهبر که نمی دونست!!

کاش یک سند مبنی بر تقلب در انتخابات

و یا

تجاوز جنسی به زندانیان

از طرف همون معترضین ارائه می شد!

(خسارت چند میلیاردی به بیت المال پیشکش!)

کاش برخی مسئولین به جای فکر کردن به پست و مقام

به همون جمله بالا فکر می کردن

بیاییم به جمهوری اسلامی بیاندیشیم!

خوش به حال کسایی که پای این نظام خون دادن

و پای این خون دادن ایستادن....

کاش مسئولین شب های جمعه سری به گلزار شهدا می زدن

هنوز مادر شهید با فرزندش حرف میزنه

استقامت مردم

با وجود همه این مشکلات

یعنی مردم پای رایشان در 12 فروردین ایستادند .....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

فراتر از ایمان ....

یکی از کتاب هایی که در این تعطیلات به پایان رسید

72 سخن عاشــورایی مقام معظم رهبــــری بود

که به مناسبـت ولادت با سعادت و فرخنده

حضرت زینب کبری سلام الله علیها

گزیده ای از بیانات ایشان

پیرامون این شخصیت عظیـم را

برای دوستان عزیز باز نشر می کنم ....

« ... شما ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم، به عنوان یک نمونه‌ى کامل ایمان، خداى متعال دو زن را مثال میزند؛ به عنوان نمونه‌ى کفر هم دو زن را مثال میزند. «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا»؛(1) که این دو مثال، مربوط است به زنانى که نمونه‌ى کفرند. یعنى به عنوان نمونه، از مردان مثال نمى‌آورد؛ از زنان مثال مى‌آورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛(2) یکى زن فرعون را به عنوان نمونه‌ى کامل ایمان مثال مى‌آورد، یکى هم حضرت مریم کبرى؛ «و مریم ابنت عمران».(3)


 یک مقایسه‌ى کوتاه بین زینب کبرى و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبرى را نشان میدهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونه‌ى ایمان شناخته شده است، براى مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسى ایمان آورده بود و دلبسته‌ى آن هدایتى شده بود که موسى عرضه میکرد، وقتى در زیر فشار شکنجه‌ى فرعونى قرار گرفت، که با همان شکنجه هم - طبق نقل تواریخ و روایات - از دنیا رفت، شکنجه‌ى جسمانى او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لى عندک بیتا فى الجّنة و نجّنى من فرعون و عمله»؛(4) از خداى متعال درخواست کرد که پروردگارا! براى من در بهشت خانه‌اى بنا کن. در واقع، طلب مرگ میکرد؛ میخواست که از دنیا برود. «و نجّنى من فرعون و عمله»؛ من را از دست فرعون و عمل گمره‌کننده‌ى فرعون نجات بده. در حالى که جناب آسیه - همسر فرعون - مشکلش، شکنجه‌اش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانى بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادى از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنجهاى روحى که براى زینب کبرى پیش آمد، اینها براى جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبرى این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته‌اند و شهید شده‌اند: حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، على‌اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه کرد با مصائب جسمانى؟ اما در مقابل همه‌ى این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنى»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره‌ى برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میکند: پروردگارا! این قربانى را از ما قبول کن. وقتى از او سؤال میشود که چگونه دیدى؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا».(5) این همه مصیبت در چشم زینب کبرى زیباست؛ چون از سوى خداست، چون براى اوست، چون در راه اوست، در راه اعلاى کلمه‌ى اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبرى، چنین دلدادگى نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامى که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. کار براى خدا اینجور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقاى دین اسلام، بقاى راه خدا، ادامه‌ى پیمودن این راه به وسیله‌ى بندگان خدا، متکى شده است، مدد و نیرو گرفته است از کارى که حسین‌بن‌على (علیه‌السّلام) کرد و کارى که زینب کبرى کرد. یعنى آن  صبر عظیم، آن ایستادگى، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما مى‌بینید ارزشهاى دینى در دنیا، ارزشهاى رائج است. همه‌ى این ارزشهاى انسانى که در مکاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشرى است، ارزشهائى است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تعلیم داده است. کار براى خدا خاصیتش این است...»

بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش 1388/11/19


علّامه مفسـّـــر قرآن عشــــــــــق کیست ....

 

ــــــــــــــــپـــیـــنـــوـــشـــتـــــــــــــــ

مجددا به دوستانم توصیه می کنم این کتاب رو کامل مطالعه بفرمایید!

عیدتون مبــــارک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

جهاد فرهنگی!

بسم الله الرحمن الرحیم


انگار همین دیروز بود نوشتیم جهاد اقتصادی با جهاد فرهنگی ....

هنوز همان ضروت احساس می شود که باید مفهوم جهاد برای مردم و مسئولین به درستی تبیین شود در غیر این صورت به هدف ها دست پیدا نخواهیم کرد.جامعه ما امروز به مدیرانی با تفکر جهادی نیازمند است.تفکر جهادی به این معنی نیست که افراد باید با چفیه به محل کار بروند..... می شود فردی کرواتی باشد اما تفکر جهادی داشته باشد! و می شود فردی نماز شب خوان باشد و تفکرش جهادی نباشد....... خلاصه تفکر جهادی می شود همان روایت معروف که از زبان امام خمینی (ره) شنیده ایم:


ما مکلف به وظیفه این نه نتیجه !


اما نگاهی به شعار امسال ....


