زندگــــی کــــاروانــــی

همراه با کاروان امام حسین تا بهشــت ظـهـور

گفتمان کاروانی

پیرو نوشته قبل

حال بیاییم کاروانی نگاه کنیم:

در کاروان آنچه "به طریق اولی" مطرح است

انسان نیست ،

روابط بین انسان هم نیست ،

تفکر انسانی هم نیست ؛

بلکه

"امام قافله" یا "قافله سالار" است که محور بحث کاروانیان است.

در کاروان بحث از انسان کامل نیست.اصلا واژه "انسان کامل" از کجای دین آمده؟

یعنی نعوذ بالله باید به مولا امیر المومنین علیه السلام بگیم انسان کامل؟!!!

این همان نگاه حداقلی به مقولات اعلی است....

در بحث سلسله پست های "امام من" مگر عرض نکردیم که اعلی ترین اشیاء عالم کلمات هستند و

بعدش مگر عرض نکردیم که کلمات ، مظهر اهل بیت علیهم السلام هستند؟

و گفتیم که اگر خدا بخواهد انسانی را رشد دهد او را به کلمات مبتلا می کند!

حال

در این بحث ، جایی برای انسان کامل می ماند؟؟؟

انسان کامل برای اهل بیت علیهم السلام مثل همان حماسه حسینی برای کربلا می ماند که در سلسله پست های برنامه های حسینی عرض کردیم که کمترین نگاه ممکن به کربلاست.

بس در کاروان بحث از انسان نیست....صحبت از امام است.

همه معیار ها در کاروان امام است.

عقل ، امام است

تفکر ، امام است

معیار روابط بین افراد ، امام است

مثال

در بیابان تاریک ، همه دور فانوس هستند.هر کس از نور فاصله بگیرد گمراه و "منحرف" است.معیار انحراف افراد ، عمار ها نیستد! امام است....تا خورشید وجودی امام هست ، نیازی به ستاره های کم سو نداریم.داریم؟!

...

اما خودمانی:

بیایید کاروانی رای بدیم.

یعنی چی؟

بیایید ببینیم قافله سالار چه شاخص هایی رو میده.مگه اون نباید ما رو به کاروانسرای "مــُلک مهدوی" برسونه؟پس عقل حکم می کنه با معیار های ایشون ، "اصـــلح" رو پیدا کنیم....

فـــــــــــــقــــــــــــــط معیار های قافله سالار کاروان....

یادمان باشد که یادمان بماند که یادمان نرود:

کـــــــاروان ، معجزه امام حسین علیه السلام است

بیاییم به این معجزه ایـــــــــمان بیاریم....

بیاییم مثل اباالفضل علیــــــــــــــه السّلام

خواستمان خواست مولا باشد

رفتارمان مطابق میل مولا باشد
 
"رای و نظر" مان ، رای مولا باشد
 
 
پینوشت...
 
هـــــــــــــیـــــــــــــــــــــــس!
 
این حرف ها رو در جامعه نگید یه وخ!خدا رو شکر هیچ کس در انتخابات ، هیچ حرفی از امام نمی زنه.....خدای نکرده یکی بگه باید جامعمون جامعه ای بر اساس خواست امام باشه و مهدوی رشد پیدا کنه....ابدااااااااا....:|
این همه میگن گفتمان پیشرفت و مقاومت ، خب بگو گفتمان کاروانی!والا.....
gofeman.jpg

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

من،تو،شورای نگهبان!

این ایام بحث پیرامون تایید یا رد صلاحیت آقای مشایی حسابی داغ شده!

اگه از بنده بپرسن که به نظرت مشایی تایید میشه یا نه میگم نمیدونم.

اگه بگن منحرفه میگم نمیدونم.

اگه بگن عبد صالح خداست میگم نمیدونم.

اگه بگن ضد ولایت فقیهِ میگم نمیدونم......

تو این 3 یا 4 سال ، تقریبا همه حرف های موافقین و مخالفین آقای مشایی رو خوندم اما اصلا نتونستم بفهمم که مشایی چرا منحرف خطاب میشه.

ضمن اینکه از نوع نگاه ایشون هم خوشم نـــــــــــــــــــمیاد!

اما برام سواله که مشایی تو چی منحرفه؟از چی منحرفه؟نمیگم آدم درستیه اما نمیگم آدم ظالمیه!اصلا نمیشه نظر داد چون اطلاعات ما محدوده برا همین سعی نکنیم با استناد به چند جمله قیچی شده یه نفر رو یهودی خطاب کنیم.حالا هر کی که هست به من چه!؟!؟! ......اگه شورای نگهبان تایید کرد یعنی ایشون مشکل نداره و اگه رد کرد که یعنی مشکل داره!حالا اینکه ما بیاییم شروع کنیم غیبت و تهمت پشت آدما که درست نیست.درسته؟

هر چی شورای نگهبان بگه همون درسته و باید بهش تمکین کرد.

پینوشت:

1-اینکه میگم نمیدونم چرا مشایی منحرفه برا اینه که توی مناظره ها ، مخالفین مشایی دائما تخطئه می کنند و کمتر استدلال می کنند.

2-این صحبت ها جالب بود!(کلیک بفرمایید)

3-یعنی هفته بعد ، کشور این آرامش رو داره؟!

4-ایام ماه رجب هست....بیشتر قدر بدونیم؛شاید سال بعد نباشیم.......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

اوریگامی!

پینوشت پست قبل:

مگه اینکه "اکــــــــــــــــــــبر آقا" ناپلئونی شاگرد ممتاز بشه!(آیکون خودتون رو به اون راه بزنید)!

قبل نوشت این پست(!):

از کرامات مکشوفه بنده:اینکه تونستیم در حالت ناهشیاری ، آنچه که می شنویم رو تایپ کنیم!واقعا تجربه جالبی بود.جالب تر اینکه داشتم خواب هم میدم!!اصن یه وعضی بود:)

..... نوشت(!):

مردم چه چیزا دارن!!:)بخش جدید وبلاگ یکی از دوستان عزیزمونراه اندازی شد.

 

پیش از پس از نوشت:

امسال ، سال فحش خوردن شورای نگهبانه!هاشمی تایید بشه فحش میخوره!تایید نشه فحش میخوره!انصراف بده فحش میخوره!(خدا نکنه وجود کسی مایه ...... بشه)

 

پس نوشت:

یکی از پیچیده ترین مفاهیمی که تو زندگی نتوستم درکش کنم "سازمان پدافند غیر عامل" هست!از هر کی می پرسم نمیدونه چی هس!

 

پی نوشت:

1-انتخابات تحریم نشدنی است!چه رای بدیم چه رای ندیم بالاخره انتخاب کردیم.(آیکون آنتی مغلطه!)

2-تو روز روشن دروغ میگن:(

3-حتما صحبت های حضرت آقا در دیدار با بانوان رو مطالعه بفرمایید.مطالب تامل برانگیز جدیدی رو مطرح فرمودن پیرامون نوع نگاه به زن.اینکه ما منفلانه برخورد می کنیم در مقابل اندیشه های غربی ، حرف دل ماست که امروز راحت تر میشه به محضر علمای محترم عرض کرد.تا کی میخوایم سطح نگاهمون به دین ، در سطح جواب دادن به غربی ها باشه؟!(در سلسله پست های "امام من" بطور مبسوط عرض کردیم)

4-با توجه به نظر سنجی سمت چپ وبلاگ ، کم کم دارم احساس تکلیف می کنم....:)

پیش نوشت پست بعد:

چند کلمه در گوشی برادر کوچتر با خواهران بزرگوار هم سن و سال.....

 

 

 

دومین دوره مسابقات آزاد انجمن اوریگامی ایران در فرهنگسرای سرو

دومین دوره مسابقات آزاد انجمن اوریگامی ایران در فرهنگسرای سرو ـ تهران
 
 
 
 
نکته اخلاقی این پست:
اینکه آدم با هر عنوانی و بهونه ای حرف بزنه جای تعجب نیست.....اینکه با هر بهانه ای حرف نزنه جای تعجبه!چیزی شبیه به سال 88 و آقای هاشمی...
یادتون نره که
اگه احمدی نژاد سال 88 طی یک هفته ، قاعده انتخابات رو رعایت نکرد ، آقای هاشمی و تیمشون 4 سال هر توهینی که خواستن به دولت کردن و تقریبا در همه تریبون ها ، دولت نهم رو به چالش کشیدن و بعد هم مدعی می شدند در جلسات خصوصی دولت رو نقد می کنند:
جلسات خصوصی مثل حرم امام ، مثل تریبون نماز جمعه ، مثل دیدار های عمومی در مجمع تشخیص ، مثل مصاحبه ها با روزنامه های زنجیزه ای و....کلا مملکت جلسات خصوصی ایشون بود.
و اگر خدای نکرده ایشون تایید بشن و زبونمون لال رای بیارن ، بنده از ایران میرم و در مزارع پر برکت افغانستان ، به کشت خشخاش مشغول به کار میشم!
 
....راه درست ، راه قانون است
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

احساس عرفانی!

سوال درس تفکر:وقتی به گذشته خود نگاه می کنید چه احساسی دارید؟

دانش آموز:

وقتی به کارهایم نگاه می کنم یک لرزشی در بدنم ایجاد می شود!

 

سوال:به خودم افتخار می کنم به دلیل اینکه.....

دانش آموز:چون "امتاحانم" رو خوب دادم!

.....

من الآن چجوریم؟!........:|

 

 

7w8oz8lqt3ixe8aq3uxz.jpg

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

تشویش اذهان!

تا بعد از برگزاری انتخابات ، هر کس در جهت نفی دیگری ، دست به آشوب روانی اذهان بزند ، قطعا به کشور خیانت کرده است(زندگی کاروانی)

ضمن اینکه خط قرمز همه ما باید شورای نگهبان باشد؛حتی شما خط قرمز دولت!

 

پینوشت:

1-زگهواره تا گور.....

الف)دانش بجویید!

ب)نامزد انتخابات شوید!

ج)احساس تکلیف کنید!

د)ائتلاف کنید و به آن پایبند نباشید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

ذهن فلسفی


963.jpg

یقینا مشکل از بنده است نه از ذهن فلسفی دانش آموز....

ولی نمیدونم توی 6 سال ، چطوری درس خونده و به مراحل بعدی رسیده.ارزیابی های ما مشکل داره.اگر قدیم ها طرف تجدید می شد،حسنش این بود آدمی که درسش رو بلد نبود ، به بالا نمی رسید اما الآن.....

بعد از چند بار مرور کتاب ، املا گرفتیم شده (1-).....و اشتباه باز هم از بنده است.

معتقدم دانش آموز هیچ وقت اشتباه نمی کنه ؛ یا معلم مشکل داره یا خانواده!

اشتباهم اینجا است که با بچه ها حفظی کار نکردم و تاکیدم روی فهم بود!بعید می دونم تعداد معنی لغت و ابیاتی که من بهشون گفته باشم به عدد 10 برسه.انقدر صبر می کردم که خودشون به مفهوم و معنی برسن و می رسیدند چون یه شخص دیگری بود که مرحله به مرحله سوال کنه اما روی برگه کسی نیست!چون 5 سال حفظی کار کردن باهاشون و ذهنشون اصلا آمادگی نداره اما این عدم آمادگی برای من حجت نبود.براشون عجیب بود که معنی بیت ازشون نمی خواستم!می گفتم مفهوم بیت چیه؟!چی داره میگه؟!

اما طرف مقابل که خانواده باشه ..... اصلا پیگیر نبودن و نیستن!رفتن برا بچه ، حل المسائل خریدن! دستشون درد نکنه!ما سر کلاس رُسمون کشیده میشه اما کم لطفی خانواده ها.....

یک صفحه تحلیل ارزشیابی توصیفی براشون نوشتم ، اونوقت بالاش نوشتن با تشکر!یعنی یه لحظه احساس کردم گِــل لقد کردم....

مشکل اینجاست دانش آموز بلد نیست "چگونه درس بخواند"!

 

پینوشت:

1-معلم من ، امروز:

اگر به حقیقت تعلیم و تربیت و جایگاه معلم توجه شود، حقیقتاً اینجورى باید تشبیه کنیم: کسى که پرداخت کننده و تراش دهنده‌ى به یک گوهر گرانبها است، که به آن ارزش میبخشد. این گوهر گرانبها همین بچه‌هاى مایند، همین کودکان مایند، کودکان ملتند، که نسلهاى آینده را با همه‌ى مشخصات و ممیزاتشان تشکیل میدهند و به وجود مى‌آورند. شما معلمها هستید که دارید این شخصیتها را شکل میدهید، پرداخت میکنید. صرفاً این نیست که در کلاس درس، دو کلمه شما بگوئید و او یاد بگیرد؛ همه‌ى رفتار شما، حرکات شما، منش شما، اخلاق شما، به صورت مستقیم در این مخاطبِ گیرا اثر میگذارد و او را شکل میدهد. آنچه هم که به عنوان تعلیم در ذهن او کار میگذارید، از ماندگارترین حقایقى است که در ذهن انسان باقى میماند. بعد از پنجاه سال، شصت سال، خیلى از جزئیاتى که معلم به دانش‌آموز گفته است، در ذهن انسان هست؛ خیلى از خصوصیاتى که او با رفتار خود، با اخلاق خود، با نحوه‌ى حرف زدن خود، با نحوه‌ى تعامل خود به دانش‌آموز منتقل کرده است، در انسان باقى میماند. گاهى انسان متوجه است، گاهى هم متوجه نیست؛ همه‌ى ما ندانسته در همان راهى داریم حرکت میکنیم که بخش معْظمى از آن را معلمین در نهاد ما قرار داده‌اند؛ این خیلى چیز مهمى است.

2-مفرد:به کاری که چیزی انجام می دهد:|

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

هدایت دل

امیدواریم خداى متعال هم ، دلها را هدایت کند به آنچه که براى کشور بهتر است.....1392/02/16

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

معلم مادران امروز....

راستیــ

یادم رفت بگویم

روزتــــــــــ مبــــــارکــــــ

مــعــلّـــم مـــــــادران امـــــروز...

 

222.jpg

دهه 50....دست خط مادر

پینوشت:

 

گفت استاد مبر درس از یاد

یاد باد آن چه مرا گفت استاد

پس مرا منت از استاد بود

که به تعلیم من إستاد استاد

هر چه می دانست آموخت مرا

غیر یک اصل که نا گفته نهاد

قدر استاد نکو دانستن

حیف استاد به من یاد نداد(ایرج میرزا)

 

 

1-جامعه ای رشد می کنه که بهترین آدمانش ، معلم آن جامعه باشند.

2-اگر بخوام این سه سالی که در مدرسه بودم رو توصیف کنم میگم:سخت ترین کار عالم ، معلمی است و من نتونستم معلم باشم ؛ چون حداقلی ، تعریف نمیشه و حداکثری هم نداره!....معلم باید خودش رو مبدأ تحول و مهمترین انسان روی زمین بدونه.معلمی که هدفش تربیت انسان کامل نباشه به درد نمیخوره.هر کسی میتونه بهترین آدم روی زمین باشه به شرطی که معلمی فهیم داشته باشه.

3-اولین جرقه معلمی ما بر میگرده با اردوی جهادی بازفت در سال 87.توی مدرسه ای که مستقر بودیم یه فریزر بود که کارش آب کردن یخ هایی بود که توش میذاشتیم:)....یکی از اساتید گفت برو تو روستا یخ بیار .(منم خجالتی!!!)از من امتناع از استادمون اصرار!خلاصه دل رو زدیم به دریا و رفتیم تو روستا و این سر آغاز ارتباط گرفتن با مردم شد.یعنی هم پیش اهالی میرفتیم و هم با بچه های اونجا بازی می کردیم.......تا اینکه اردوهای بعدی شدیم مربی فرهنگی:)و بعد از فارغ التحصیلی هم مدرسه لطف داشت و ما رو معلم املا کرد:))دو سال اول ، همه معلم ها از دستمون شاکی بودن!چون هر وقت میخواستن تکلیف بدن بچه ها میگفتن کلی تکلیف املا داریم:))

و امسال ترفیع درجه گرفتیم و شدیم معلم فارسی و انشا و املا:)...........(شنیدین میگن یه اتفاق ،‌آینده طرف رو مشخص می کنه؟!)

4-امروز به یه دختر خانم سوم دبستانی که مادرشون هم تشریف داشتن کنارشون گفتم:دیوان حافظ برا کیه؟!گفت سعدی؟؟!!گفتم عزیزم خودت رو ناراحت نکن!گنده تر از تو هم نمیدونه برا کیه:))والااااا!یعنی زده به سرم که پایان نامه دوره ارشدم رو بذارم رو همین موضوع که "دیوان حافظ در نزد مریدان برای کیست":دی

5-یه مطلبی که قبلن ها در وب کلاس نوشته بودیم.....

 

نگاه آموزش و پرورش به مقطع دبستان و راهنمایی باید به کارگاه محوری تغییر پیدا کنه.ما که از غیب حرف نمی زنیم ، امروز داریم به وضوح می بینیم تو دانشگاه خبری از کار و پژوهش و تولید نیست.خب معلومه وقتی اونطوری رشد کنیم طبیعت ما به سمت خلاقیت و نوآوری نمیره!برخی کارها تو دانشگاه(روم به دیوار)رسما بیگاری هست.دانشجو مقاله می نویسه به اسم استاد میره!!!کپی مقاله که دیگه جای خود داره..... . چرا؟چون اینجوری بار اومدیم.

واقعا انقدر عجیبه که من گفتم درس فارسی تو کتابخونه برگزار بشه بعضا تعجب کردن !درس علوم باید تو آزمایشگاه باشه که وقتی معلم میگه ستون فقرات ما مثلا 33 تاست دانش آموز رو ماکت اسکلت خودش بشمره.لمسش کنه.یا درس جغرافی باید یه اتاق مخصوص داشته باشه.این مدرسه ای که ما میریم یه ابتکار جالب به خرج داده ، برای درس دینی اومده یه شخصیت درست کرده به نام جوانمرد.معلمشون گریم میشه با لباس مخصوص میره سر کلاس حرف میزنه و بسیار مورد استقبال قرار گرفته.(آموزش غیر مستقیم)برای رسیدن به این مطالب اصلا لازم نیست بریم ژاپن ببینیم اونا چی کار می کنن.تو اولیات با مسئولین درگیر هستیم.و اولین مانع هم بحث اقتصادیه.....اما هیچ کس اینطور نگاه نمی کنه که اگه روش تربیت رو درست کردی ، پس فردا اقتصاد هم درست میشه.دوباره رسیدیم به علوم انسانی و علوم تربیتی.من باز قسم می خورم علوم تربیتی مهمترین رشته دانشگاهیه.رشته ما سه تا مشکل داره:

الف)عدم معرفت نسبت به اهمیت رشته

ب)نقص جدی ساختاری و محتوایی رشته(آشنایی با کتابخانه!!!!)

ج)مشکلات اقتصادی فارغ التحصیلان(با معلمی زندگی هیشکی نمیچرخه!برکت داره ها ولی به خمس نمیرسه!!)

برگردیم سر بحثمون میدونم طولانی شد.شرمنده....

سر کلاس چی کار کنیم تا متربی رشد پیدا کنه.تو بحث آموزش دینی هم اندیشی روی همین مسئله صحبت می کنیم که باید با این متربی تو سنین مختلف چجوری رفتار کرد؟چی بهش بگیم؟چطور اثرگذار باشیم.....

ابدا قصد جسارت محضر دوستان رو ندارم.حرف کلی هست:

{شیخ در جمع مریدان این حرف رو زد}«سیب زمینی اگر 100 کیلو هم بشه باز هم سیب زمینیه!»

اگر من با این شکل دکترا هم بگیرم دور از جون دکتر ها ، میشم یه سیب زمینی(بی سواد) محترم!هیچ مطلب تولیدی از این دوگوله تراوش نمی کنه الا ترجمه و کپی..... .و در علوم انسانی با ترجمه و کپی به هیچ جایی نخواهیم رسید این خط - این نشون*.....!

 

 

 

6-کاش بجای این همه اسپانسر که تو فوتبال سرمایه گذاری می کنه ، یکی هم پیدا میشد میومد مدرسه تاسیس می کرد.....

7-

تبریک عرض می کنیم محضر دوستانی که به تازگی پیوندی در زمین بستند تا آسمانی شوند....

با‌ آرزوی خوشبختی برای برادران عزیزم و خواهران محترم....

ضمن اینکه عرض زیارت قبولی به همکلاسیانمان که مشرف شدند حرم امن الهی....

ایشالا گوشت بشه به روحشون:)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

مادرانه

قبل نوشت:

بدترین نگاه در عرصه فرهنگی وقتیه که شما کمّی نگر باشی!یعنی چرتکه بندازی بگی : 

خب!من دارم هزار تومن هزینه می کنم پس باید حداقل N نفر شرکت کنن و اگر نباشن یعنی کار فرهنگی ما درست نیست و نباید باشه و نتیجه نداره!

این نگاه بسیار غلطه.کار فرهنگی ،‌دکان اقتصادی نیست بلکه امری "صرفا" سرمایه گذاری است که بعد ها در عرصه های مختلف بطور "غیر مستقیم" ، به ثمر میشینه.

یعنی وقتی رهبر میگه خرید کالای ایرانی ، فقط به این معنی نیست که مردم بیایند کالای ایرانی بخرند چون که به خارج وابسته نباشیم ، بلکه هدف اینه ما مردم به این درک برسیم که که سود خرید کالای ایرانی ، در جیب خودمان می رود!

تا حالا فکر کردین:

وقتی شما کالای ایرانی می خرید یعنی محصول کار یک کارگر ایرانی را خریداری کردید و پول اون محصول در جیب اون کارگر میره و بعد اون کارگر میتونه زندگی تشکیل بده و نهایت ، یک خانواده شکل میگیره و باعث رشد یک جامعه میشه و وقتی شما در یک جامعه متعالی حضور داشته باشی ، زمینه خوبی برای پیشرفت خود شماست!!پس سود خرید کالای ایرانی در جیب خودمان می رود امــــــــــــــا غیر مستقیم!

تصوری که ما از کار فرهنگی داریم اینه که زود به نتیجه برسیم و همین تفکر ، مانعی برای کار فرهنگی شده(متاسفانه).

و بدتر اینکه پرداخت پول برای کار فرهنگی رو "هزینه" میدونیم!! در صورتی که قطعا یک "سرمایه گذاری" محسوب میشه.

***

و اما......

در کاروان ما ، همه چیز معطوف به "نگار" هست و نگار ما کسی نیست جــــــــــــــز

تجلی عـــــــــــــشــــــــــــــــــــــق ؛ مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادر....

همه مادران ، هنرمندان تاریخ بشریت اند و به تصویر کشیدن هنر متعالی زن ، امری محال است . مادر ، مبداء همه تحولات جهان هست.و چه زیبا فرمودند امام امت که از دامن زن است که مرد به معراج می رود.من از این جمله تعبیر دیگری می کنم: دامن مادر ، معراج مرد است ؛ یعنی با همه وجود برای مادر بودن.مادر دستگیر فرزند است؛مادر است که فرزند را به ملکوت می برد.انسانی ملکوتی خواهد بود که مادری ملکوتی داشته باشد و این مادر ، حجت بشریت خواهد بود:نحن حجج اللّه على خلقه و فاطمة حجّة اللّه علینا

ما که نمیتونیم جبران کنیم زحمات مادرمون رو اما گفتیم در وبلاگ زندگی کاروانی ، بخشی کوچکی از هنر مادرمون رو به نمایش بذاریم:

 

 

 

32.jpg

 

 

پینوشت:

1-اصرار نکنین که فروشی نیست:دی

2-رفیق بی کلک مادر!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

شد

ra3.jpg

 

بله!.....شد!من از بچگی دوست داشتم این اتفاق بیفته و رخ داد!(آیکون فامیل دور)

اینکه یه گروهی دور هم جمع بشن و بدون هیچ دلخوری و کم کاری و خیلی مشکلاتی که تو یه گروه ممکنه پیش میاد ، یه برنامه ای رو از نقطه صفر شروع کنن و به نتیجه برسونن.خودم هم هنوز باورم نمیشه که اعضای یه گروه ، خیلی دقیق پیگیر کار باشن و با همه وجود کار کنن و اصلا به تذکر نیازی نداشته باشن و اصلا کار روی دوش یه نفر نبود که خسته بشه.و جالب اینجا بود چند روزی هم که ما کسالت داشتیم خود دوستان کار ما رو هم به عهده گرفتن و من بودم و چیک چیک عرق شرمندگی؛اصن یه وعضی:) و موقعیت هایی بود که بنده یه کاری رو دیر انجام دادم اما دوستان اصلا غر نزدن!کاری که اگر رخ میداد خیلی طبیعی بود!

خود برنامه به کنار ، کار کردن توی این گروه که توفیقش نصیب ما شد ، برای من خیلی لذت بخش بود....

ما توی دانشگاه که درس های مدیریتی رو می خونیم ، دو تا عنصر کمتر بهش پرداخته میشه:

یکی تقوای فردی و جمعی ، و دوم : فضای رحمت.

به نظرم این دو تا نکته خیلی بارز بود توی گروه.علی رغم اینکه هم آقایون و هم خانم ها حضور داشتن اما هر کسی کار خودش رو انجام میداد و همه آزادانه نظر خودشون رو می گفتن و نظر جمع تصویب می شد.

اما یه سوالی که بعد از برنامه بهش فکر می کردم این بود که:

مدیر این برنامه کی بود؟!

این حقیر که مثلا مسئول کار بود به صراحت میگم بنده اصلا مدیریت نکردم:|.....کی مدیریت کرد؟!

 

پینوشت:

1-بیاییم روی نکات مثبت تاکید کنیم!ثواب داره! والاااا:)

2-نمیدونم تونستم حسابی ریــــا کنم یا نه:)

3-یه ضرب المثلی هست که میگه نیکی و پرسش؟!....ما هم اومدیم مثلا از این ضرب المثل استفاده کنیم به یکی از دوستان گفتم : نیکی و خوبی؟!....و دوست من :|

-------


1-

الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه

یعنی مولا جان ، ما گوش به فرمان توایم...

2-

در جبهه جنگ ، آن کس که کشته می شود شکست نخورده است!کسی که به هدف خود نمی رسد شکست خورده است...

3-

نماز اول وقت و جماعت خواندن ، تمرینی است برای همراهی با امام...

4-
سال ها فکر می کردم باید دنیا را اصلاح کرد تا ظهور برپا شود اما آموختم ، اصلاح جهان از ایمان ما آغاز می شود...پس بیاییم اول از قلب خودمان ، ظهور را برپا کنیم....

5-
امام علی ابن موسی الرضا(علیه السلام):

"عدم حضور حجت الهی نیز خود یک آزمایش عظیم الهی می باشد ، عده ای در دین پا برجا می مانند و عده ای نیز در غفلت کامل دین خود را از دست داده یا در اصول و ارزش های خویش، ضعیف می شوند"

 

 

 

 6-

می گفت : راه رسیدن به خدا از طریق امام حی است! پس چرا نیاز به امام را احساس نمی کنیم...؟!

 

7-

محب دوست دارد شبیه محبوبش باشد.

8-


عهد شب های قدر یادت هست؟

خداوند ، روز عرفه را هم وزن شب های قدر قرار داد تا ببیند هنوز هم وفادار به عهدهایمان هستیم!

 

9-

فاصله با امام زمان را "گناه" پر می کند!

 

10-
آمر به معروف باشیم و ناهی از منکر؛

امر کنیم به آنچه ما را به امام نزدیک می کند ، و نهی کنیم هر آنچه ما را از امام می گیرد!

 

11-
می شود منتظر مهمان عزیزی بود ولی مهیای پذیرش او نبود ؟!

غیر ممکن است ...نه؟!

12-

 

 

 ---

چه بسیار افرادی که جایگاه امام حسین علیه السلام را در زمان حیاتشان بهتر از خود کاروانیان می شناختند ولی همراه امام حرکت نکردند!

 

 

بیایید مانند کاروانیان امام حسین علیه السلام ، خواستمان ، خواست امام باشد تا امام زمان از ما راضی باشند.

 

 

ای کاش می شد ، ما هم در کاروانی باشیم که به سوی مهدی حرکت می کند

 

 

کاروان مهدی تماشاچی نمی خواهد ، کاروان مهدی مسابقه فوتبال نیست که هزاران نفر بیرون گود بنشینند و تشویق کنند ... یار، سفر می خواهد و سرباز ؛ همچنانی که نایب بر حقش  یار سفر می خواهد و سرباز....

 

 

به امید روزی که همه در کاروان مهدی ، اشبه به امام باشند ، انگار که در رفتار و نیات و اخلاق یکی هستند

 

اگر کاروان حسینی به سوی کربلا رفت ، نتیجه بگیر که شیعه باید در قالب کاروانی عظیم ، به سوی فتنه های عظیم برود ؛ کربلا یک صحنه عظیم بود....

 

 

امام حسین در خلال کاروان امام حسین –از مدینه تا کربلا- یاوران را اینگونه تربیت کردند:زمانی که درباره یاورانشان پرسیدند فرمودند: امرهم امری و رایهم رایی ، یعنی نظرشان نظر م است و رایشان رای من است!نظر امام هم پیروی از قانون و ما تشاؤن الا ان یشاء الله (نمی خواهد مگر چیزی را که خدا بخواهد)چرا ما در قبال حضرت مهدی اینگونه نباشیم؟بیایید با تبعیت از رهبر معظم انقلاب ، کاروانی شدن را تمرین کنیم.

 

اگر شما قائل به رجعت امام حسین علیه السلام و کاروانیانشان نباشی و عاشورا را یک پایان بدانی ، عملا قائل به این هستید که امام حسین علیه السلام وظیفه خود را ناقص انجام داد

 

اساس کاروان حسینی تبعیت است ، تبعیت یعنی دنبال میل امام بودن....

 

 

هر کسی در جریان کاروان امام حسین علیه السلام ، امام را نصیحت کرد ، از قافله جا ماند و کم آورد .چرا جسارت کرد و و نصیحت کرد؟مگر نمی داند امام باب الله است؟.....

 

برپایی کاروان ، معجزه امام حسین علیه السلام بود ، کاروانی که مجرای ظهور امام زمان عج را فراهم کرد ، این بود که در آن شرایط سخت کربلا ، هم راه حرکت به سوی ظهور را باز کنند و هم روش حرکت از این مسیر را نشان دادند.

 

حرکت کاروان امام حسین به سمت کربلا ،حقیقتی است که واقع گرایان از درک آن عاجزند،حتی ابن عباس ها و حنفیه ها ؛ آنانی که زبان به نصیحت باز کردند ، واقع گرایان عصر خود بودند که امام را نصیحت کردند....

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی