زندگــــی کــــاروانــــی

همراه با کاروان امام حسین تا بهشــت ظـهـور

۴۲۶ مطلب توسط «بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی» ثبت شده است

امامت ابراهیم ع

وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً ...........

این آیه حکایت از سه کلاس تربیتی برای حضرت ابراهیم علیه السلام داره:

1-ابتلاء به کلمات؛

2-کامل کردن و بصورت تام قرار دادن کلمات؛

3-امام قرار دادن ابراهیم علیه السلام بر مردم.

 

خب!

گفتیم خدا یکی از نحبگانش رو خواست در کلاس ویژه ای که دیگران بهش دسترسی ندارن ، رشد بده یا به عبارتی تربیت کنه؛خدا اومد ابراهیم علیه السلام رو مبتلا کرد به با ارزش ترین اشیاء عالم یعنی کلمات و آن هم ارزشمند ترین کلمات.

پس

مدرکی که قراره خدا به ابراهیم علیه السلام بده خیلی باید ارزشمند باشه دیگه؟درسته؟مثلا شما بری کلاس زبان آخر سر (آخرش!)به شما مدرک میدن؛دستمال لوله ای که نمیدن!اگه بدن پرت می کنی تو صورتشون میگی من یه ترم درس خوندم ، این دستمال که ارزش تلاش منو نداره!(البته اخیرا قیمت دستمال رفته بالا!!)

خدا چه مدرکی به ابراهیم علیه السلام داد؟! »»»»»»»» امامت بر مردم

حالا اینجاش رو خوب دقت کنید:

ما اینجا با اجازه شما بزرگواران یه سوال خودمونی می پرسیم:

«میگیم آخدا ! خودمونیما ، پدر حضرت ابراهیم رو در آوردی تا رشدشون بدی ، پس چرا آخرش امام بر "مردم" کردی؟یعنی این همه سختی ، ابتلاء به "بهترین مخلوقات خدا یعنی اهل بیت علیهم السلام" ، پیامبرت رو امام بر یه سری آدمی کردی که بت پرست بودن یا تعدادشون اونقدر ها هم نبود یا اینکه امتیاز خاصی نداشتن ؛ پس چرا امام بر اون ها قرار دادی؟آخه قربونت برم ، اگه به من که دارم تو دانشگاه درس می خونم بگی برو تو یه روستای دور افتاده در جنوب     سائوتومه و پرینسیپ  در قاره آفریقا درس بده به کلاسم بر می خوره ، حالا شما یکی از نخبگان عالم رو کردی امام یه قوم نچندان بزرگ فقط؟!»

خدا:«من گفتم للناس!کجا محدود کردم؟!چرا بیخود حرف در دهان ما میذاری؟!من گفتم امام بر مردم و نگفتم فقط امام بر مردم زمان خودش بلکه امام بر همه مردم در همه زمان ها....»

من: وااااای......«یا اباالفضل!خدا جون پس نقش ائمه ما چی میشه؟!بر ائمه ما هم امام هستند؟!با هم تناقض نداره؟!»

خدا:«اهل بیت علیهم السلام و حضرت موسی و حضرت عیسی علیهما السلام از امامت ایشان مستثنی هستند؛یعنی ابراهیم علیه السلام بر ایشان امامت ندارند ؛نگران نقش ائمه هم نباش!بذار بیشتر بخونی می فهمی که اصلا با هم تناقض نداره و در یک راستا هستند.امامت ابراهیم باید بر کسانی باشه که ارزشش رو داشته باشه؛مگه دعای کمیل نخوندی که مولای شما خطاب به من می گویند:«انت اکرم من ان تضیع من ربّیْته»من حواسم بیشتر از شما جمع هست......»

این نکته اول.پس امامت ابراهیم علیه السلام محدود به قومش نیست.

اما

یه نکته قیمتی و "بسیار حساس":

شاید بپرسید:« آقا جون!شما میگی ابراهیم در یک کلاسی به نام کلمات درس خوند و محصول اون امامت بر مردم بود.از طرفی گفتی که کلماتی که ابراهیم به آن مبتلا شد همان "وجه کلماتی اهل بیت علیهم السلام" هست.آیا محصول این کلاس ، خودش هم یک کلمه هست؟یعنی امامت هم یه کلمه محسوب میشه؟»

دو تا مطلب:

یکی اینکه امامت نمیتونه جزء اون کلمات 14 گانه باشه.خدا ابراهیم علیه السلام رو با امام کردن بر مردم "مبتلا" می کنه.یعنی واجد کلمه امام میشه.از طرفی ، در کلاس قبل که 14 کلمه بود ، اگر امامت هم جزء اون 14 کلمه بود ، منطقی نیست که یک کلاس دوبار تکرار بشه.یعنی دو بار به امامت مبتلا نشد....پس امامت ، یک کلمه جداگانه نسبت به آن 14 کلمه است.مثلا شما هیچ وقت در کلاس زبان ، دروس ترم قبل رو مجدد نمیخونی و امتحان بدی ؛ در کلاس جدید مطالب جدید رو بر اساس مطالب قبلی یاد میگیری و امتحان میدی.

ضمن اینکه اهل بیت علیهم السلام ، هم کلمه امامت را دارا هستند و هم یکی از کلمات 14 گانه.

مطلب دوم اینکه حالا میخوایم معنای خود "کلمه" رو عرض کنیم:

یکی از معانی ای که در تفاسیر بیان فرمودند ، صحبت کردن هست.جسارتا ما از یه لغت مترادف میخوایم استفاده کنیم : صادره(شئ صادره)....خدا با صادره های خودش کار انجام میده.خدا یه سری اشیاء خلق کرده به نام کلمات ، خدا عشقش می کشه از مجرای(طریق) این کلمات در عالم کار انجام بده.(جلوتر  مفصل اثبات می کنیم) 

شما وقتی صحبت می کنید یک چیزی از دهان شما بیرون می آید و جاری می شود و بسوی مقصدی(فردی) که مد نظر شماست می رود.می گوییم شما تکلم کردی!خدا هم تکلم می کنه و در قرآن داریم منهم من کلّم الله.خدا تکلم می کنه به این معنی نیست که نیاز به دهان دارد.خدا اراده کند شکل می گیرد و به سوئی که مد نظر خداست حرکت می کند.حالا هر چیزی که از سمت خدا صادر بشه ، بهش میگیم کلمه....صادره های خدا=کلمات خدا

خسته که نشدین؟!همه تلاشم رو می کنم طول هر پست زیاد نشه ولی اگه خسته شدین عذر میخوام.

 

پینوشت:

تا حالا راجع به "رفتار صفینی" چیزی شنیدین؟!

تو صفین چه اتفاقی افتاد؟!با قرآن جلوی امام ایستادن.مگه میشه؟!بله که میشه!با حدیث هم میشه جلوی امام ایستاد ، همان کاری که می کنند و خواهند کرد.

دوستانی که مطالب برنامه های حسینی و پست های ابلیس رو خوندن ، فرمانده اتفاق صفین چه کسی بود؟

معاویه؟

عمر و عاص؟

خوارج؟

کم بصیرت ها؟

ابوموسی اشعری؟

یا ابلیس؟!

دیگه تعجب نمی کنیم.مطمئن هستیم که شیطان فرماندهی این فتنه رو بر عهده داشت.با آیات قرآن جلوی امام ایستادند.از گرد او رفتند.

نتیجه:

هر چیزی که ما رو از امام دور کنه ، اون رفتار صفینی هست.

هر چیزی که فرهنگ امامت رو کمرنگ کنه اون فرهنگ شیطانی است حتی اگر ظاهر موجه داشته باشه.مثل چی:

مثالش هم یه ذره دور و برمون رو نگاه کنیم پیدا می کنیم.....

میگه پسرم برو نون بگیر ، میگه نماز اول وقتم میره!

عزیزم اون نماز تو کمرت بخوره!نماز اول وقت واجب نیست اما اطاعت امر پدر و مادر واجبه.تو که به حرف پدر و مادرت به خاطر نماز گوش نمیدی "شاید" به حرف امامت هم گوش ندی بگی وقت نمازه!!!

اگه در جلسات قرآن بریم و بلند بلند هم الله الله بگیم اما منجر به حرکت به سمت امام نشه به درد نمیخوره.

برخی اوقات ، هیئت رفتن هم رفتار صفینی خواهد بود اگر مانعی برای رسیدن ما به امام علیه السلام باشد.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

کدام منظر؟!

قبل نوشت:

اگر اولین بار است که کلیک رنجه فرمودین ، حتما این بحث را از اینجا پیگیری بفرمایید.

-------

یه قدری سرعت بگیریم و از مبحث کلمات عبور کنیم ، اگر جایی سوال بود در خدمتیم:

اعلی ترین مقوله ای که ازش در قرآن صحبت میشه کلمات هست:کلمة الله هی العلیا

تعداد کلمات اصلی هم که عرض شد 14 کلمه است و عناصر اصلی نظام عالم هم هست.

گفتیم که این کلمات مانند شجره هستند اما درختی برعکس که ریشه آن در آسمان است و شاخه های آن به سمت زمین.

یه نکته اینکه کلمات اشخاص نیستند بلکه در افراد جلوه می کنند.اینکه امیر المومنین علیه السلام می فرمایند نحن کلمات به این معنی نیست که اهل بیت از کلمات هستند بلکه کلمات در تصرف امام علیه السلام است.مثلا من زندگی کاروانی هستم!یعنی من دارم این وبلاگ رو بروز می کنم(افسارش دست منه)

کی میتونه ظرفی برای کلمات باشه؟....خلیفة الله

از مطلبی که درباره داستان حضرت ابراهیم علیه السلام در پست قبل گفتیم ، به نظر میرسه خدا یه منظر به ما نشون میده.منظر یعنی چی؟

یعنی سکو؛دوربینی از زاویه های خاص.مثلا حضت زینب علیها السلام از چه منظری نگاه کردند و گفتند ما رایت الا جمیلا؟!.........آنچه از آیات برداشت کردیم این بود که خدا داره به ما میگه از منظر کلماتی به عالم نگاه کنید.حالا ما هم بیایم یه بار هم از این منظر نگاه کنیم ببینیم چیزی بیشتر می فهمیم یا نه.

مثلا پست های برنامه های حسینی بر اساس نگاه کلماتی بود.غلط بود؟!سطحی بود؟تک بعدی بود؟......

حالا ما چه رفتاری در قبال این کلمات باید داشته باشیم؟!

اولین کاری که باید بکنیم این هست که منظر نگاهمان را باید کلماتی کنیم.یعنی نباید دنیایی نگاه کنیم.مثلا اینکه چرا ابراهیم علیه السلام زن و بچه اش را راه انداخت در بیابان بی آب و علف؟انبیا که بهره بیشتری از عقل بردند!پس باید رفتارشون عقلانی تر باشه اما اگه نگاه دنیایی داشته باشیم میگیم بی عقلی بود یا آخرش میگیم خواست خدا بود ولی مگه نه اینکه خواست خدا هم باید عقلانی باشه و هست؟! یا اینکه چرا فرزندش رو ذبح کرد؟!غیر منطقی نیست؟!اگه واقع گرا باشیم میگیم غیر منطقیه اما اگه حقیقت گرا باشیم میگیم منطقیه.(حالا اینکه حقیقت امر چی بود اینجا محل بحث نیست)

نظیرش رو در داستان امام حسین علیه السلام داریم.همه گفتن بی عقلیه رفتن به کوفه......

دومین موضوع یا تبعه منظر کلماتی چیه؟!...فضای کلماتی.خدا یه جور دیگه ای آزمایش می کنه.جنس آزمایشات الهی فرق می کنه.یهو مثل ابراهیم علیه السلام پرت میشی تو آتیش اما نباید از کسی کمک بگیری.خیلی سخته دیگه......در فضای کلماتی باید کلماتی رفتار کرد.(خوبه همین جا یه مثال بزنیم:خدا اجازه داد یه انقلاب عظیمی در ایران رخ بده اما ابتلائات الهی هم پشت سر هم داره میاد.هر وقت پیروز بودیم خدا ملت ما رو رشد داده و هر وقت شکست خوردیم رشدی در کار نبوده.خیلی عجیبه که اتفاقاتی در ایران رخ داد که در هیچ جایی رخ نداد و یا نتیجه اش 180 درجه متفاوت بود)

موضوع سوم چیه؟وقتی شما در یک فضایی غوطه ور باشی ، بعد یه مدتی فرهنگ اون فضا رو کسب می کنی.فرهنگ کلماتی......ما فرهنگمون چیه؟حب.....اما خدا چی گفته؟الا المودة فی القربی.خدا گفته مودت داشته باشیدامام حسین علیه السلام خیلی محب داشت.کلی بعد از شهادت گریه کردند اهالی مدینه.اما فقط 72 نفر مودت داشتند.(بدونین معاویه برای حضرت علی گریه کرد.معاویه ها......عمر و عاص ملعون یه شعری در مدح مولا گفته کسی ندونه فک میکنه از عالمان شیعه این مدح رو گفته؛پس بیایم به سمت مودت حرکت کنیم؛مودت یعنی مطابق میل امام رفتار کردن......)

موضوع چهارم اهداف کلماتی داشتن.یعنی ما داریم کدوم سمت میریم؟انقلاب اسلامی قراره کجا برسه؟

موضوع پنجم هم ثمرات کلماتی شدن هست..........

خلاصش میشه:منظر کلماتی ـــــــــ»فضای کلماتی ـــــــــ»فرهنگ کلماتی ـــــــ»رفتار کلماتی ــــــ»اهداف کلماتی ـــــــ»ثمرات کلماتی شدن

 

پینوشت:

پست بعد میریم سراغ ادامه آیه «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً ...........»

پس تا الآن ما به دو تا از سوالات پیرامون این آیه جواب دادیم:

مربی ابراهیم دیگه کیه؟!......کلمات یعنی چی؟!.....خدا امامت رو جعل کرد؟!........برای مردم یعنی کیا؟!........امام شد یعنی چی شد؟!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

کلاس تربیتی ابراهیم ع

قبل نوشت:

1-اگر مقدمه رو مطالعه نفرمودین به پست قبل مراجعه بفرمایید!

2-حضرت ابراهیم علیه السلام یه ویژگی جالب داشتن! ایشون هر وقت میخواستن غذا صرف کنند ، سفره ای پهن می کردند و منتظر می شدند تا افراد بر خوان ایشان حاضر بشن و به همراه کسی غذا صرف کنن(خودمونیش میشه اهل تک خوری نبودند)...ما هم اشتباهی میخواهیم مثل ایشون رفتار کنیم.یه مطلبی رو یاد گرفتیم میخوایم به بقیه هم عرضه کنیم.....بنده واقعا به این بحث تعلق خاطر دارم چون به نسبت آنچه در گذشته از امام و امامت میدونستم زمین تا آسمون فرقشه!

 

اما

گفتیم میخوایم راجع به امامت صحبت کنیم.ببینیم تو قرآن خدا چی گفته؟! ما حضرت ابراهیم علیه السلام رو برای شروع بحثمون انتخاب می کنیم ، چون خدا تصریح کرده که ایشان از شیعیان هستند(ان من شیعته لابراهیم-صافات-83)یعنی خدا یه الگو رو به ما معرفی کرده.....خب!ما میریم ببینیم چی شد که خدا ایشون رو شیعه معرفی می کنه و در آیه ای دیگر خبر از امامت ایشون بر مردم میده؟!

وقتی یه گشتی در قرآن می زنیم میرسیم به این آیه قابل تامل:

وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً .....

و هنگامی که مربی ابراهیم او را به کلمات مبتلا کرد ، پس آن ها را تام قرار دادیم {خدا} گفت من برای مردم امامی قرار دادم(یا جعل کردم ؛ واژه جعل را در مباحث آینده به خاطر داشته باشید)

چه ترجمه سختی.....مربی ابراهیم دیگه کیه؟!......کلمات یعنی چی؟!.....خدا امامت رو جعل کرد؟!........برای مردم یعنی کیا؟!........امام شد یعنی چی شد؟!

- اینکه مربی ابراهیم علیه السلام چه کسی است رو الآن کاری باهاش نداریم چون از بحث خارج میشیم ؛حالا یه نفری بوده یا خدا بوده یا اهل بیت علیهم السلام.

-اما کلمات....من گشتم در کتب تفاسیر ، بهترین حرفی که میشد برداشت کرد این هست که کلمات یه چیزایی هستند که ابراهیم با اون چیز ها ، آزمایش شد یا بهتر بگیم مبتلا شد.

اما باز هم این معنی کلی هست.میگن منظور از این کلمات اشاره به داستان خورشید و ستاره ها داره.به فرض که درست!خب ببخشید پس ما هم الآن امامیم دیگه؟!من عذر میخوام واقعا اگه پیامبر خدا اینقدر نمی فهمه که.....یعنی ما باید باور کنیم که خدا با خورشید و ستاره پیامبر خودش رو امتحان کرده؟!اون هم پیامبر اولوالعزمش رو ؟!!!!!! مثل این میمونه شما به رئیس دانشگاه بگی بیا ازت امتحان دیکته بگیرم!!!! متن آیه می فرماید:

«و این چنین به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نشان می دهیم و برای اینکه از یقین کنندگان گردد .پس همین که شب او را پوشانید ستاره ای را دید ، گفت: این پروردگار من است سپس همین که غروب کرد گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم .پس از آن ، وقتی که ماه را دید که طلوع کرد ، گفت: این پروردگار من است ، سپس ماه که غروب کرد ، گفت: اگر پروردگار من ، مرا هدایت نکند از گروه گمراهان خواهم بود .پس از آنکه خورشید را دید که طلوع کرد ، گفت: این پروردگار من است این بزرگتر است پس آن گاه که خورشید نیز غروب کرد ، گفت: ای قوم! من از آنچه شریک خدا قرار می دهید بیزارم .من روآوردم به کسی که آسمانها و زمین را آفریده است ، در حالی که میانه رو{حنیف} هستم و از مشرکان نیستم .....(ور در چند آیه بعد خدا می فرماید:)این است حجت ما که به ابراهیم علیه قومش دادیم هر که را بخواهیم درجاتی بالا می بریم زیرا پروردگار تو حکیم و علیم است .(سوره انعام آیه 75تا83)

(جهت رفع شبهه احتمالی:شاید بفرمایید این که خدا گفته ما به ابراهیم ملکوت آسمان ها و زمین را نشان می دهیم تا از یقین کنندگان گردد ، با حرف ما در تناقض نیست که پیامبر معرفتش نسبت به خدا بیشتر از این حرفا بوده؟!جوابش این هست که حضرت ابراهیم در ملکون که بود یه چیز هایی رو دیدن.بعد که به عالم مادی برگشتن دنبال نشونه هایی بودن که در ملکوت دیده بودن.نشونه ها چی بودن؟ابراهیم دنبال نور بود.دقت کنین:وجه مشترک ستاره و ماه و خورشید "نور" هست.ابراهیم دنبال نور بود.کلاس ملکوت ابراهیم رو از خود بیخود کرد.بچه رو دیدید وقتی کسل میشه یا خوابش میگیره دنبال یه چیزای خاصی میگرده؟مثلا انگشتش رو میخوره یا میره تو تختش میخوابه یا... ؛ حضرت ابراهیم هم در ملکوت که رفتن بسیار احساس لذت بخشی داشتن برای همین دائما دنبال همون نشونه ها بود که بتونه ارتباط داشته باشه.ایشالا فرصت و توفیقی بشه داستان حضرت ابراهیم علیه السلام رو باز کنیم.بسیار جالبه.....)

بعضی میگن در غالب کلمات یک سری مسائل بهداشتی به ابراهیم علیه السلام گفته شده که خب ما از این دسته از متفکرین هم تشکر می کنیم!خدا به پیامبرش گفته چجوری پس از قضای حاجت......ریش بذار ، ختنه کردن و..... آخرش هم امام شد!

خلاصه یه حرف های جالبی یافتیم که ترجیح دادیم بیشتر فکر کنیم.

حالا چیکار کنیم؟!حرف های بالا رو قبول کنیم؟!

در بین 124000 نفر پیامبر علیهم السلام ، 5 نفر اولوالعزم شدند ؛ پس خدا با این 5 نفر باید رفتار با کلاس تری داشته باشه.درسته؟!امروز تو جامعه ، روی نخبگان حساب ویژه ای باز می کنن و تلاش می کنن که بهترین امکانات رو در اختیارشون بذارن(مثلا!).پس خدا هم رفتارش با نخبگانش حتما متفاوت هست و در کلاس های ویژه ای باید این بزرگواران رو تربیت کنن و این تربیت اونقدر سخت هست که بقیه نمیتونن تو این کلاس ها شرکت کنن.

هر کسی نمیتونه امام بر مردم(للناس) بشه.باید دوره های خاصی رو بگذرونه که حضرت ابراهیم در دوره ای به نام ابتلای به کلمات تونستن "امام بر مردم "بشن.پس حتما حتما ، این کلمات باید خیلی ارزشمند و قیمتی باشن.درسته؟!

در قرآن 71 واژه"کلمه و مشتقات آن" رو داریم.از این 71 آیه ، در 28 آیه به معنای صحبت آورده شده و در 43 آیه دیگه ، معانی متفاوتی دارد.پس دنبال آیه ای بودیم که قیمتی تر باشه(از ارتفاع بالاتری صحبت شده باشه)

ما در عالم بیشمار کلمه داریم:

قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا(کهف-109)

«بگو : اگر دریا برای نوشتن کلمات پروردگار من مرکب شود ، دریا به پایان می رسد و کلمات پروردگار من به پایان نمی رسد ، هر چند دریای دیگری به مدد آن بیاوریم»

از طرفی در سوره مبارکه لقمان آیه 27 داریم:

وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ

«و اگر همه درختان روی زمین قلم شوند و دریا مرکب و هفت دریای دیگر به مددش بیاید ، سخنان خدا پایان نمی یابد و خدا پیروزمند و حکیم است»

بدیهی است که میان کلمات ، برخی قیمتی تر هستند.با توجه به آیه : 

وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ ، ابراهیم علیه السلام به کدام کلمات مبتلا شد؟در ظاهر قرآن بیان نشده اما به احادیث ذیل آیه که مراجعه می کنیم ، 14 کلمه عنوان می شود که وجود نازنین اهل بیت علیهم السلام هست و فعلی که ابراهیم علیهم السلام انجام داد ، " عزم " نسبت به این کلمات بود.همان کلماتی که آدم علیه السلام نسبت به آن عزم نداشت(و لم نجد له عزما).....اصلا به 5 رسول برتر خدا میگیم اولوالعزم!یعنی کسانی که عزم زیادی دارند.

پینوشت:

-یه نکته ای که قابل ذکر هست ، این که نگاه شجره ای به نظام عالم داشته باشیم.خود قرآن هم مثال هایی که می زنه ، مثال شجره ای هست .درختی برعکس را تصور کنین که ریشه اش در آسمان و تنه و شاخه و برگش به سمت پایین(عمق) آمده است.هرچه به ریشه این درخت نزدیک می شویم ، کلمات قیمتی تر می شود.ان شاء الله پست بعدی مفصل تر صحبت می کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

شیرجه دوم

دوستانی که پیگیر بحث "سلسله پست های برنامه های حسینی علیه السلام" بودند در جریان هستند که نگاه متفاوتی نسبت به عاشورا و کاروان امام حسین علیه السلام داشتیم؛نگاه برنامه محور بر اساس بیانات امام علیه السلام و دیدیم که نتایج بدست آمده ، افق های جدیدی را نشان داد و نگاه صرف حماسه و تاریخی ،نگاه حداقلی شمرده شد.

پس از "سلسله پست های ابلیس از آغاز تا وقت معلوم" برای دومین بار میخواهیم در قرآن شیرجه بزنیم!ببینیم آیا می شود برداشتی عمیق تر از قرآن داشت یا خیر! اما قبلش چند نکته:

یکی اینکه به نظر حقیر هر گبری میتونه تفسیر قرآن بگه!(مصادیق تاریخیش بماند)اما تفاسیر از کجا متفاوت می شوند؟!"از نوع نگاه ما"فرض بفرمایید شما و 99 نفر از دوستانتون تشریف بردید برجی 100 طبقه.از طبقه همکف تا طبقه صدم ، تقسیم می شوید و در هر طبقه یک نفر مسئول می شود تا آنچه از پنجره می بیند را بنویسد و گزارش دهد.وقتی همه این گزارش ها را جمع می کنید به نتیجه جالبی می رسید: 100 برداشت از یک محیط بیرونی ثابت با این نکته که طبقه بالایی به طبقات پایین اشراف دارد و هرچه بالاتر می رود ، اتفاقات پایین برایش کم اهمیت می شود و ترجیح می دهد به افق خودش نگاه کند و تلاش می کند تا بالاتر برود.....در قرآن هم ما با حداقل ارتفاع می توانیم برداشت کنیم اما هرچه ارتفاع بیشتری داشته باشیم ، انتفاع بیشتری هم خواهیم برد.(البته برخی در زیر زمین سیر می کنند!!)+(این بحث با هرمنوتیک بودن فرق داره)

دوم اینکه تا چند وقت پیش فکر می کردم این جمله درسته که :«دانشگاه شیعه ، ادعیه و احادیث هست» اما اخیرا متوجه شدم که خیر! ما نباید از احادیث شروع کنیم .چرا؟

1-"تنها" معیار ما قرآن هست.یعنی صحت یک حدیث با عرضه به قرآن بدست میاد.

2-دقت بفرمایید ، اهل بیت علیهم السلام صریحا فرمودند که اندازه عقول مردم صحبت می کنند.یعنی چی؟یعنی وقتی مولا امیر المومنین علیه السلام می فرمایند از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست دهید و بعد طرف میپرسه تعداد موی سر من چندتاست خب سطح مردم اجازه نمیده حرف ها گفته بشه.نه اینکه مجبور بودند دروغ بگویند ، بلکه سطح بیانات پایین گفته شده و در لابه لای بیانات ، سرنخ هایی رو فرمودند برای اهل تدبیر.مثلا حضرت مولا امیر المومنین می فرمایند : انا الصراط.بارها فرمودند اما باز نکردند.مثال:معلم اول دبستان فقط الفبا رو بلد هست؟! اما فقط الفبا رو توضیح میده....پس اگر اینجا عرضی کردیم سریع دنبال حدیث مطلب نباشید اما حتما استناد قرآنی اون رو طلب کنیم.

3-اگر توفیقش نصیب ما بشه قراره مبحث "امامت" رو عرض کنیم اما از منظری متفاوت و انشاء الله با ارتفاع و انتفاع حداکثری.

اگه الآن به شما بگن امام یعنی چی و کی ، جوابمون چیه؟!فرق امام با خدا چیه؟!فرق نبوت با امامت چیه؟!آیا زمان انبیا ، امامت هم داشتیم؟!آیا کسی که سابقه بدی داره نمیتونه امام باشه؟!و.............................

 

پینوشت:

-شرمنده که جواب کامنت نمیدم؛

-مثل پست های کاروان حسینی باید از اول پیگیر باشید وگرنه رشته کلام منقطع خواهد شد!!چون قرار نیست منبر بریم و مطالب فشرده شده عرضه خواهد شد ان شاء الله.(گرچه وقت مفصلی رو از ما گرفته و خواهد گرفت اما جهت جمع بندی مطالب برای خودم مفیده)

-می گفت: تا امروز چه بهره ای از امام زمانت بردی؟!.....

.....گفتم:ــــــــــــــــــــــــهـــــــــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــــــــــچــــــــــــــــــ ؛ هر چه بود از نفسم بود ، چه بد امامی دارم.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

محاسبه

حدود یک سی ام از سال گذشت....

از این 12 روز از شروع سال ، چند روز اونطور که خواستیم بودیم؟!

چند روز پیشرفت کردیم؟!

چند روز تکراری بودیم؟!

چند روز پســـرفت داشتیم؟!

ضرب در 30 = آنچه در انتهای سال خواهیم بود.

ـــــــــپـــیــــنــــوـــــشــــــتـــــــــــــ

-عذر خواهی از دوستانی که محبت کردند نظر گذاشتن و پیامک دادن اما بی پاسخ ماند.

-بی درد به کربلا برسی شمر می شوی!....چه فایده؟!وقتی نفسش بوی شهدا و مناطق عملیاتی می دهد اما دهان به دروغ و ناسزا باز می کند؟!

-چند وقته با واژه اعتماد به "نـــفــــْـس" مشکل پیدا کردم:|مگه نه اینکه ترجمه توکل میشه اعتماد؟یعنی باید توکل به نفس داشته باشیم؟!(برخی اوقات آدمیزاد یه سوال هایی می کنه که تو دکان هیچ بقالی پیدا نمیشه!)....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

تربیت نسل آینده

سلسله پست های رفتار قیمتی(3)

چند شب پیش توفیق بود رفتیم همایش بین المللی شعبده هالیوود در سینما فلسطین.همایشی که تقریبا ظرف مدت یک هفته از نقطه صفر شروع شد و به نظرم تونست واکنش به موقعی نسبت به فیلم آرگو باشه.

اما یه نکته برام قابل توجه بود.آقای طالب زاده قبل از حضور در برنامه با چند اندیشمند امریکایی بصورت چت تصویری ، مصاحبه کردن و بلافاصله فیلم اون در سالن پخش شد و همزمان توسط ایشون ترجمه شد که زمان قابل توجهی از ایشون گرفت!

بعد از اتمام برنامه توقع داشتم ایشون مثل خیلی های دیگه به سرعت برق و باد از جلسه خارج بشن اما تقریبا جزء آخرین نفراتی بودن که از سالن خارج شدند و به سوال همه افراد متقاضی ، جواب دادن ؛ در حالی که چهره ایشون کاملا مشخص بود به شدت خسته هستند و علی رغم بیماری قلبی ، خیلی گرم با مخاطباشون که همگی جوان بودند گفتگو می کردند.

این خیلی ارزشمنده که یه فردی که خودش سال ها در مسیری حرکت کرده ، این طور به قشر جوان اهمیت میده و با هدف تربیتشان ، اینطور انرژی میذاره.

و حالا هفته پیش ، وقتی یک سخنران ، حرف هایش به اتمام رسید و بنده با اینکه از اواسط سالن به سمت در خروجی دویدم اما باز هم نتونستم به ماشین ایشون برسم و چشم بر هم زدنی از صحنه گریختند!!

نکته اخلاقی:

آدم برای مخاطب حرفاش باید ارزش قائل بشه.نباید توقع داشت که حرف هایش را مثل وحی منزل بپذیرند!

 

 

پینوشت:

یحتمل تا بعد از عید نیستیم ؛ یعنی هستیم ایشالا ولی بی نت!

اگه ندیدیمتون پیشاپیش سال پربرکت و سرشار از سلامتی و خوشبختی برایتان آرزومندیم:)

چون نیستیم قالب وبلاگ رو هم متناسب با ایام شهادت تغییر دادیم....

حلال بفرمایید

التماس دعا

....

زندگی کاروانی یعنی زندگی فاطمی.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

اسکرول


سلسله پست های رفتار قیمتی(2)

باورتون میشه؟!

یه موس خریدیم بد از دو هفته "اسکرول"ش خراب شد!رفتم شرکتش گفتم اینجوری شده!اون هم وصل کرد به دستگاهش دید خرابه!

بدون هیچ "غر"ی ، یه موس جدید داد گفت بفرمایید:)

یعنی ما رو میگی .....

عجیب بود که یه شرکت ایرانی اینقدر به "گارانتی"ش پای بند بود در صورتی که میتونست هزار تا ایراد بگیره.

شرکت فراسو ، لوازم جانبی با کیفیتی برای رایانه تولید می کنه.(آیکون تبلیغات)

همینجوری باید کالای ایرانی رو تبلیغ کرد دیگه!وگرنه بیاد تو شبکه بازار بگه من خوبم که به درد نمی خوره!

نتیجه اخلاقی:

با اسکرول موس خود محترمانه رفتار کنید:)

 

پیوست این پست:

فید "یو اس بی".....(البته ظاهرا حذف شده اما یادش در دل ها خواهد ماند:دی.اینکه چگونه یک یو اس بی خراب با "گفتار درمانی" درست شد!)

 

پینوشت:

تکرار/همه ما از این دست موارد دیدیم.بیایم برای هم تعریف کنیم.بذاریم تعریف کار خوب تو جامعه ما رواج پیدا کنه.ما کمبود داریم تو این بخش.....به محض اینکه یکی بگه چه خبر همه بدی و نقص میگن(درستی و غلطیش به کنار).......بیایم فضای رحمت رو در جامعه رواج بدیم.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

همراهی در کاروان

چند وقته به هر بهانه ای به خودم میگم قضاوت نکن.خودمون رو جای خدا نذاریم.....

اگه فردای قیامت جناب بلخی(مولانا) رو بردن تو صف شیعه ها ، اونوقت میتونیم به مولا علی نگاه کنیم؟به ما چه که ایشون شیعه هست یا نه؟چرا حکم میدیم.....؟!

ما از درونیات آدم ها خبر نداریم.شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاید فردی مثل چاوز قلبا شیعه شده باشه اما به هر دلیلی تقیه کرده.

گرچه

اگر مسلمون هم نباشه

از من خیلی خیلی خیلی بالاتر هست.ما نشستیم گوشه گود میگیم لنگش کن اما هیچ وقت جرات نداریم بریم تو میدون.

اگه فردای قیامت گفتن آقای چاوز جزو افراد کاروان امام حسینه اونوقت چی؟کسی که عمرش رو برای مبارزه با شیطان بزرگ صرف کرد و کوتاه نیمد و ملت خودش رو سرافراز کرد.

تعجب نکنین.....قبلا هم گفتیم کاروان امام حسین در طول تاریخ هست.یعنی هر کس در هر زمانی می تونه جزء یارای امام باشه.این که خیلی راحت اثبات میشه.پس برا چی میگه کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا؟

اونوقت ایراد میگیرن چرا به چاوز گفت شهید.....اون مهدی بیایی که چاوز خطاب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه گفت از هزار تا دعا فرج خوندن من بالاتره.او فهمید که مهدی باید بیاد اما ما هنوز هم نمی فهمیم....

می فرمایند:اولین کسی که به دنیا باز می گردد و خاک از سر و روی خود می تکاند حسین ابن علی است که با 75000 نفر برانگیخته می شوند....

این واضحه که کسایی که با ارباب بر می گردند که حسینی (کاروانی) باشند.هر کی با ابلیس بجنگه و کشته بشه با حسین علیه السلام بر خواهد گشت.بالاخره کشتی نجات به ساحل باید برسه دیگه:

امام حسین می فرمایند: ولیکن ما صبح می کنیم و شما هم صبح کنید،ما انتظار می کشیم شما هم انتظار بکشید،خواهیم دید که خلافت و بیعت حق چه کسی است...

بیاییم کاروانی زندگی کنیم...

بیاییم عناصر کاوران حسینی رو در خودمون و جامعه مون پیاده سازی کنیم.....اون موقع میشیم ارجعی الی ربک راضیه مرضیه...

پینوشت:

تاسفـــــــــــــــ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

مجادله

چند وقته یه قاعده ای رو یاد گرفتم در رسیدن به پاسخ سوال هایم .دیدین بعضی از سوال ها در حوزه دین یه جوریه؟!جواب داره ها اما خیلی واضح نیس یا اینکه باز هم میشه روی پاسخ ایراد گرفت.

ولی وقتی بررسی کردیم دیدیم این سوال ها یه نقطه مشترک داره! اون چیه؟

اینکه تمام این سوالات دو طرف داره.یکی شما هستی و یکی خدا.انگار شما در مقابل خدا قرار گرفتی و در مقام پرسش بر اومدی و یا اینکه میخوای کار خدا رو زیر سوال ببری.

بیاییم یه قاعده رو رعایت کنیم و اون اینکه:

هر وقت پرسش های ما ، ما را در برابر خدا قرار داد آن را مردود بدانیم.

فعلا مصادیق این قاعده رو عرض نمی کنیم تا جلسه بعد:)

...

پینوشت:

-چقدر فضای کشور کثیف شده.یعنی هر کی هر چی میخواد میگه....:(

-کی گفته تلویزیون خصوصی نداریم؟!صدا و سیما رسما به رئیس جمهور قانونی کشور توهین می کنه.خدا رو شکر ما اخلاق رو از این آقایون یاد نمیگیریم.آدم تو گبرستان زندگی کنه بهتر از اینجاست که فقط ادعای اخلاق وجود داره اما برای ضربه زدن به دشمن(!) از هر حربه ای استفاده می کنن.....

-این حرفا که دیگه از ما نیست.آقا اول امسال گفتن(یعنی حدود یک سال پیش) اما خدا وکیلی کی به این حرفا عمل کرد؟!.....:

«....«و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم».(2) اگر منازعه کنیم، سر مسائل گوناگون - مسائل سیاسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصیتى - دست‌به‌یقه شویم، دشمن ما جرى میشود. یک مقدار از جرأتى که دشمن در سالهاى گذشته پیدا کرد، به خاطر اختلافات بود. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به ما درس میدهد؛ میفرماید: «لیس من طلب الحقّ فاخطأه کمن طلب الباطل فأصابه». مخالفین دو جورند. یک مخالفى است که دنبال حق است، او هم دنبال جمهورى اسلامى است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دین و خداست، منتها راه را اشتباه کرده؛ با این نباید دشمنى کرد؛ این فرق دارد با کسى که در جهت غیر نظام اسلامى، با هدف معاندانه‌ى علیه نظام اسلامى حرکت میکند. دلها را به هم نرم کنید، برخوردها را نسبت به یکدیگر مهربانانه‌تر کنید.»

 

و اما پیرامون رسانه های کشور که ماشالا مدعی هستند:

« این رسانه‌هاى الکترونیکى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است که افراد بى‌محابا علیه یکدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین کشور براى این هم یک جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید کنیم به قانون. حالا این حرف من بهانه‌اى نشود براى اینکه یک عده‌اى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همه‌ى جوانهاى غیور کشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى کشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت میکنم؛ منتها همه را توصیه میکنم به این که در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند. همه باید قانون را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است.»

 

رودربایستی که نداریم.سر سوزنی حرفای رهبری مهم نیست.این ادعای بنده هست چون چیزی جز این نمی بینم.....شما اخلاق می بینید؟!فقط آقایون مثل طوطی در منابر حرفای رهبری رو تکرار می کنن اما کو عمل.....سریع در اولین جلسه خودشون بعد عید میگن ما بیانات رهبر فرزانه را نصب العین قرار میدیم!خیلی غلط کردید که دروغ میگید.شما دنبال اهداف کثیف گروهی-حزبی خودتون هستید و بس.....

 

و کاش این حرف عملی می شد....:

«مسئولان کشور هم همین جور. هم دولت حریم مجلس را حفظ کند، هم مجلس حریم دولت و رئیس جمهور را حفظ کند؛ با هم باشند، در کنار هم باشند. این معنایش این نیست که همه یک جور فکر کنند؛ معنایش این است که اگر دو جور فکر میکنند، دست‌به‌گریبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با یکدیگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با یکدیگر، دشمنان را امیدوار میکند، خوشحال میکند.»

 

هشدار:

حرفای رهبری در حال تبدیل شدن به یک "دکور" برای کشور هست.غیر از اینه؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی

بهار بی بهار

داشتم فکری می کردم که برا خودم جالب بود ،  گفتم شاید برای شما هم قابل توجه باشه....

دیدین نزدیک بهار که میشه همه به جنب و جوش میفتن؟!هر کی سعی می کنه به اندازه توانش خودش رو آماده کنه.یکی لباس می خره یکی خونش رو عوض می کنه.بهاری که فقط خلاصه میشه در شروع یک قرارداد تاریخی که اول فروردین باشه و خیلی هم نزد ما مهم هست.

اما مگه نه اینکه نزدیک بهار هستی هستیم؟پس چرا کاری نمی کنیم؟!بعدش دعای فرج خوندن با رفتار ما چه تناسبی داره؟!

همین...:(

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بـــصیـــرتـــ کــــــاروانـــــی