«به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره‌ى با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه‌ى چالش مهم در همین سال جارى - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود     - عرصه‌ى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چیزى نیست که تمام‌شدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصه‌هاى اقتصادى، براى ملت ایران یک ضرورت است    .    »


پس جهاد بر همه واجب شد ! ضروت حضور جهادگونه..... یعنی باید احساس کنیم در میدان جنگ هستیم با این تفاوت که دشمن در ظاهر حضور ندارد.خرید کالاهای ایرانی که مشابه خارجی دارد یک تکلیف و وظیفه ملی و شرعی است.شاید خرید جوراب خارجی ضرورت نداشته باشد!! و هزاران شاید دیگر که باید همه ما به آن دقت کنیم.


اما یک نکته:


«من چند تا از این خصوصیات و پدیده‌هائى را که در آنجا (پژوهشگاه صنعت نفت) مشاهده کردم، به شما عرض میکنم. در درجه‌ى اول، روحیه و فکر جهادىِ حاکم بر مجموعه بود. آن مجموعه‌ى دانشمندان با روحیه‌ى جهادى کار میکردند؛ مثل اینکه دارند جهاد میکنند، مثل اینکه در جبهه‌ى جهاد فى‌سبیل‌اللّه‌اند. فرق میکند اینکه کسى براى پول، براى مقام، براى شهرت یا فقط براى خود علم کار کند؛ یا نه، به عنوان جهاد فى‌سبیل‌اللّه کار کند، در راه خدا تلاش کند. این روحیه، حاکم بر این مجموعه و مجموعه‌هاى علمى ماست؛ این خیلى ارزش دارد.»


ببینید ! رهبر انقلاب اولین نکته یک مجموعه که در خور توجه است را روحیه و فکر جهادی می دانند.... نگفتند روحیه علمی! که قطعا آن روحیه وجود دارد.آنچه امروز مراکز ما باید در درجه اول به آن دست یابند روحیه جهادی است.مدیر و کارکنان همگی باید این روحیه را داشته باشند......


و در پایان باید خدا را شاکر بود که ولی ما از سال 1390 خشنود بودند ........


و حرف هایی که ان شاء الله در آینده به آن اشاره خواهد شد.


و من الله توفیق


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

همه هفت سین ما!

صحبت از هفت سین شد

دیدم ما که سفره هفت سین ننداختیم!!

ولی

توی دلمون که میشه هفت سین داشته !

با خودم فکر کردم

چی باید تو این هفت سین باشه

دیدم میشه به جای هفت سین

یه سین داشته باشیم 

به جای همه آرزوی ها

بهار ما هم همون یه سینه

.

.

.

.

.

.

.

ســــــــــید علی حسینی خامنه ای  

 

ــــپیــــــنـــــوـــــشــــتــــــــ

این هم از آخرین پست سال 1390

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

همه دوستان من!

این تصویر متعلق است به

دوستان من

و

همراهان همیشگی!

خواستیم گل هدیه بدیم

دیدیم همتون یه بوستان گل هستین!

حالا دیگه از ما مستضعفین بپذیرید!

عید همتون مبـــــــــارک باشه

و سالی سرشار از

بهترین آرزو ها

در انتظارتان!

حلال کنید

التماس دعا

بصیرت70

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

نگفتم؟

دوستان عزیز

چند ماه پیش و همچنین دیشب هم عرض کردم

سوال از رئیس جمهور در این شرایط به نفع کشور نیست

هنوز سه ساعت از پایان حرف های رئیس جمهور نگذشته که موج توهین ها و تخریب ها به سمت احمدی نژاد روانه شد!!

خدا وکیلی!

کدوم مشکل مردم با برگزاری این جلسه ، شب عیدی حل شد ...؟؟؟؟ دلسوزان کشور این همه تذکر دادند...... حیف!

جالب اینجاست خود نماینده ها قبل از جلسه می گفتن این سوالات در حوزه اختیارات رئیس جمهوره و نمیشه ازش سوال کرد!!!!

از طرفی بنده از نوع صحبت های احمدی نژاد حمایت می کنم ! چرا؟

بهترین نوع حرف زدن تو این فضا همین طور بود ..... فضای صمیمی! مگه طراحای سوال چیزی غیر از این شعار میدادند؟ تعامل با دولت!!!!!

خب بفرمایید بعد از این همه توهین در صحن علنی مجلس به رئیس جمهور چطور می خواهید تعامل کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

امثال توکلی و مطهری که چند ساله صبح تا شب به احمدی نژاد میگن قانون گریز این ها توهین نیست؟!! چند تا شوخی احمدی نژاد شد توهین به مجلس؟!واقعا جالبه!!!

پاسخ محمود احمدی نژاد رئیس جمهور به سوالات نمایندگان مجلس شورای اسلامی

 

بخشی از حرف های نمایندگان پس از جلسه:

رضا حسینی: احمدی‌نژاد چند سال است که با مجلس کشور شوخی می‌کند

کواکبیان:در صحن علنی اظهار داشت: امام حسن عسگری (ع) می‌فرماید "همه پلیدی‌ها و پلشتی‌ها را در خانه‌ای قرار دادیم که کلید آن دروغگویی است".....

نورا:زمانی که احمدی‌نژاد لیسانس نداشت من دکترا داشتم ....

 پاسخ محمود احمدی نژاد رئیس جمهور به سوالات نمایندگان مجلس شورای اسلامی

 

و تازه اولشه!....... دوستانی که پست دیشب رو نخوندن یه نگاهی بیاندازند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی